مَذْهَبٖےـہٰاٰ عٰاشِـ😍ـقْٺَـرَنْد

#عاشقانہ_شـہـدا
Канал
Логотип телеграм канала مَذْهَبٖےـہٰاٰ عٰاشِـ😍ـقْٺَـرَنْد
@mazhabiha_asheqtarandПродвигать
2,86 тыс.
подписчиков
8,58 тыс.
фото
743
видео
1,53 тыс.
ссылок
باحیا بودم ولی بادیدنش فهمیده ام🙈 آب گاهی مومنین راهم شناگر میکند🙄 ارتباط با ما @Breeaath کانال دوم @ashqiyat اینستاگرام http://Instagram.com/Mazhabiha.asheqtarand سروش sapp.ir/mazhabiha.asheqtarand ایتا https://eitaa.com/mazhabiha_asheqtarand
#عاشقانہ_شـہـدا🌹


میلاد پیامبر اڪرم(ص) بود🎉 ڪہ مهریہ را معین ڪردند.📝

همان روز هم با حضور فامیل ها یڪ مراسم عقد💍 ساده برگزار ڪردیم.

صیغہ عقد را ڪہ خواندند، رفتیم با هم صحبت ڪنیم.👫

دیدیم دنبال چیزے می گردد؛🤔

گفت: «اینجا یه مُهر هست؟»

پرسیدم«مُهر براے چے؟ مگہ نماز نخوندے؟!»🙄

گفت: «حالا تو یہ مُهر بده.»

گفتم: «تا نگے براے چے می خواے، نمیدم.»😕

می خواست نماز شکر بخواند ڪہ خدا در روز میلاد رسول الله بہ او همسر👧 عطا ڪرده!🙏

ایستادیم و با هم نماز شڪر خواندیم.😍

#بہ_روایٺ_همسر_شهید_عبدالله_میثمے


@Mazhabiha_asheqtarand
#عاشقانہ_شـہـدا🌹


سر سفره عقد...💕
اونقد ذوق زده بود...😍
که منو هم به هیجان می آورد...☺️

وقتی خطبه جاری شد و بله رو گفتم...💑
صورتمو چرخوندم سمتش...👰
تا بازم اون لبخند زیبای😊 همیشگیشو ببینم...👀
اما به جای اون لبخند زیبا...
اشکای شوقی رو دیدم...😂
که با عشق تو چشاش حلقه زده بود...

همونجا بود که خودمو...
خوشبخت ترین زن دنیا دیدم...👸

محرم که شدیم...💞
دستامو گرفت💁 و خیره شد به چشام...👁
هنوزم باورم نمیشد...🙂

بازم پرسیدم:"چرا من…؟"
از همون لبخندای دیوونه کننده😍 تحویلم داد و گفت...
"تو قسمت من بودی و من قسمت تو..."💕

قلبم❤️ از اون همه خوشبختی...
تند تند می زد و...
فقط خدا رو شکر می کردم...🙏
به خاطر هدیه عزیزی که بهم داده بود...👨💖

هر روزی که از عقدمون💍 می گذشت...
بیشتر به هم عادت می کردیم...💏
طوری که حتی...
یه ساعتم نمی تونستیم بی خبر از هم باشیم...
هیچ وقت فکرشو نمی کردم...
تا این حد مهربون و احساساتی باشه...😊😍

به بهونه های مختلف واسم کادو🎁 می گرفت و...
غافلگیرم می کرد...😉


#همسر_شهید_مهدے_خراسانے


@Mazhabiha_asheqtarand
#عاشقانہ_شـہـدا🌹

سوز سردے بر صورتم می خورد.🌬
درستــ همان جا ایستادم؛ ڪنار سقاخانه حرم.😍

آن روز جمعه مهدے هم کنارم ایستاده بود.
هر دو برای زیارتــ به حرم امام رضا (ع) آمده بودیم.❤️

نزدیکے های ظهر بود که بعد از زیارتــ خواستیم برگردیم خانه.

مهدی گفت: «صبر کنیم، نماز جمعه را که خواندیم، برمی گردیم ...»🙂

لرزیدم و گفتم: «آخه با این هوا؟ سرما می خوریم ...»😥

ڪتش را از تن درآورد و روی زمین پهن کرد: «بشین روی لباسم تا سرما نخوری ...»💞

خودش هم همان طور با لباس نازڪے که بر تن داشتــ، کنارم روے زمین نشستــ.

آن روز نماز جمعه را با هم خواندیم؛ درستــ همان جا کنار سقاخانه حرم ...

#بہ_روایٺ_همسر_شهید_مهدے_هنرور_باوجدان


@mazhabiha_asheqtarand
#عاشقانہ_شـہـدا🌹


يك برگه بزرگ آورد بيرون و بسم الله گفت؛
شرایطش را نوشته بود!
همه اش از #جبهه و مأموريت و مجروحيت و #شهادت گفته بود...
و اين كه من بايد با شرايط #سخت حاج يونس بسازم تا با هم #ازدواج كنيم...
.
شرط كرده بود مراسم #عقد توی مسجد باشد.
گفتم:
من فقط دوست دارم #مهريه ام يك جلد قرآن باشد...
گفت: نه!
يك جلد #قرآن نمی شود!
يك جلد قرآن با يك دوره كتاب های شهيد مطهری...

#همسر_شهید_یونس_زنگے_آبادے🌺



@mazhabiha_asheqtarand
#عاشقانہ_شـہـدا🌹

زمانی ڪه محمد براے خواستگارے به منزل ما آمد،🏠 مهم ترین موضوعے ڪه روے آن تأڪید ویژه اے داشت

👌رعایت حجاب و عفاف فاطمے بود و

به من گفتند که اصلے ترین معیار ازدواج💑 برایشان زندگی در کنار زنی💁 است که به حجاب پایبند بوده و اولویت نخست آن باشد..😍

#همسر_شهید_مدافع_حرم_محمد_زهره_وند


@Mazhabiha_asheqtarand