💢در باب اهنگران اساطیری و باورهای مردم کهن وش نسبت به قشر آتشگر
❇️از دید مردمان باستان کیمیاگران، آهنگران و سفالگران از «اربابان آتش»اند؛ چه ایشان نه تنها بر آتش چیرگی دارند و گذر ماده از یک مرحله به مرحله دیگر را با آن هدایت می کنند، بلکه در تماس با آتش، از قدرت جادویی-دینی آن نیز بهره می برند. درواقع باید در نظر داشت که بسیاری از روایات ابتدایی، قدرت جادویی-دینی را چون گدازه آتش، «سوزان» نشان داده اند؛ مثلا برخی واژگان حماسی در میان آثار هندواروپایی -wut، ferg، furor- در معنای خشم و «گرمای سوزان»ی هستند که می توان گفت تجسمی از قدرت قدسی را آیینگی می کنند. باری، شمن ها نیز چون آهنگران «استادان مسلط بر آتش»اند؛ زیرا کارهای مرتاض وارانه ای با آتش می کنند؛ چنانکه از آزمون های سخت تشرف در شمنیسم، تحمل یا پایایی دربرابر سرمای شدید یا شراره آتش و اشیای سوزان است؛ کارهایی نظیر روی آتش راه رفتن یا بلعیدن زغال های سوزان و… به هرتقدیر حرفه آهنگر از منظر اهمیت درست پس از حرفه شمن قرار می گیرد؛ و در برخی فرهنگ ها آهنگر معادل شمن گرفته شده است. همچنین بقایای اسطوره ای نشان می دهد که آهنگر در جهان باستان سهم بسزایی در رازآموزی ها، آیین های تشرف، تربیت فرزندان و هدایتگری مردم داشته است. ضرب المثلی یاکوتی می گوید: آهنگرها و شمن ها از یک آشیانه اند؛ و ضرب المثلی دیگر می گوید: همسر شمن قابل احترام است، همسر آهنگر قابل تقدیس؛ و ضرب المثل سوم می گوید: اولین آهنگر و اولین شمن و اولین سفالگر برادران خونی هستند. آهنگر بزرگترین برادر است و شمن بین آن دو قرار دارد؛ و از این رو درمی یابیم چرا شمن نمی تواند باعث مرگ آهنگر شود یا چرا اعتقاد بر این است که آهنگر می تواند روح شمن را تسخیر کند.
❇️اف.آلتیم دیده است که در ترانه های حماسی مغول ها و ترک ها واژه آهنگر (دارخان) هم به معنای «قهرمان» است و هم «اسب سوار آزاد»؛ و ما در اینجا با شخصیت حماسی شمن-آهنگر مواجهیم که از طریق سنت شفاهی باقی مانده در تبارشناسی ها شکل می بندد - آثاری که سرایش آنها باید کار شاعران و شمن-کاهنان باشد- چنانکه این روابط همواره میان شمن ها، قهرمانان و آهنگران در میان اشعار حماسی آسیای مرکزی آمده است. آهنگر به خاطر تقدسی که در حرفه اش هست، و نیز به خاطر اساطیر و تبارشناسی ها و همچنین پیوندش با شمن و جنگجو و شاعر و کاهن، سهم مهمی در آفرینش و انتشار اشعار حماسی در سراسر دنیا داشته است. مثلا کارل مولی ساختار شمنی برخی مضامین حماسی یونان را شرح می دهد و به نحوی شایسته این همانی آهنگر با کاله والا، شمن-قهرمان فنلاندی را آشکار می سازد. همچنین قرابت قابل تاملی میان حرفه آهنگر و شعر حماسی در خاور نزدیک و اروپای غربی دیده می شود؛ برخی از آهنگران و تعمیرکاران دوره گرد تزیگان معمولا نقال یا آوازه خوان دوره گرد یا تبارشناس هستند. باری، شگفت آنکه اف.آلتیم بر اهمیت نظامی رسوم شمنی از جمله طبل تاکید دارد که می توانست نوعی پیش بند فلزی باشد؛ و دین شناس و اسطوره پژوه رومانیایی، میرچا الیاده با سخن او به یاد پیش بند کاوه آهنگر یا درفش کاویان می افتد.
