کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

#کانون_نویسندگان_ایران
Канал
Новости и СМИ
Бизнес
Политика
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
@komite_hПродвигать
1,05 тыс.
подписчиков
17 тыс.
фото
7,07 тыс.
видео
6,22 тыс.
ссылок
خبر ها و گزارش های كارگری ،تصاوير، كليپ و مطالب و نظرات خود را از اين طريق برای ما ارسال كنيد. @h_komitte
«نمای آزاد» عنوان برنامه‌های تصویری #کانون_نویسندگان_ایران است.

در دومین قسمت «نمای آزاد» چند تن از شاعران، نویسندگان و مترجمان حاضر در مراسم گرامی‌داشت پنجاه و ششمین سالگرد تأسیس کانون نویسندگان ایران نظرشان را پیرامون «روز کانون» بیان کرده‌اند.


در این نشانی می‌توانید ببینید:

https://youtu.be/Nxuq0c4jzek?si=zfWfR4FCyb_nNg-j
در نخستین سالگرد ستم‌کشته‌ی راه آزادی بکتاش آبتین یاد او را گرامی می‌داریم

#بکتاش_آبتین از اعماق برآمد، با اعماق زیست، هرگز به اعماق پشت نکرد و سرانجام به اعماق پیوست. خود را یکی از میان توده‌ی مردم می‌دانست و تا واپسین دَم حیات به مردم کوچه و خیابان، نه برگزیدگان قدرت و ثروت، وفادار ماند. با همه‌ی تنگناها، شاد و جوان زیست و جوان رفت، چنانکه آرزوی او بود. هم از آغاز آشکار بود که سرِ سالم به گور نخواهد برد که دلیر بود و سر برخط هیچ قدرتی نمی‌نهاد. هرکجا ستمی می‌رفت، هرکجا حقی پایمال می‌شد، هرکجا قدرت حاکم با همه سطوت و صولت خود هنرنمایی می‌کرد او در گرانیگاه حادثه حضوری قاطع داشت. صدها کیلومتر از تهران دور بود، اما نیروی سرکوبگر در سالگرد قتل تبهکارانه‌ی محمد مختاری و محمدجعفر پوینده در بیسیم‌های خود با نگرانی مخابره می‌کرد که «بکتاش دیده شده! بکتاش آبتین را خودم دیدم! بکتاش هم هست...» تب‌لرزه‌ی هول در دل ستمکاران می‌انداخت. با ستم سرِ سازگاری نداشت. چون از دست او به جان آمدند، با حکمی ظالمانه در «دیوان بلخ» به «جرم» فعالیت در کانون نویسندگان ایران، دفاع بی‌چون و چرا از منشور آزادی‌خواهی آن به زندانش افکندند. در زندان بیکار ننشست که جانی پویا و پرتکاپو داشت: هرگاه زندانی بی‌پناهی را به باد کتک می‌گرفتند نخستین کسی بود که در برابر زندانبانان سینه سپر می‌کرد، هرگاه زندانی سیاسی معترضی را محض انتقام‌گیری تبعید می‌کردند نخستین کسی بود که صلای اعتصاب غذا سرمی‌داد، هرگاه زندانی بیماری را درمان نمی‌کردند صدای اعتراض بکتاش بلند بود و سرانجام چون از دست او به ستوه آمدند، در عین استیصال، فرصت را مغتنم شمردند و در بحبوحه‌ی بُکش بُکشِ همه‌گیری بیماری «کرونا»، با قصد قبلی، در درمان او اهمال کردند، به درخواست‌های مکرّر او و هم‌بندی‌ها اعتنایی نکردند و گذاشتند تا آن جان پاک، آن شاد، آن جوان، آن گردن‌فراز و دلباخته‌ی آزادی و انسان و هرچه انسانی است، قطره قطره بکاهد و در سکوت رخت از جهان بربندد.
اما بکتاش آبتین زنده است، هر کجا ستمی بر انسانی برود، بکتاش آنجاست، هر کجا آزادی و آزادی بیان کسی پایمال قدرت حاکم شود، بکتاش آنجاست، هر کجا برای شکم گرسنه‌ی مردم جنبشی به راه بیفتد، او آنجاست، هر کجا پلیس و نیروی سرکوب بخواهد کسی را با چماق نقش زمین کند، او آنجاست. بکتاش آبتین نمرده است.
در نخستین سالگرد قتل بکتاش آبتین ضمن گرامیداشت یاد این عضو سربلند، بار دیگر بر خواست مبرم آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا برای همگان پا می‌فشاریم.

#کانون_نویسندگان_ایران
۱۵ دی ۱۴۰۱

https://telegra.ph/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-01-05-3
🔻طـــومــار

🔴 بیانیه‌ی اعتراضی ۵۴ نویسنده و هنرمند

در پی تعیین شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر برای رسیدگی یه اعتراض رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن نسبت به حکم – مجموعا- هجده سال زندان، پنجاه و چهار تن از نویسندگان و هنرمندان سرشناس در همراهی با آنها بیانیه منتشر کردند. امضاکنندگان بیانیه ضمن محکوم کردن برخوردهای امنیتی با نویسندگان خواهان لغو حکم زندان سه عضو کانون نویسندگان ایران شده‌اند.
آدرسی نیز معرفی شده که موافقان متن بیانیه با رجوع به آن می‌توانند طومار (پتیشن) اعتراضی را امضا کنند:👇👇
https://www.change.org/p/in-protest-against-the-prison-s-verdicts-for-three-writers

#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran

https://t.center/khamahangy
🔴 پرونده‌ی سه عضو کانون نویسندگان ایران به شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر فرستاده شد.

