کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

#سود
Канал
Новости и СМИ
Бизнес
Политика
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
@komite_hПродвигать
1,05 тыс.
подписчиков
17 тыс.
фото
7,07 тыс.
видео
6,22 тыс.
ссылок
خبر ها و گزارش های كارگری ،تصاوير، كليپ و مطالب و نظرات خود را از اين طريق برای ما ارسال كنيد. @h_komitte
🚩🚩🚩

🔴 مافیای برداشت از حساب مدارس

باندی‌های مافیایی در آموزش و پرورش استان #کوردستان شکل گرفته‌اند که با اشراف به ارقام موجودی حساب مدارس از آنها برداشت می کنند. ضروری است که اولیا دانش‌آموزان در جریان هزینه کردن پولی که به مدارس پرداخت می‌کنند قرار گیرند.

بخش از موجودی مدارس صرف هزینه آزمون‌های تکوینی می‌شود. این بخش به جیب باند #غلامعلی می‌رود.

معلمان به دلیل اشراف به اینکه آزمونهای غیراستاندارد تکوینی تاثیر بر یادگیری دانش آموزان نداشته و این آزمونها به درستی برگزار نمی‌شوند نتیجه آزمونهای تکوینی استانی و کشوری را در ارزیابی دانش‌آموزان تاثیر نداده و اهمیتی برای آنها قائل نبوده و نیستند. آزمونهای تکوینی در بین معلمان به ارزیابی سرطانی مشهور هستند.

سوال اساسی این است چرا کس هزینه‌های مدارس را حسابرسی نمی‌کند؟ موجودی حساب مدارس صرف چه چیزهایی می‌شود؟

به دلیل عدم حسابرسی شفاف باندهایی مافیایی در درون آموزش و پرورش شکل گرفته اند تا بی محابا از حساب مدارس که گاها موجودی میلیاردی دارند برداشت کنند.

یکی از این باندها باند #غلامعلی_کرمی_نیاز ، #افشار_آزادی و #طیب_سالاروندیان است.

این باند از آزمونهای تکوینی هر سال حدود ۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان در آمد کسب می‌کنند.

هزینه طرح سوال ۰ ریال
هزینه تکثیر سوال ٠ ریال (برعهده مدارس)
هزینه برگزاری آزمون ۰ ریال (بر عهدە مدارس)

#سود خالص حدود ۲ میلیار تومان.

بیشترین در آمد باند متعلق به #غلامعلی_کریمی_نیاز بوده و سهم قابل توجهی نیز به اعضای اصلی یعنی #طیب_سالاروندیان و #افشار_آزادی پرداخت می شود و سهم بسیار اندکی هم به #حجت_الله_نریمانی، #سیروس_قائم_پناه و #کامیل_محمدی پرداخت می‌شود.


تمامی هزینه‌های آزمونهای تکوینی به مدارس تحمیل شده است.

مدارس دولتی در سنوات گذشته هزینه سرانه‌ای از دولت دریافت نکرده‌اند. صرفا با پولی که از اولیا دانش‌آموزان برخلاف اصل ۳۰ قانون اساسی گرفته می‌شود اداره می‌شوند.

اولیا حق دارند بداند که یک باند مافیایی با اسم امتحان تکوینی چه دزدهایی کرده و چه خساراتی به ذهن و جسم فرزندانشان تحمیل می‌کنند.

تمامی آزمونهای نوبت صبح و عصر مشترک بوده و آزمونی که شیفت صبح در مدارس برگزار گردیده همان آزمون در شیفت بعدازظهر برگزار می‌گردد. این نوع عملکرد فقط دانش‌اموزان را فرا گرفتن تقلب و لمپنی وادار می‌کند.

🔹🔹🔹

منبع: شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

#زن_زندگی_آزادی
#فقط_کف_خیابون_بدست_میاد_حقمون
#پیش_بسوی_ایجاد_تشکل_های_مستقل_کارگری
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نان_کار_آزادی_پوشش_اختیاری
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
@komite_h

https://t.me/+QGioAvQDU7Bxrapo
Forwarded from تجربه نوشتن (خسرو)
مبارزه‌ي آشتي ناپذير ميان سرمايه‌دار و كارگر #مزد را تعيين مي‌كند. در اين مبارزه پيروزي ناگزير از آن سرمايه‌دار است. سرمايه‌دار بدون كارگر بيشتر مي‌تواند زندگي كند تا كارگر بدون سرمايه‌دار. اتحاد ميان سرمايه‌داران امري است متداول و كارآمد در حالي كه اتحاد كارگران ممنوع است و عواقب دردناكي براي آنان دارد. افزون بر آن، مالكِ زمين و سرمايه‌دار مي‌توانند درآمد خويش را از قِبل ثمرات صنعت افزايش دهند، در حالي كه كارگر نه اجاره‌بهايي دريافت مي‌كند و نه بهره‌اي از سرمايه مي‌گيرد تا كمكي به درآمدش در صنعت باشد.

