#ساختمان بانک و مدرسه !
#دوستی تعریف میکرد:
در کشوری ماموریت داشتم،
برای انجام کار بانکی در قسمتی از شهر دنبال بانک میگشتم...
#طبق عادت در کشورم، دنبال ساختمان شیک با تابلوی زیبا بودم!
#اولین مکان که به چشمم خورد به سمتش حرکت کردم، نزدیکتر که شدم متوجه شدم که یک مدرسه است...
با خودم گفتم :
#احسنت چه مدرسهی خوبی!
#در ذهن ناخودآگاهم دنبال مکانی شیکتر و مهمتر از آن برای بانک میگشتم.....
#با وجود اینکه یک بار از جلوی در بانک رد شده بودم اما مجبور شدم از شخصی آدرس
#بانک را بگیرم که یک
#تابلو و
#ساختمان قدیمی و معمولی رو بهم نشان داد،
#تعجب کردم!!!
#کار بانکی که تموم شد، طاقت نیاوردم و به رئیس بانک گفتم :
#چرا ساختمان بانک در اینجا از مدرسه ضعیفتر است؟!
او هم
تعجب کرد و توضیح داد که :
"ما کلا هشت نفر کارمند هستیم که فقط
#کاغذهای رنگی (پول) رو جابجا میکنیم.
اگر زلزله هم بیاید، خسارت اندکی به بار میآید و شاید فقط هشت نفر بمیرند،
ولی در مدرسه؛
#پانصد سرمایهی گرانقیمت (دانش آموز) با سی ، چهل
#استاد ارزشمند هستند که اگر آسیب ببینند خسارتش جبران ناپذیره!!!
ما
#بهترین ساختمانها و امکانات رو به
#مدرسهها میدهیم...
#چون آینده کشورمان در مدارس ساخته میشود."
#منم به فکر فرو رفتم که در کشور خودم
#بهترین ساختمانها برای استانداریها،
#فرمانداریها،
#شهرداریها،
#بانکها و...
ساخته میشود، بهترین
#حقوقها به شاغلان آن دستگاهها داده میشود...
و
#مدرسه کلا فراموش شده و
#کلاسهای چند شیفته با بیشتر از چهل دانش آموز و ...
و
#دلم برای
#معلمان و
#دانش آموزان کشورم سوخت.
#کانال_شهرستان_الیگودرز #کانال_رسمی_مشرق_زیبای_لرستان @lorestanaligoodarz