امروز اطلاع یافتیم پرونده‌ی رضا خندان (مهابادی) و بکتاش آبتین دو عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران و کیوان باژن از دبیران قبلی کانون به شعبه‌ی ۳۶ دادگاه تجدید نظر فرستاده شده است.

این سه نویسنده در اردیبهشت سال جاری در شعبه‌ی ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه محاکمه و مجموعا به هجده سال زندان محکوم شدند. اتهام‌ آنها "تبلیغ علیه نظام" و "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور" است و مصادیق اتهام‌ها: عضویت در کانون نویسندگان ایران، بیانیه‌های کانون، شرکت در مراسم یادبود مختاری و پوینده و احمد شاملو و تالیف کتاب "پنجاه سال کانون نویسندگان ایران" . چند روز پس از صدور رای وکلای این سه نویسنده به آن اعتراض کردند. اکنون پرونده برای بررسی به شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر فرستاده شده است. رای بدوی اعتراضات فراوانی به دنبال داشت.

#کانون_نویسندگان_ایران

https://t.center/khamahangy
گــــزارش:
جلوگیری از برگزاری مراسم سالگرد احمد شاملو
🔻
بار دیگر نیروهای امنیتی و انتظامی با قرق گورستان امامزاده طاهر کرج از برگزاری مراسم یادبود نوزدهمین سال درگذشت احمد شاملو جلوگیری کردند.
روز گذشته دوم مرداد نوزدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو شاعر نامی و محبوب و عضو برجسته کانون نویسندگان ایران بود. به همین مناسبت کانون نویسندگان ایران در بیانیه‌ای که چند روز پیش منتشر کرد، نوشت: «در نوزدهمین سالگرد درگذشت شاعر بزرگ آزادی، مانند هر سال، دوم مرداد ۱۳۹۸ ساعت شش عصر، در گورستان امامزاده طاهر کرج، گرد هم می‌آییم تا مزارش را گلباران کنیم.» اما چند ساعت پیش از آن‌که اعضای کانون و دوست‌داران شاملو بر مزار او گرد آیند ماموران امنیتی و انتظامی، زن و مرد، مجهز و پرشمار درهای گورستان را بستند و بر درگاه‌ها ایستادند تا از حضور افراد بر مزار شاملو جلوگیری کنند. به همین نیز بسنده نکردند و جمعیت را که کم‌کم بر تعداد آن افزوده و پشت در انبوه می‌شد وادار کردند تا از گورستان دور شود کمی دورتر اما باز جمعیت گرد آمد، پوسترهایی که کانون نویسندگان ایران به مناسبت این روز منتشر کرده بود زیر صدای تهدیدآمیز ماموران و کنار توقیف گوشی‌هایی که گمان می‌کردند با آنها عکس و فیلم گرفته شده، توزیع شد؛ عکس گرفتن و فیلمبرداری برای شرکت‌کنندگان ممنوع بود اما چندین مامور لحظه به لحظه از اتفاق‌ها و حاضران عکس و فیلم می‌گرفتند که هم ابزار ایجاد هراس بود و هم امکانی برای شناسایی. فشار ماموران برای پراکنده کردن جمعیت ساعتی طول کشید و در این مدت صدای آهسته‌ی خواهش‌شان به فریاد بلند تهدیدآمیز انجامید. در چهارسال اخیر که بستن درها و ممنوعیت ورود اعضای کانون و دوست‌داران شاملو را بر فشارها و ممنوعیت‌های سابق افزوده‌اند نخستین بار بود که در این مراسم کسی بازداشت نشد. دقیق‌تر این‌که تا تنظیم این متن گزارشی از بازداشت کسی نرسیده است. بار دیگر حاکمیت موفق شد برنامه‌ی بزرگ‌داشت شاعری محبوب و روشنفکری پیشرو را به‌هم بزند. اما "موفق" کیست؟ "موفقیت" چیست؟ برای پاسخی روشن خوب است کمی- فقط کمی- تاریخ واقعی را ورق بزنیم.


#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran

https://m.facebook.com/857199194364867/photos/pcb.2346604982090940/2346603685424403/?type=3&source=49
🔴 بیانیه‌ی #کانون_نویسندگان_ایران به مناسبت نوزدهمین سالگرد
درگذشت شاعر بزرگ معاصر، #احمد_شاملو

آن که می‌اندیشد
به ناچار دم فرو می‌بندد
اما آنگاه که زمانه
زخم خورده و معصوم
به شهادت‌اش طلبد
به هزار زبان سخن خواهد گفت ...