پايين‌ترين و ضروري‌ترين سطح #دستمزد آن است كه #معاش_كارگر را براي دوره‌اي كه كار مي‌كند، تامين نمايد. اين سطح تا آن اندازه است كه براي نگه‌داري يك خانواده و بقاي نسل كارگران ضروري تلقي مي‌شود. بنا به نظر آدام اسميت، مزد معمولي پايين‌ترين مزدي است كه با زندگي انساني عادي يعني حيات حيواني منطبق باشد.

تقاضا براي كار انسان، همانند هر كالاي ديگر، ضرورتا" سطح توليد آدمي را تنظيم مي‌كند. هرگاه عرضه بيش از تقاضا مي‌شود، بخشي از كارگران به ورطه‌ي گدايي يا بينوايي مي‌غلتند. از اين‌رو بقاي كارگر تابع همان شرايطي است كه بقاي هر كالاي ديگر. كارگر تبديل به كالا مي‌شود و بايد بخت و اقبال يارش باشد تا خريداري بيابد. تقاضا براي كار كارگر كه زندگيش در گرو آن است، به هوس ثروتمندان و سرمايه‌داران بستگي دارد. اگر كميت عرضه از تقاضا فزوني گيرد، آن‌گاه يكي از اجزاي قيمت كالا يعني سود، اجاره‌بهاي زمين و دستمزد، پايين‌تر از ميزان آن پرداخت مي‌شود؛ كارگر به خاطر رابطه‌ي زيردستانه‌اي كه با سرمايه‌دار دارد، نخستين كسي است كه از اين وضعيت آسيب مي‌بيند.

هنگامي كه سرمايه‌دار #سود مي‌برد كارگر لزوما" سودي نمي‌برد، اما هرگاه سرمايه‌دار ضرر مي‌كند كارگر لزوما" ضرر مي‌كند. مثلا" اگر سرمايه‌دار قيمت بازار را به كمك فرآورده‌هايي جديد يا ترفندي بازرگاني، يا به كمك انحصار يا ايجاد وضعيتي مطلوب در مالكيت خود، بالاتر از سطح قيمت طبيعي نگاه مي‌دارد، كارگر سودي نمي‌برد. به طور كلي در مواردي كه كارگر و سرمايه‌دار يكسان رنج مي‌برند، كارگر به خاطر هستي خويش رنج مي‌كشد و سرمايه‌دار به خاطر سودي كه بايد از مال بي‌جانش در آورد.

كارگر نه تنها به خاطر ابزار مادي معاشش، بلكه به خاطر #پيدا_كردن_كار يعني برخوردار شدن از امكان و ابزاري براي به اجرا درآوردن فعاليتش بايد مبارزه كند.

اگر ثروت جامعه در سراشيب سقوط قرار گيرد، #كارگران بيش از همه دچار سختي مي‌شوند؛ به اين دليل كه اگر چه در وضعيت رونق جامعه، طبقه كارگر نمي‌تواند به اندازه‌ي طبقات صاحب ثروت بهره برد، اما در دوره‌ي سقوط آن، هيچ طبقه‌اي به اندازه‌ي طبقه‌ي كارگر چنين بي‌رحمانه دچار رنج و سختي نمي‌شود. 

حال جامعه‌اي را در نظر مي‌گيريم كه ثروت آن در حال افزايش است. اين تنها وضعيتي است كه مطلوب كارگران است. اين وضعيت باعث تشديد كار كارگران مي‌شود. اگر درآمد بيشتري بخواهند، بايد اوقات فراغت خويش را بيشتر قرباني كنند و به خاطر حرص و طمع، #كار_بردگي كنند و تمام آزادي خويش را به طور كامل از دست دهند و بدين‌سان از عمر خويش مي‌كاهند. اما اين كاهش ميزان عمر آن‌ها شرايط مطلوبي براي كل طبقه‌ي كارگر است زيرا باعث مي‌شود عرضه‌ي هميشه تازه‌ي كار ضروري گردد. اين طبقه هميشه بايد بخشي از خود را قرباني سازد تا به طور كامل نابود نشود.

