داد از ضمانت!
تا توانى ضَمان مشو كس را
كهاوّلش بردهد پشيمانى
واوسَطِ آن بوَد ملامتِ خَلق
وآخِر اندر غَرامتش مانى
(ابن يمين)
الضَّمانةُ أوّلُها نَدامةٌ و أَوسَطُها مَلامةٌ و آخِرُها غَرامةٌ:
آغاز ضمانت پشيمانى، و میانهٔ آن سرزنش، و پایان آن، تاوان در پى دارد.
(امثال و حكم دهخدا، ج ۱، ص ۲۵۶)
پ.ن:
بدا به حال کسانی که دیگران را از نیکوکاری، نگران، بدگمان و پشیمان میکنند... .
https://t.center/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw