کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

#ستار‌خان
Канал
Новости и СМИ
Бизнес
Политика
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
@komite_hПродвигать
1,05 тыс.
подписчиков
17 тыс.
фото
7,07 тыс.
видео
6,22 тыс.
ссылок
خبر ها و گزارش های كارگری ،تصاوير، كليپ و مطالب و نظرات خود را از اين طريق برای ما ارسال كنيد. @h_komitte
🚩🚩🚩

قیام مردم تبریز به رهبری #ستارخان
در ۷ تیر ۱۲۸۷

روز ۷ تیر ‌ ۱۲۸۷ که خبر کودتای محمدعلی‌شاه به همه‌جا رسید، عوامل دیکتاتور در تمام شهرها اقدام به بستن انجمن‌ها و دستگیری و ضرب و شتم مشروطه‌خواهان و مبارزان پیشتار آزادی کردند.

در تبریز که ستارخان و همراهانش از قبل خطر را دریافته بودند، بلافاصله نیروهایشان را متشکل و سازماندهی کردند. بعد هم با ‌آموزش نظامیِ گروه گروه از مردم، جلو نیروهای سرکوب‌گر ایستادند و تسلیم نشدند.

پیش‌بینیِ به‌موقع و هوشیاری ستارخان و پایداری و همراهی یارانش #باقرخان، علی #مسیو، حاج‌علی #دوافروش و...از غروب فروغ #آزادی در #تبریز جلوگیری نمود.

خبر موفقیت ستارخان و پیشتازان تبریز به سراسر ایران رسید و باعث برانگیختگی و ایستادگی مقابل عمله‌های دیکتاتور گردید.


شریفه محمدی، کارگر زندانی، آزاد باید گردد

#نه_به_سناریوسازی
#کارگر_زندا‌نی_آزاد_باید_گردد
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#دانشجوی_زندانی_آزاد_باید_گردد
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نان_کار_آزادی_پوشش_اختیاری
#فقط_کف_خیابون_بدست_میاد_حقمون
#پیش_بسوی_ایجاد_تشکل_های_مستقل_کارگری
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
@komite_h
🚩🚩🚩

#برگی_از_تاریخ_طبقه_کارگر

🚩
#در_چنین‌_روزی ۲۰ دی ۱۲۶۲، حسین کاظم‌زاده نویسنده و مترجم به دنیا آمد. او از بنیانگذاران #انجمن_مخفی «برادران ایرانی» بود. یکی از انجمن‌هایی که در سراسر کشور انقلاب مشروطه را مخفیانه رهبری می‌کردند.

🚩 حسین کاظم‌زاده در تبریز به دنیا آمد. او دیپلمات سیاست خارجه قاجار بود و به همین دلیل به کشور‌های بسیاری سفر می‌کرد. او در برلین مجله ایرانشهر را برای اولین بار در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۲۹۸ نشر داد. او همچنین نامزد جایزه صلح نوبل ۱۹۵۵ بود.

کاظم زاده در استانبول انجمنی مخفی به نام «انجمن برادران ایرانی» را  پایه گذاری کرد که این انجمن یکی از چند صد انجمن مخفی بودند که انقلاب مشروطه را به جلو می‌راندند. از معروف‌ترین این انجمن‌ها می‌توان «مرکز غیبی» را نام برد که بعد از ۱۱ ماه مقاومت مسلحانه در تبریز با داشتن چهره‌هایی چون #ستار‌خان  #باقرخان و #حسین‌خان_باغبان که برای نجات مشروطه از دست شاه به همراه بقیه انجمن‌های مخفی شهر‌های دیگر پایتخت را فتح کردند.

برای مطالعه بیشتر در مورد انجمن‌های مخفی می‌توانید به کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» از ناظم السلام کرمانی مراجعه کنید.


#اعدام_قتل_عمد_حکومتی
#نه_به_اعدام
#محسن_شکاری
#مجیدرضا_رهنورد
#محمدمهدی_کرمی
#محمد_حسینی

#مهسا_ژینا_امینی

با اتحاد و همبستگی سراسری است که فضای سرکوب شکسته خواهد شد.

مردم متحد هرگز شکست نخواهند خورد
#زن_زندگی_آزادی
#پیش_بسوی_ایجاد_تشکل_های_مستقل_کارگری
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نان_کار_آزادی_پوشش_اختیاری
#زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
@komite_h

https://t.me/komite_h/20721
🚩🚩🚩

#برگی_از_تاریخ

یک ترانه ... یک تاریخ و پشتوانه فرهنگی غنی

سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی
ما را ز سر ِ بریده می ترسانی
ما گر ز سر ِ  بریده می ترسیدیم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم

دو بیت فوق بخشی از یک ترانه مردمی است که توسط یک یا چندنفر، بر اساس یک اتفاق تاریخی در صد و اندی سال پیش سروده شد و در طول یک قرن هم بارها در بزنگاه های مختلف فرهنگی و تاریخی هم خوانده و هم به آن افزوده شد این از ویژگی های فرهنگ مردم است زیرا فرهنگ مردم، بازتابی گسترده از زندگی مادی و معنوی انسان است به همین دلیل یکی از باارزش ترین نهادها برای بررسی گذشته و شناخت روش های زندگی به شمار می رود
این فرهنگ شادمانی ها، سوگواری ها، جنگ و یا مصایب طبیعی مثل سیل و زلزله و ... پوشش می دهد
شعر و ترانه یکی از مولفه های فرهنگ مردم است
خالق ترانه از مضمونی می گوید که با ان روبروست در واقع انعکاس حیات مادی و معنوی بشر زلال و شفاف در ترانه های بومی جلوه گر است
خالق ترانه های بومی مردم هستند که با هر پدیده ای هم آن را به کار می برند و هم در صورت لزوم بیت یا ابیاتی به آن می افزایند ...
تاریخچه این شعر بر می گردد به زمان مشروطه و خاستگاه آن #تبریز است
می گویند:
تبریز شدیدا  در محاصره بود مشروطه خواهان یکی یکی پایگاه شان را از دست داده بودند و در اخرین پایگاه پناه گرفته، می جنگیدند
#ستارخان در کوچه امیرخیز،  در اخرین جبهه در حال مقاومت بود ...
هُووارد باسکرویل معلم ۲۴ ساله مدرسه آمریکایی مموریال تبریز تحت تاثیر حق و مشروطه قرار گرفته بود و به ستار خان پیوست
کنسول آمریکا در تبریز، از او خواست از صف مشروطه‌خواهان جدا شود، باسکرویل ضمن پس‌دادن پاسپورتش گفت:
تنها فرق من با این مردم، زادگاهم است و این فرق بزرگی نیست

هُوارد فرماندهی ۳۰۰ نفر از مجاهدان را بعهده گرفت و در کنار ستار خان در محله شنب غازان ( شام گازان ) تبریز با استبداد جنگید
و در نهایت در راه مشروطه ایران بر اثر اصابت چند گلوله در سینه شهید شد.

سیصد گل سرخ، (آن سيصد نفر)
یک گل نصرانی ...( هُووارد مسیحی )

ستارخان از همان کوچه ( امیرخیز ) پیروز شد

مشروطه خواهان مراسم تشییع باشکوهی برای این شهید آمریکایی برگزار کردند
زنان تبریز فرشی با چهره هووارد بافتند و‌ به دستور ستارخان، نام هووارد باسکرویل بر روی اسلحه اش حک شد و برای مادرش به آمریکا فرستاده شد

مزار هُووارد در گورستان ارامنه تبریز است
بعدها بیت های دیگری به این دوبیت افزوده شد.

‍‍  ‍‍ 
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی 
ما را ز سر بریده می‌ترسانی 

ما گر ز سر بریده می‌ترسیدیم 
در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم 

در محفل عاشقان خوشا رقصیدن 
دامن ز بساط عافیت برچیدن

در دست، سر بریده ی خود بردن 
در یک یک ِ کوچه کوچه‌ها گردیدن

هرجا که نگاه می کنم خونین است 
از خون پرنده‌ای گلی رنگین است ...

فریده_یوسفی

*****

#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#سارینا_اسماعیل_زاده
#حدیث_نجفی
#نیکا_شاکرمی
#اسرا_پناهی

با اتحاد و همبستگی سراسری است که فضای سرکوب شکسته خواهد شد.

مردم متحد هرگز شکست نخواهند خورد
#زن_زندگی_آزادی
#پیش_بسوی_ایجاد_تشکل_های_مستقل_کارگری
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نان_کار_آزادی_پوشش_اختیاری
#زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
@komite_h

https://t.me/+QGioAvQDU7Bxrapo
یک ترانه ... یک تاریخ و پشتوانه فرهنگی غنی

سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی
ما را ز سر ِ بریده می ترسانی
ما گر ز سر ِ بریده می ترسیدیم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم

دو بیت فوق بخشی از یک ترانه مردمی است که توسط یک یا چندنفر، بر اساس یک اتفاق تاریخی در صد و اندی سال پیش سروده شد و در طول یک قرن هم بارها در بزنگاه های مختلف فرهنگی و تاریخی هم خوانده و هم به آن افزوده شد این از ویژگی های فرهنگ مردم است زیرا فرهنگ مردم، بازتابی گسترده از زندگی مادی و معنوی انسان است به همین دلیل یکی از باارزش ترین نهادها برای بررسی گذشته و شناخت روش های زندگی به شمار می رود
این فرهنگ شادمانی ها، سوگواری ها، جنگ و یا مصایب طبیعی مثل سیل و زلزله و ... پوشش می دهد
شعر و ترانه یکی از مولفه های فرهنگ مردم است
خالق ترانه از مضمونی می گوید که با ان روبروست در واقع انعکاس حیات مادی و معنوی بشر زلال و شفاف در ترانه های بومی جلوه گر است
خالق ترانه های بومی مردم هستند که با هر پدیده ای هم آن را به کار می برند و هم در صورت لزوم بیت یا ابیاتی به آن می افزایند ...
تاریخچه این شعر بر می گردد به زمان مشروطه و خاستگاه آن #تبریز است
می گویند:
تبریز شدیدا در محاصره بود مشروطه خواهان یکی یکی پایگاه شان را از دست داده بودند و در اخرین پایگاه پناه گرفته، می جنگیدند
#ستارخان در کوچه امیرخیز، در اخرین جبهه در حال مقاومت بود ...
هُووارد باسکرویل معلم ۲۴ ساله مدرسه آمریکایی مموریال تبریز تحت تاثیر حق و مشروطه قرار گرفته بود و به ستار خان پیوست
کنسول آمریکا در تبریز، از او خواست از صف مشروطه‌خواهان جدا شود، باسکرویل ضمن پس‌دادن پاسپورتش گفت:
تنها فرق من با این مردم، زادگاهم است و این فرق بزرگی نیست

هُوارد فرماندهی ۳۰۰ نفر از مجاهدان را بعهده گرفت و در کنار ستار خان در محله شنب غازان ( شام گازان ) تبریز با استبداد جنگید
و در نهایت در راه مشروطه ایران بر اثر اصابت چند گلوله در سینه شهید شد.

سیصد گل سرخ، (آن سيصد نفر)
یک گل نصرانی ...( هُووارد مسیحی )

ستارخان از همان کوچه ( امیرخیز ) پیروز شد

مشروطه خواهان مراسم تشییع باشکوهی برای این شهید آمریکایی برگزار کردند
زنان تبریز فرشی با چهره هووارد بافتند و‌ به دستور ستارخان، نام هووارد باسکرویل بر روی اسلحه اش حک شد و برای مادرش به آمریکا فرستاده شد

مزار هُووارد در گورستان ارامنه تبریز است
بعدها بیت های دیگری به این دوبیت افزوده شد.

‍‍ ‍‍
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی 
ما را ز سر بریده می‌ترسانی 

ما گر ز سر بریده می‌ترسیدیم 
در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم 

در محفل عاشقان خوشا رقصیدن 
دامن ز بساط عافیت برچیدن

در دست، سر بریده ی خود بردن 
در یک یک ِ کوچه کوچه‌ها گردیدن

هرجا که نگاه می کنم خونین است 
از خون پرنده‌ای گلی رنگین است ...

فریده_یوسفی



https://t.me/+QGioAvQDU7Bxrapo