نوزده سال از خاموشی شاعر بزرگ، احمد شاملو، گذشته است، اما او چونان قله‌ای است که هر چه از آن دورتر شویم عظمتش را بیشتر در می‌یابیم. بامداد شاعر، ستایشگر عشق و آزادی، یک دم از سرنوشت انسان هم‌عصر خود غافل نبود. همه‌ی عمر از مقاومت در برابر ستمی سرود که بر مردم روا داشته می‌شد. از همین رو، ستیز با نابرابری، سانسور و آزادی کُشی در شعرها و سخنانش موج می‌زند.
در این سال‌های خاکستری و خفقان، از یک سو شاهد کوشش حکومتیان در لباس‌های امنیتی، انتظامی و قضایی برای بر هم زدن مراسم یادبود شاملو بوده‌ایم که به ضرب و شتم اهل قلم و پرونده سازی برای آنان انجامیده است و از سوی دیگر، شاهد نمایش حاکمان با شعر و کتاب شاملو هستیم. گویا از نظر ایشان شاعر خوب، شاعر مرده است؛ اما شاعران حقیقی، همواره با اندیشه‌ها، شعرها و کتاب‌هایشان حضور دارند. احمد شاملو از نگاه ما نماد همه‌ی جان‌های شیفته‌ای ست که در برابر استبداد، ابتذال و سانسور ایستادند، نوشتند و بخش پیشرو ادبیات و فرهنگ ایران را آفریدند؛ حضور ما بر مزار او در حقیقت بزرگ داشتن یاد همه‌ی شاعران و نویسندگان مخالف سانسور و مدافع آزادی بیان است.

در نوزدهمین سالگرد درگذشت شاعر بزرگ آزادی، مانند هر سال، دوم مرداد 1398 ساعت شش عصر، در گورستان امامزاده طاهر کرج، گرد هم می‌آییم تا مزارش را گلباران کنیم. یادش همواره گرامی‌ست.

کانون نویسندگان ایران
29 تیر 1398

https://t.center/khamahangy
🌀 گزارش دیدار با خانواده دو نویسنده‌ی بازداشتی

روز گذشته شماری از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران با خانواده‌ی #ساناز_اللهیاری و #امیرحسین_محمدی‌فرد دیدار کردند. در این دیدار #عسل_محمدی یکی دیگر از متهمان پرونده نشریه گام نیز حضور داشت. امیرحسین، ساناز و عسل از نویسندگان #نشریه_گام بودند که اخبار اعتراضات کارگران هفت تپه را پوشش می‌داد. در جریان بازداشت کارگران معترض شرکت هفت تپه این سه تن نیز بازداشت شدند. چندی بعد عسل محمدی به قید وثیقه تا زمان تشکیل دادگاه آزاد شد. ساناز اللهیاری و همسرش امیرحسین محمدی‌فرد همچنان در بازداشت به‌سر می‌برند.

هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران برای دفاع از حق آزادی بیان که آزادی نوشتن و نویسنده یکی از موارد بارز آن است و نیز در اعتراض به بازداشت این نویسندگان تصمیم گرفت به دیدار خانواده‌ی آنها برود. روز گذشته، ۲۲ تیر، چهار تن از دبیران کانون: علیرضا آدینه، رضا خندان، آیدا عمیدی و علی کاکاوند به دیدار خانواده ساناز اللهیاری و امیرحسین محمدی‌فرد رفتند و پای صحبت‌های پدر و مادر مسن ساناز نشستند که به رغم تحمل رنج‌های چند ماهه و بیداد نظام دادرسی، با روحیه‌ای قوی از ادامه‌ی کوشش‌هایشان برای آزادی فرزندانشان سخن گفتند.
اکنون یازده روز است که ساناز و امیرحسین برای آزادی خود و دیگر بازداشتی‌های هفت تپه دست به اعتصاب غذا زده‌اند.
اعتصاب غذا
امیرحسین محمدی‌فرد (سردبیر)، ساناز اللهیاری (عضور هیأت‌تحریریه) نشریه گام، در اعتراض به وضعیت بازداشت و بدرفتاری ‏مسؤولان زندان و ماموران امنیتی در اعتصاب غذا به‌سر می‌برند.‏ امیرحسین محمدی‌فرد و ساناز اللهیاری، دو عضو نشریه گام که در زندان اوین به‌سر می برند، دست به اعتصاب غذا زدند.‏ این زوج، از روز پنج‌شنبه ۱۳ تیرماه ۱۳۹۸ اعتصاب غذای خود را آغاز کرده و گفته‌اند تا زمانی که به همراه سایر بازداشتیان ‏نیشکر هفت‌تپه آزاد نشوند، به اعتصاب خود ادامه خواهند داد. پیش‌ازآن، امیرحسین محمدی‌فرد در نامه‌ای خطاب به قاضی ‏مقیسه، رییس شعبه ۲۸ دادگاه‌انقلاب و باقری، رییس اندرزگاه ۴ زندان اوین اعلام کرده بود، چنان‌چه خود و همسرش و سایر ‏متهمین هفت تپه تا روز پنج‌شنبه ۱۳ تیرماه آزاد نشوند، اعتصاب غذا خواهد کرد.‏ از پنجمین روز اعتصاب غذای ساناز اللهیاری و امیرحسین محمدی‌فرد، طبق دستور عوامل زندان یا عوامل قضایی، ساناز اللهیاری ‏اجازه برقراری تماس با خانواده خود را ندارد. پیش‌تر، تماس و ملاقات او و همسرش نیز قطع شده بود.‏ گلی نوروزی، مادر ساناز الهیاری، در گفت‌و‌گویی با کمپین حقوق بشر در ایران گفت: « دخترم بی‌گناه است. من همه‌جا رفتم اما ‏هیچ جوابی به ما نمی‌دهند. با وجود این‌که بازجویی‌ها تمام شده اما با آزادی او و همسرش موافقت نمی‌شود. سه بار در این مدت ‏گفتند باشد، او را آزاد می‌کنیم و نکردند.»‏ مادر ساناز اللهیاری در همدان زندگی می‌کند. او به کمپین حقوق بشر در ایران گفت: « با این وضعیت هر هفته با پدرش برای ‏ملاقات از همدان به تهران می‌آییم. حالا به تهران می‌روم تا ببینیم دخترم پس از این‌همه مدت اعتصاب در چه وضعیتی است. ‏نمی‌دانم دوباره به دادگاه انقلاب بروم، به مجلس بروم... نمی‌دانم.‏» این دو عضو تحریریه نشریه گام در جریان اعتراضات کارگران نیشکر هفت‌تپه (آبان ۹۷) در تاریخ ۱۹دی۹۷ در ‏منزلشان در تهران بازداشت و روانه زندان اوین شدند. آنها هفت ماه است که در بازداشت موقت به‌سر می‌ب‌رند و با درخواست آزادی با قرار ‏وثیقه تا صدور رأی نهایی، به دلایل نامشخص، تاکنون مخالفت شده است.‏ کمپین حمایت از بازداشتی‌های هفت‌تپه نیز در حمایت از درخواست آزادی زندانیان هفت‌تپه اقدام به جمع‌آوری امضا از کارگران، معلمان، بازنشستگان، ‏هنرمندان، روشنفکران و مردم آزادی‌خواه و برابری‌طلب کرد.‏ زمان برگزاری دادگاه بدوی متهمین، ۱۲ مرداد ساعت ده صبح اعلام شده است.
#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevusandegane_iran
https://www.facebook.com/857199194364867/photos/pcb.2326626127422159/2326620264089412/?type=3&theater

https://t.center/khamahangy
روز کدام قلم؟

🔻چند روز پیش ۱۴ تیر بود؛ روزی که در تقویم رسمی "روز قلم" نامگذاری شده است. در باره‌ی این روز نظر چند تن از اعضای #کانون_نویسندگان_ایران را جویا شدیم. از آنها پرسیدیم: ۱۴ تیر ماه «روز قلم» است، آیا با این مناسبت موافق هستید یا مخالف؟ چرا؟

🔻پاسخ‌ها را به ترتیبی که به دست مان رسیده است در متن زیر آورده‌ایم.
(توضیح: پاسخ‌ها نظر شخصی پاسخ‌دهندگان است و لزوما با نطر کانون نویسندگان ایران یکسان نیست).👇👇
https://telegra.ph/%DB%8C%DA%A9-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-07-14

https://t.center/khamahangy
🖌 گزارش

آزادی بیان در تنگنای محاکمه
محمد مقیسه؛ قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب: «شماها نفس کشیدنتان حرام است. الهی دست‌هاتون بشکنه. باروت باید ریخت در دهانتان و منفجرتان کرد. قلم‌هایتان را باید شکست».
(۱۲خرداد ۹۸،دادگاه یک خبرنگار)

پس از گذشت ۲۲ روز از تجمع شماری ازاعضای کانون نویسندگان ایران روبروی دادگاه انقلاب، در اعتراض به صدور مجموعاً ۱۸ سال حکم حبس برای سه نویسنده و عضو هیئت دبیران سابق و فعلی کانون: رضاخندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن امواج بازداشت، محاکمه و فشار بر نویسندگان و روزنامه‌نگاران ابعاد گسترده تری یافته است.عوامل تهدید و سرکوب، ارعاب و حمله به آزادی بیان، حیات و هستی ِ نویسندگان و فعالان ِ عرصه‌های گوناگون را هدف گرفته اند و از گوشه و کنار مملکت اخبار بازداشت‌های پی‌د‌ر‌پی با اتهام‌های نام‌آشنا و گاه ابداعی می‌رسد.

تشدید فشار در هفته‌ای که گذشت
امیرسالار داودی، وکیل دادگستری در تاریخ ۱۱ خرداد ماه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۳۰ سال زندان، ۱۱۱ ضربه شلاق، شش میلیون تومان جریمه نقدی و دو سال محرومیت از کلیه حقوق اجتماعی محکوم شد. ۱۵ سال از این حکم به دلیل تشکیل کانال تلگرامی با نام «بدون روتوش» است. مصاحبه با رسانه‌های برون مرزی از دیگر مصادیق "جرم"‌های او است. بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی حکم ۱۵ سال زندان درباره ی او اجرا خواهد شد.
این وکیل دادگستری که وکالت شماری از زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله بهاییان را بر عهده داشته، از ۲۹ آبان ۹۷ با مراجعه ضابطین دادگستری به دفتر کارش بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.

حسین جنتی، شاعر روز شنبه۱۱خرداد به اطلاعات سپاه ورامین احضار و پس از مراجعه، تحت نظر به دادسرای اصفهان فرستاده شد. بازپرس شعبه سیزده شهر اصفهان به اتّهام تبلیغ علیه نظام، حکم به بازداشت موقت او داده و وی هم‌اکنون در زندان مرکزی اصفهان دربند است. شاکی این پرونده اطلاعات سپاهِ اصفهان و دلیل بازداشت او به نوشته‌ی برخی رسانه‌ها شعرهای انتقادی‌اش است.

