♦️انتظار سقراطوار بودن: نقدی بر یک تصور ناعادلانه
✍ محسن محمودی
۲۴ دی ۱۴۰۳
گاهی از کارگزاران فکری انتظار میرود همچون سقراط، دانش خود را رایگان و بیچشمداشت در اختیار جامعه بگذارند. اما آیا این انتظار در دنیای امروز، که نیازهای معیشتی و پیچیدگیهای اقتصادی بیسابقهاند، عادلانه است؟
این تصور شاید به نگاه افلاطون به سوفسطاییان و سقراط بازگردد. افلاطون، سوفسطاییان را که دانش و مهارتهای خود را در ازای دستمزد عرضه میکردند، نقد میکرد و آن را در تضاد با رسالت حقیقی فیلسوف میدید. او سقراط را بهعنوان الگویی آرمانی معرفی کرد که حقیقت را بدون انتظار مادی و با هدف بیدارگری عرضه میکرد.
اما نباید فراموش کرد که نقد افلاطون به سوفسطاییان یکجانبه بود. سوفسطاییان در زمانه خود نقشی کلیدی در گسترش مهارتهای فکری و سیاسی داشتند.
واقعیت امروز چیست؟
امروز تولید فکر و دانش نیازمند صرف منابع، زمان و انرژی فراوان است. انتظار رایگان بودن اندیشه نهتنها ناعادلانه است، بلکه میتواند به کاهش کیفیت کار و وابستگیهای ناخواسته منجر شود. استقلال اقتصادی شرط اصلی شجاعت و آزادی کارگزاران فکری است.
سقراط یا سوفسطایی؟ چرا نه هر دو؟
بهترین راه، یافتن تعادلی میان رسالت سقراطی و حرفهمندی سوفسطاییان است: بهرهبرداری مشروع از دانش در کنار فراهم کردن دسترسی عمومی برای کسانی که توان پرداخت ندارند.
انتظار سقراطوار بودن در زمانهای که اقتصاد بر تمامی شئون زندگی سایه افکنده، نهتنها آرمانگرایانه، بلکه به نوعی بازتولید الگوی وابستگی و دریوزهگی است.
#سقراط
#سوفسطاییان
#استقلال_فکری
#نقد_فرهنگی
#اقتصاد_دانش
#آزادی_اندیشه
@Mahmudi_mohsenn