#ثروت_جامعه در چه شرايطي افزايش مي‌يابد؟ هنگامي كه سرمايه‌ها و درآمدهاي يك كشور رشد كند. اما اين امر فقط هنگامي امكان دارد كه: كميت عظيمي از كار انباشته گردد، زيرا سرمايه كار انباشته است؛ و در نتيجه‌ي اين واقعيت، محصولات كارگر هرچه بيشتر از او گرفته مي‌شود تا آن‌جا كه حتي كارش به عنوان دارايي شخص ديگري در مقابل او قرار مي‌گيرد و ابزار هستي و فعاليتش به نحو فزاينده‌اي در دست‌هاي سرمايه‌دار متمركز مي‌شود.

بنابراين در چنين جامعه‌اي كه بيش از همه براي كارگران مطلوب است، نتيجه‌ي ناگزير براي كارگران، كار بيش از حد، مرگ زودرس، تنزل تا سطح ماشين و نوكر مطيع #سرمايه شدن است، نتيجه‌اي كه به گونه‌اي خطرناك، بر دوش او و عليه‌اش انباشته مي‌گردد و بخشي از آنان را به رقابت بيشتر، گرسنگي و نهايتا" گدايي محكوم مي‌سازد.

در كشوري كه به ثروتي سرشار دست يافته است، رقابت براي اشتغال ضرورتا" چنان زياد است كه موجب كاهش سطح دستمزدها تا آن حد مي‌شود كه به زحمت كفاف معاش تعدادي از كارگران را مي‌دهد و در كشوري كه جمعيتش زياد است، اين تعداد هرگز نمي‌تواند افزايش يابد.

بدين‌سان در شرايطي كه جامعه در حال نزول است، كارگران بينواتر مي‌شوند؛ در جامعه‌اي كه در حال رشد و ترقي است،#بينوايي_كارگران افت و خيز دارد و در جامعه‌ي كاملا" پيشرفته بينوايي ثابت مي‌ماند.

📚برشی از: دست‌نوشته‌های اقتصادی و فلسفی۱۸۴۴ - #كارل_ماركس؛ترجمه:حسن مرتضوی
📝 درباره #قیمت، #مزد، #سود

🔻#کارگر در ازای مزد نیروی کار خودش را به کارفرما می‌فروشد. #نیروی_کار شامل توانایی فیزیکی جهت کار و مهارت‌های فنی‌ست که کارگر در دوره آموزش و تحربه کسب کرده است.
به‌همان شیوه‌ای‌که کالاهای دیگر برای فروش در بازار ارائه شده اند، کارگر در ارائه نیروی کار خود برای فروش، بدان‌وسیله در نتیجه قدرت خود را به کار در یک کالا تبدیل می‌کند.

🔻#مزد پرداختی کارفرما قیمتی ا‌ست که کارفرما برای خرید نیروی کار کارگر می‌پردازد. مانند کالاهای دیگر، قیمتی که خریدار (کارفرما) آماده پرداخت کردن ا‌ست تحت تأثیر تعدادی عوامل قرار گرفته است.
یکی از این‌ها عرضه و تقاضاست. اگر اشتغال کامل و کمبود نیروی کار/کارگر وجود داشته باشد، کارفرماهای منفرد با یکدیگر رقابت می‌کنند که کارگران موجود را برای اشتغال خاص خود تأمین کنند. آن‌ها این‌کار را با ارائه مُزدهای بالاتر انجام می‌دهند.

🔻کارفرمایان وجود #ارتش_بی‌کاران را بیش‌تر ترجیح می‌دهند که بتوانند با استفاده از تهدید به اخراج دست‌مُزدها را پائین نگه‌دارند. این شرایطی ا‌ست که اکنون در تمام کشورهای سرمایه داری‌ موجود است. ترس از اخراج شدن در حال حاضر برخی از کارگران را متقاعد کرده که سیاست کنترل دست‌مُزد را بپذیرند.

🔻اما دیگر عرضه و تقاضا بیش از کالاهای دیگر بهترین عامل اصلی تعیین سطح دست‌مُزد نیست، بلکه یک عامل ثانویه است.
نتیجه مبارزه برای دست‌مُزد بین سرمایه و کار (سرمایه دار و کارگر) عامل دیگری‌ست. هدف کارگر بهبود استاندارد زندگی خود است و یکی از راه‌های اصلی‌ که ممکن ا‌ست این امر تحقق یابد، از طریق افزایش واقعی دست‌مُز‌د است. هدف کارفرما رساندن افزایش سود خود به حداکثر است.