مسعود کاظمی روزنامه‌نگار و سردبیر سابق ماهنامه صدای پارسی نیز روز ۱۲ خرداد در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام توهین به رهبری دو سال، توهین به مقامات دیگر شش ماه و برای نشر اکاذیب حکم دو سال حبس را دریافت کرده و درمجموع به چهار سال و شش ماه زندان و دو سال محرومیت از فعالیت‌های مطبوعاتی محکوم‌شده است.
به گفته‌ی علی مجتهدزاده وکیل کاظمی: قاضی دادگاه، محمد مقیسه بدون اینکه به وکیل و موکل اجازه ی دفاع دهد، در طول جلسه دادگاه به مسعود کاظمی توهین و نفرین‌هایی از این قبیل کرده است: «شماها نفس کشیدنتان حرام است. الهی دست‌هاتون بشکنه. باروت باید ریخت در دهانتان و منفجرتان کرد. قلم‌هایتان را باید شکست». و پس‌ازآن قرار کفالت ۱۰۰ میلیون تومانی او را به‌قرار وثیقه سنگین یک میلیارد تومانی افزایش داده است. مسعود کاظمی به علت ناتوانی از تهیه وثیقه از همان دادگاه انقلاب به زندان اوین منتقل و تاکنون در آنجا به سر می‌برد.

رحیم غلامی، شاعر، نویسنده و فعال اهل اردبیل روز دوشنبه ۱۳ خرداد جهت ارائه دفاعیات خود در شعبه اول دادگاه عمومی و انقلاب اردبیل حاضر و توسط قاضی خدادادی تفهیم اتهام شد
به گزارش برخی رسانه‌ها ریاست دادگاه اتهامات آقای غلامی را «عضویت در تشکیلات گاماج، توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام از طریق انتشار مطالب غیر واقع در جلسات و فضای مجازی» عنوان کرده که اتهام عضویت در تشکیلات گاماج به تازگی به پرونده وی اضافه شده و غلامی آن را "سناریوی جدید اداره اطلاعات اردبیل" خوانده است.
رحیم غلامی پیش‌تر در نیمه‌ی اسفند ۹۷ توسط نیروهای امنیتی در شهر اردبیل بازداشت و کتاب‌ها و کامپیوتر شخصی او به همراه نوشته‌هایش ازجمله «فرهنگ لغات زبان ترکی» که در حال نگارش آن بوده توقیف شد. وی سپس با وثیقه پنجاه میلیون تومانی موقتا آزاد شد.
غلامی چند کتاب به زبان ترکی در زمینه شعر و ادبیات محلی منطقه آذربایجان نوشته و منتشر کرده و به روزنامه‌نگاری و همکاری با نشریات ترک‌زبان اشتغال داشته است.

روز ۱۴ خرداد قرار بازداشت کیوان صمیمی، سردبیر مجله ایران فردا و از بازداشت‌شدگان تجمع #روز_جهانی_کارگر نیز تمدیدشد. وی در تاریخ ۱۱ اردیبهشت به همراه حدود ۳۰ نفر از صدها تجمع‌کننده‌ی روز جهانی کارگر در مقابل ساختمان مجلس اسلامی، بازداشت و هم‌اکنون دربند ۲۰۹ زندان اوین به سر می‌برد.

تعدادی دیگری از این بازداشت‌شدگان ازجمله مرضیه امیری، کیوان صمیمی، عاطفه رنگریز و ندا ناجی کماکان تحت بازداشت هستند و عاطفه رنگریز، ندا ناجی و مرضیه اکبری با تمدید قرار بازداشت ۱۲ روزه مواجه شده اند.

#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran
https://www.facebook.com/857199194364867/photos/pcb.2261718237246282/2261711310580308/?type=3&theater

https://t.center/khamahangy
🔴 بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران در محکومیت صدور حکم هجده سال زندان برای سه نویسنده

به دنبال محاکمه‌ی سه عضو کانون نویسندگان ایران در هفتم و هشتم اردیبهشت سال جاری روز گذشته، بیست‌وپنجم اردیبهشت، رای شعبه‌ی ۲۸ دادگاه انقلاب به وکلای پرونده ابلاغ شد. بنا به این ابلاغیه #رضا_خندان (مهابادی)، #بکتاش_آبتین و #کیوان_باژن هر یک به شش سال زندان محکوم شده‌اند: یک سال برای اتهام "تبلیغ علیه نظام" و پنج سال برای اتهام "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور". نامربوط‌‌تر و سست‌بنیان‌تر از این اتها‌م‌ها "دلایل" و "مستندات" آنهاست. به سه نویسنده مجموعا ۱۸ سال حکم زندان داده‌اند که چرا عضو کانون نویسندگان ایران شده‌اید؛ چرا نشریه‌ی داخلی یک تشکل فرهنگی را منتشر کرده‌اید؛ چرا اسناد و مدارک فعالیت‌های پنجاه ساله‌ی کانون را در کتابی گرد آورده‌اید؛ چرا بر مزار احمد شاملو و محمد مختاری و جعفر پوینده رفته‌اید؛ چرا پای بیانیه‌های دفاع از آزادی بیان نویسندگان و هنرمندان و مخالفت با اعدام و سانسور امضا گذاشته‌اید!

