#رباعی_معاصر@literature9◽️1
◽️امشب دلم از آمدنت سرشار است
فانوسبهدستِ کوچهی دیدار است
آن گونه تو را در انتظارم که اگر
این چشم بخوابد آن یکی بیدار است
◽️۲
◽️چون غربتِ آفتاب خونین کفنم
با سرخترینِ واژهها همسخنم
این شعر تمام حرفهایم را گفت:
دلتنگترین شاعر این شهر منم
◽️۳
◽️چون جاده به زخمِ رفتن آراست مرا
یک سینه تپش نفسنفس کاست مرا
این بود تمام ماجرای من و او :
میخواستمش ولی نمیخواست مرا
◽️۴
◽️چون باد، هوای کوی و برزن داریم
پیراهنی از عبور بر تن داریم
هر جاده قدمقدم تو را میگوید
ما آمدنی به رنگِ رفتن داریم
#ایرج_زبردست