🔻کارگر و کارفرما، در ورود به یک رابطه در دوره تولید، اهداف متضادی دارند و از آن‌جهت که کارگر مُزد خود را از کارفرما می‌گیرد و کارفرما سودش را از نیروی کار کارگر می‌گیرد، یک درگیری همیشگی بین آن‌ها وجود دارد.
نتیجه این مبارزه در هر زمان خاص برخی تأثیرات را بر سطح دست‌مُزد می‌گذارد. مکان‌های کارگری میلیتانت و به خوبی سازماندهی شده، از آن‌هایی که سازماندهی نشده اند بهتر مبارزه می‌کنند. جهت اثبات این ادعا مثال‌های فراوانی وجود دارند.

🔻جامعه #سرمایه_داری مدرن نیاز به ارتش میلیونی مردم آماده به کار دارد که مواد اولیه، تولید کالاها برای فروش و خدمات را ارائه دهند. اگر صرفاً کارفرماها با کیسه‌های سرمایه پولی و ماشین آلات وجود داشته باشند اما هیچ کارگری نباشد، هیچ‌کاری انجام نمی‌گیرد. (ارزش دارد اشاره شود که سرمایه داری نمی‌تواند بدون کارگران کار کند، اما کارگران می‌توانند بدون سرمایه داران کار کنند).

🔻کارگران نه با عصای جادویی و نه حتی با ماهرترین کامپیوتر ساخته نشده اند. آن‌ها متولد می‌شوند؛ باید بزرگ شوند، آموزش ببینند و تحصیل کنند، در سلامت خوب نگه‌داشته شوند، خانه داشته باشند و غیره و غیره.
در روند فرد در حال رشد منبع ملزمات مصرف می‌شود، که زندگی فرد را ابقاء ‌کند و سپس، در سن خاصی، جهت کار قابل استفاده می‌شود. نیازهای کارگران در طول زندگی جهت ابقاء خودشان ادامه می یابد که هم‌نوع خود را تکثیر نمایند. بنابراین، کارگر باید برای یک خانواده و تولید مثل فرزندانش لوازم زندگی را مهیا سازد.

🔻در حالی‌که نیازهای اساسی انسان از یک فرد به فرد دیگر بسیار متفاوت نیست (ما می‌توانیم تنها تا اندازه معینی بخوریم، تنها بر روی یک تخت‌خواب بخوابیم، تنها زیر یک سقف زندگی کنیم و غیره و غیره)، ممکن ا‌ست تصور شود که دست‌مُزدها باید برابر و یا نزدیک به برابر باشند. اما ما می‌دانیم که چنین نیست.
برخی از تغییرات دست‌مُزد در جامعه ما برمبنای مهارت یا آموزش آکادمیک اضافه شده اند و این در بسیاری از مبارزات جهت حفظ «نسبیت» در دست‌مُزدها منعکس می‌شود.

🔻تمام دست‌مُزدهای کارگران اساساً توسط نیازهایشان تعیین می‌شود، اما «دستمزد» کارفرما که سود ساخته‌ شده می باشد، به هیچ وجه رابطه ای با نیازهای فردی کارفرما ندارد. یک فرد سهام‌دار ممکن ا‌ست درآمدی صدهزار دلاری داشته باشد و ممکن ا‌ست ابداً بدون انجام هیچ‌کاری آنرا بدست آورده باشد.
«#ارزش نیروی کار توسط نیازهای لازم جهت تولید، پرورش، حفظ، و تداوم نیروی کار ست».

🔻به عبارت دیگر: دست‌مُزدها بیان پولی ارزش نیروی کاری هستند که توسط میانگین اجتماعی زمان مورد نیاز جهت تولید مواد غذایی، پوشاک، سرپناه و غیره برای تولید و بازتولید توانایی کارگر جهت کار تعیین شده است.

🔻اگر از یک‌طرف دست‌مُزد کارگر تعیین می‌شود و از طرف دیگر سود کارفرما افزایش می یابد، سئوال بعدی که به فکر می‌رسد منبع سود است. سود نه از آسمان‌ها نازل شده و نه توسط کارفرما در نتیجه کار خودش «کسب» شده است. به احتمال زیاد موافقید که سود کارفرما از طریق #استثمار کارگران بدست می‌آید.

@khamahangy