این کدام "امنیت کشور" است که انتشار نشریه و بیانیه‌ی اعتراضی اقدام علیه آن محسوب می‌‍‌شود؟ امنیت چه کسانی با عضویت در کانون و رفتن بر مزار شاعران و نویسندگان به خطر می‌افتد؟ هر دادگاهی که حتی با اندکی عدالت و استقلال همراه باشد و ذره‌ای حق انسان در آن رعایت شود نیز این نوع "مستندات" را نه ادله‌ی جرم بلکه بهانه‌ی پرونده‌سازی تلقی می‌کند. در حقیقت آنچه در پرونده و دادگاه سه عضو کانون مبنای اتهام و صدور حکم قرار گرفته است چیزی جز گام نهادن در راه آزادی بیان و مخالفت با سانسور نیست و درست به همین سبب آنها محاکمه و محکوم به تحمل حبس شده‌اند؛ اما این فقط محاکمه‌ و محکومیت سه نویسنده نیست، تنها محاکمه‌ی کانون نویسندگان ایران نیست. محکومیت همه‌ی نویسندگان و کسانی است که می‌خواهند از حق آزادی بیان برخوردار باشند. به این گونه محاکمه‌ها و حکم‌هایی که در چند دهه‌ی اخیر برای پراکندن رعب و وحشت و سرکوب آزادی بیان به وفوردر جریان بوده است، باید پایان داده شود.

کانون نویسندگان ایران پرونده‌سازی و صدورحکم ‎های سرکوبگرانه‌ بر ضد رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن را محکوم می‌کند و خواهان لغو بی‌قید و شرط این حکم‌ها و مختومه کردن پرونده است. همچنین از همه‌ی نویسندگان و انسان‌های مدافع آزادی بیان می‌خواهد تا از هر راه ممکن به دفاع از این سه نویسنده بپردازند.

کانون نویسندگان ایران
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۸


#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran
https://www.facebook.com/857199194364867/photos/a.858183830933070/2223804361037670/?type=3&theater

https://t.center/khamahangy
📌 هجده سال زندان برای سه #نویسنده

روز گذشته ۲۵ اردیبهشت رای شعبه‌ی ۲۸ دادگاه انقلاب به ناصر زرافشان و راضیه زیدی وکلای سه عضو کانون نویسندگان ایران ابلاغ شد. به حکم محمد مقیسه رییس دادگاه، #رضا_خندان (مهابادی) و #بکتاش_آبتین دو عضو هیئت دبیران کانون و #کیوان_باژن عضو سابق هیئت دبیران هر یک به شش سال زندان محکوم شده‌اند. در محکومیت این حکم‌ها کانون نویسندگان ایران امروز بیانیه‌ منتشر کرد. در بخشی از بیانیه نوشته شده است: «... این فقط محاکمه‌ و محکومیت سه نویسنده نیست، تنها محاکمه‌ی کانون نویسندگان ایران نیست.

محکومیت همه‌ی نویسندگان و کسانی است که می‌خواهند از حق آزادی بیان برخوردار باشند». کانون ضمن به چالش کشیدن "مستندات" حکم در پایان بیانیه خواهان « لغو بی‌قید و شرط این حکم‌ها و مختومه کردن پرونده» شده است. همچنین از « همه‌ی نویسندگان و انسان‌های مدافع آزادی بیان» خواسته است که « از هر راه ممکن به دفاع از این سه نویسنده بپردازند».

متن کامل بیانیه #کانون_نویسندگان_ایران را در پست بعدی بخوانید

https://t.center/khamahangy
🔴 ضرب و جرح و بازداشت؛ هدیه به #کارگران_ایران

به دنبال فراخوان چند تشکل مستقل کارگری روز ۱۱ اردیبهشت (اول ماه مه) صدها کارگر و فعال کارگری مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. گروهی از معلمان و دانشجویان نیز به این تجمع پیوستند. تجمع‌کنندگان شعار می‌دادند: "این‌همه اختلاسگر، زندانه سهم کارگر"، "نان، کار، آزادی، حق مسلم ماست" و "کارگر، معلم، دانشجو، اتحاد اتحاد."
هنوز ساعتی از این گردهمایی اعتراضی نگذشته بود که ماموران انتظامی و امنیتی به جمعیت یورش بردند و به ضرب و جرح و بازداشت معترضان پرداختند. به گفته‌ی شاهدان که در فضای مجازی منعکس شده است، حمله‌ی ماموران بسیار خشن و بی‌رحمانه بود. آنها حتی زنان و مردان مسن را نیز به شدت کتک می‌زدند. در این یورش ده‌ها تن از تجمع‌کنندگان از جمله رضا شهابی ، کیوان صمیمی، حسن سعیدی، وحید فریدونی، محمدعلی اصلاغی، سیدرسول طالب مقدم و ... بازداشت شدند و تا این ساعت خبری از آزادی آنها نیست.
***
#اول_ماه_مه (۱۱ اردیبهشت) روز جهانی کارگر است. در بسیاری از کشورها کارگران به خیابان می‌آیند و خواست‌های خود را فریاد می‌زنند. میزان و کیفیت برگزاری مراسم این روز در هر جامعه‌ای به درجه‌ی برخورداری آن جامعه از آزادی بیان بستگی دارد. جایی که این مراسم ممنوع یا سرکوب می‌شود آزادی بیان وجود ندارد. نمونه‌ای از آن را روز گذشته در تجمع کارگران و فعالان کارگری در مقابل مجلس شورای اسلامی مشاهده کردیم. کارگرانی که روزگارشان در فاصله‌ای بسیار از خط فقر می‌گذرد، مقابل یک نهاد حکومتی تجمع کردند تا به مدنی‌ترین شکل اعتراض و خواست‌های خود را بیان کنند؛ اما پاسخ آنها با باتوم و مشت و لگد و دستبند و بازداشت داده شد:
هدیه‌ی دولت به کارگران در روز کارگر!