❇️ما در وهله نخست رویارویی کاوه و ضحاک را به یاد می آوریم و اینکه چرا ضحاک دربرابر کاوه خود را می بازد و زبانش بند می آید. اما ما دیگر نیک می دانیم که خشم درونی یک «آهنگر الهی» وقتی فریاد دادخواهی اش بلند می شود، «سوزان» است. همچنین می دانیم که یک آهنگر می تواند روح یک شمن را تسخیر کند یا به عبارتی دیگر، خشم درونی کاوه چنان تفتان است که ضحاک (جادوگر/ شمن) تاب مقاومت دربرابر نیروی جادویی آن را ندارد. دیگر آنکه خویشکاری کاوه در هیات یک «آهنگر الهی» هدایتگری مردم است؛ و پیشتر دیدیم که «آهنگران الهی» در جوامع ابتدایی به تربیت فرزندان و هدایتگری مردم می پرداختند. درواقع بر ما آشکار می شود که از چه رو کاوه در مجمع ضحاک بدان شیوایی سخن می راند یا چرا ضحاک دربرابر خشم او خود را می بازد؛ و اینکه اساسا چرا خویشکاری هدایتگری مردم در قیام علیه ضحاک بر دوش اوست.
💢برخی هشتگ های مفید برای جستجوی کتب و مقالات موجود در کانال : ❇️هشتگ مرتبط با حوزه مطالعاتی مورد علاقه خود را در باکس جستجو کلیک نموده و از فهرست نتایج که شامل کتب و مقالات مربوطه میباشد برای جستجوی بهینه استفاده نمایید
🔺#منطق_الطیر این مثنوی، که حدود۴۶۰۰ بیت دارد مهم ترین و برجسته ترین مثنوی عطار و یکی از مشهورترین مثنوی های تمثیلی فارسی است. این کتاب که می توان آن را #حماسه_ ای_ عرفانی نامید، عبارت است از داستان گروهی از مرغان که برای جستن و یافتن #سیمرغ – که پادشاه آنهاست - به راهنمایی هدهد به راه می افتند و در راه از #هفت_مرحله سهمگین می گذرند.
در هر مرحله گروهی از مرغان از راه باز می مانند و به بهانه هایی یا پس می کشند تا اینکه پس از عبور از این مراحل هفتگانه که بی شباهت به هفت خان در داستان "رستم" نیست، سرانجام از این گروه انبوه مرغان که در جستجوی "سیمرغ" بودند تنها "سی مرغ" باقی می مانند و چون به خود می نگرند در می یابند که آنچه بیرون از خود می جسته اند- سیمرغ - اینک در وجود خود آنهاست.
منظور عطار از مرغان، سالکان راه و از "سی مرغ" مردان خدا جویی است که پس از عبور از مراحل هفت گانه سلوک – یعنی #طلب ،#عشق، #معرفت، #استغنا، #توحید، #حیرت، #فقر و فنا - سرانجام حقیقت را در وجود خویش کشف می کنند.
این منظومه مجموعه ای است از قصه های گوناگون کوتاه و مبتنی بر گفت و شنود پدری با پسران جوان خود که بیهوده در جستجوی چیزهایی برآمده اند که حقیقت آن با آنچه عامه مردم از آن می فهمند تفاوت دارد.
از دیگر منظومه های مهم عطار مصیبت نامه است که در بیان مصیبت ها و #گرفتاری_های_روحانی_سالک و مشتمل بر حکایت های فرعی بسیار است. در این منظومه شیخ نیشابور خواننده را توجه می دهد که فریفته ظاهر نشود و از ورای لفظ و ظواهر امر، به حقیقت و معنی اشیا پی ببرد.
عطار یکی از شاعرانی است که به سرودن #رباعیات استوار و عمیق عارفانه و متفکرانه مشهور بوده است. رباعیات وی گاهی با رباعیات خیام، او بسیار نزدیک شده و همین امر سبب شده است که بسیاری از آنها را بعدها به خیام نسبت دهند و در مجموعه ترانه های وی به ثبت برسانند.
عطار از آغاز جوانی به #سرگذشت_عارفان و مقامات اولیای تصوف دلبستگی زیادی داشته است. همین علاقه سبب شده است که او سرگذشت و حکایات مربوط به نود و هفت تن از اولیا و مشایخ تصوف را در کتابی به نام تذکرة الاولیا گردآوری کند. این کتاب در سالهای آخر سده ششم یا سالهای آغاز سده هفتم هجری تألیف شده است.