این برخورد غریبی نیست بارها و بارها و در هر اعتراض مشاهده شده است؛ نه فقط هنگام اعتراض برای بهتر شدن شرایط زندگی که در بدیهی‌ترین امور مانند درخواست دستمزدهای عقب‌افتاده نیز. آخر کارگرانی که برای گرفتن سه ماه حقوق معوقه‌شان ناچارند یک ماه کف خیابان فریاد بزنند، چه حق اعتراضی برای بهتر شدن زندگی دارند؟! این وضعیت منحصر به کارگران نیست و شامل همه‌ی معترضان از هر قشر و گروه می‌شود. همین چند روز پیش بود که سه نویسنده را برای نوشتن کتاب و انتشار نشریه‌ی داخلی محاکمه کردند، کمی پیش‌تر از آن معلمان معترض را زدند و بستند و به زندان انداختند، دانشجویان را . . . روزنامه‌نگاران را . . . و دیروز هنگام برگزاری تجمع اعتراضی کارگران، پس از کتک زدن آنها، بیش از سی تن را بازداشت کردند. این جامعه از چه راه دیگری بگوید که اعتراض حق اوست؛ دیگر به چه زبانی باید بگوید که آزادی بیان می‌خواهد؛ به چه زبان؟!

#کانون_نویسندگان_ایران

@kanoon_nevisandegane_iran
https://www.facebook.com/857199194364867/photos/a.858183830933070/2200838463334260/?type=3&theater

https://t.center/khamahangy
🖌 پنجاه و یک سالگی کانون نویسندگان ایران گرامی باد!

پنجاه یک ساله شدن یک نهاد مستقل روشنفکری در کشوری همواره استبدادزده اتفاقی تاریخی است. مقدمات تشکیل کانون با اراده‌‌ی جمعی نویسندگان مستقل و مخالف سانسور در تحریم کنگره‌‌ی حکومتی «نویسندگان و شعرا و مترجمان» فراهم شد. اراده‌‌ای جمعی که از یک طرف حکومت را وادار به لغو کنگره کرد و از طرف دیگر نویسندگان ایران را به سرعت به سمت ایجاد نهادی از آن خود پیش برد.

همین اراده بود که در سال ۱۳۵۶ پس از سرکوب‌ها و در سال ۱۳۷۷ پس از قتل‌های سیاسی زنجیره‌ای فعالیت کانون را احیا کرد و در دوره‌های فترت بنا به ضرورت‌های گوناگون نویسندگان را گرد هم آورد. اکنون که پنجاه و یک سال از تأسیس کانون و سی سال از دوره‌ی سوم فعالیت آن می‌‌گذرد اراده‌‌ی جمعی و کار گروهی همچنان نجات‌بخش است.

در اردیبهشت ۱۳۴۷ #کانون_نویسندگان_ایران فعالیت خود را بر پایه‌‌ی دو اصل دفاع از آزادی بیان و دفاع از منافع صنفی اهل قلم آغاز کرد. آنچه در مرامنامه‌‌ی کانون در توصیف رفتار مقامات حکومتی ایران با نویسندگان و صاحبان اندیشه و هنر آمده بود همچنان پا بر جاست و در گذر زمان اشکال پیچیده‌‌تر و خطرناک‌تری به خود گرفته است.

همچنان و پیوسته حکومت در کار «پروردن و به کار گرفتن اندیشه‌های رام و دست‌آموز» از یک سو و از سوی دیگر «ترس و بدگمانی و کینه‌توزی نسبت به اندیشه‌های پوینده‌‌ی راه‌‌گشا» است. کانون نویسندگان ایران پنجاه و یک سال چون مانعی سخت، حرکت حکومت‌ها را در این دو مسیر عمده دشوار کرده است. و در طول حیات خود همواره بهای ایستادن و پافشاری بر یک ضرورت را پرداخته است: ضرورت آزادی بیان و اندیشه که «ضرورت رشد آینده‌‌ی فرد و اجتماع ما» است. در حاشیه‌‌ی این ایستادگی کارنامه‌ی حکومت‌ها شامل سانسور، منزوی کردن نویسندگان مستقل و ایجاد محرومیت‌های گوناگون برای آنان، تخریب چهره‌‌ی نویسندگان و نهادهای روشنفکری، بازجویی‌های پی‌درپی و بازداشت‌‌ها و به زندان افکندن‌‌ها، و قتل نویسندگان و دگراندیشان است.

در پنجاه و یک سالگی کانون نویسندگان ایران سه تن از اعضای کانون، رضا خندان مهابادی، بکتاش آبتین و کیوان باژن، در مجموع با قرار وثیقه‌‌ی سه میلیارد تومانی در انتظار دادگاه به سر می‌برند. وثیقه‌ای سنگین که به امید تأمین نشدن برای این سه نویسنده تعیین شده بود. از جمله مصادیق دو اتهام عمده‌‌ی این سه نویسنده (تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی) تألیف کتاب چهار جلدی «پنجاه سال کانون نویسندگان ایران» است. کتابی که در پنجاه سالگی کانون در چند دوره‌‌ی معدود منتشر شد و پیش از رسیدن به دست اعضای کانون تمام دوره‌‌های آن توسط نهاد امنیتی توقیف شد. گزارش توصیفی و دقیق این کتاب از تاریخ پنجاه ساله‌ی کانون نویسندگان ایران به شکلی اجتناب‌ناپذیر دربرگیرنده‌‌ی کارنامه‌‌ی حکومت‌ها در سرکوب اهالی اندیشه و قلم نیز هست. منبعی منسجم و دقیق برای تمام کسانی که می‌خواهند میان تحریف‌‌ها و تبلیغات حکومت و اظهار نظرهای شخصی راهی به بخش مهمی از تاریخ روشنفکری ایران بیابند. اقدام دولت در توقیف کتاب‌ها و جرم‌‌انگاری تألیف آنها بار دیگر به ما یادآوری می‌کند که حاکمان تا چه حد از به میان آمدن نام این نهاد مستقل و چهره‌ی شفاف آن در هراسند.

مسیری که حاکمیت با تخریب علنی چهره‌های مستقل و معترض آغاز کرده بود در سال‌های اخیر به شکلی نظام‌مند و با وضوحی کمتر در فضای مجازی و حقیقی پی گرفته شده است. اکنون در پنجاه و یک سالگی کانون نویسندگان ایران حضور اعضای جوان در سایه‌ی تجربیات بی‌بدیل اعضای قدیمی خبر از گشوده شدن باب‌های تازه‌‌ای در فعالیت‌‌های کانون می‌‌دهد. یافتن راهکارهایی برای ارائه‌‌ی چهره‌‌ای شفاف از کانون و اهداف آن، به طیف وسیع‌تری از مردم، در این روزها امری ضروری به نظر می‌رسد که به غیر از کار جمعی، همت تک تک اعضا را نیز می‌طلبد. انتخاب و پذیرش مسئولیتی فردی که هر کدام از ما را، در کنار تولید آثار ادبی و انتقادی، ملزم به تولید آثاری کند که نوری دوباره بر اهداف و آرمان‌های کانون بیفکنند و باب گفتگو را باز نگه دارند. اهداف و آرمان‌هایی که می‌توانند در روزگار آشفته‌ی کنونی که مرز میان نویسنده‌ی مستقل و غیرمستقل مغشوش شده است همچون معیاری روشن و نقطه‌ای قابل اتکا عمل کنند.

باشد که نویسندگان مستقل دیگر نیز ضرورت کار گروهی در مقابل سرکوب و سانسور را دریابند. که کانون نویسندگان ایران نهادی از آن همه‌‌ی نویسندگان مستقل مخالف سانسور و سرکوب است.

کمیسیون فرهنگی کانون نویسندگان ایران
۲۷ فروردین ۱۳۹۸

https://t.center/khamahangy
🌈🌈🌈

پیام شادباش نوروزی #کانون_نویسندگان_ایران

#نوروز جشن شکوفایی طبیعت و شادمانی انسان ، جشن رقص و روشنایی و لبخند ، برای واپس‌راندن سیاهی و اندوه و نومیدی است . از این رو نیاکان ما در قلمرو فرهنگ ایرانی که گستره‌ای بسیار فراتر از مرزهای فعلی کشور ما دارد ، نوروز را به سان نماد زندگی نو جشن می‌گرفته اند و این سنت دیرینه را تا به امروز پاس داشته‌اند.

این روزها مردم ما در شرایطی به استقبال نوروز می‌روند که سفره ها و جیب‌هایشان خالی‌تر از همیشه است . گرانی و تورم سرسام‌آور ، اکثریت آحاد جامعه ، یعنی کارگران ، کشاورزان ، معلمان ، پرستاران و ... را به زیر خط فقر رانده است . رشد تصاعدی قیمت کاغذ و سقوط شمارگان کتاب و مطبوعات ، صنعت بی‌رونق چاپ و نشر را از نفس انداخته و امنیت شغلی و معیشت شاغلان این صنعت و نویسندگان و روزنامه نگاران را به طور جدی به مخاطره افکنده است . در چنین شرایطی ، انتشار پایان‌ناپذیر اخبار اختلاس‌های نجومی و غارت منابع مالی و طبیعی کشور ، نمکی است که بر زخم مردم پاشیده می‌شود ، بی‌آن‌که گرهی از کار فروبسته‌ی آنان بگشاید. صاحبان قدرت به جای چاره‌جویی برای صنعت نشر و جلوگیری از تعطیلی فعالیت‌ها و مشاغل فرهنگی ، بر تداوم سیاست سانسور پافشاری می‌کنند . به‌جای حمایت از جریان آزاد اطلاعات که عاملی مهم در افشای دروغ وُ ریاکاری و جلوگیری از فساد است ، روزنامه‌نگاران و نویسندگان را از بیان حقایق بازمی‌دارند یا به بند می‌کشند. و این مصداق همان مثل مشهور است که می‌گوید: سنگ را بسته و سگ را رها کرده‌اند.

کانون نویسندگان ایران با آرزوی برچیده شدن بساط سانسور و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی ، فرا رسیدن سال نو را به مردم ایران و ملت‌ها و اقوام دیگر که نوروز را پاس می‌دارند شادباش می‌گوید و برای آنان آزادی ، صلح ، امنیت ، رفاه و شادمانی آرزو می‌کند.

کانون نویسندگان ایران
نوروز ۱۳۹۸

https://t.center/khamahangy
Ещё