◾️به عبارت دیگر تنها تشخیص مبارزات مردم کافی نیست بلکه باید نقائص آن فقط و فقط با شرکت کردن در این مبارزات مطرح شود. از این نظر برای این که مبارزهی مردم بتواند متحد باشد باید به اختلافات داخلی خود مردم برخورد اصولی شود یعنی اگر افرادی در میان مردم زندگی کنند، در این مبارزات میتوانند اختلافات مردم را سمت و سو داده و در جهت مشخص و حل آنها نقش موثری داشته باشند. یعنی بتدریج از اشخاصی که از نزدیک با مسائل داخلی آنها تماس دارند هستههای رهبری با شرکت خودِ آنها تشکیل میشود. به عنوان مثال میتوان از تشکیلات گفت تا زمانی که اختلافات خود را بطور اصولی حل نکنیم محال است بتوانیم کاری انجام دهیم. یعنی تجزیه و تحلیل جدا از مسائل واقعی مردم بدون شرکت مادی در این مسائل فقط منجر به ذهنگرایی میشود. (ص ۱۲۲)
◾️تا زمانی که انسان نسبت به خود برخورد انقلابی نداشته باشد نمیتواند نسبت به دیگران برخورد قاطع داشته باشد. (ص ۱۳۸)
◾️هنگامی که مسائل و مناقشات فردی مطرح است سماجت و لجبازی شدید میشود، در حالی که در جریان مردمی مسائل شخصی خیلی کمتر به میان میآید و تنها جریانات تودهای و مردمیست که میتواند معیاری برای آزمایش ما باشد. در صورت عکس آن همیشه انحطاط تشدید میشود و تجربه چند سالهی کار تشکیلاتی این انحطاط را به صورت هر چه بیشتر بازنشسته شدن افراد نشان داده است. (ص ۱۴۲)
◾️همانطور که گفتم ما در مورد شناخت اپورتونیسم روشنفکرانه تجاربی داریم. مثلاً یک نفر که برای ادامه ندادن مبارزه گزارش خودش را به ساواک داده بود تا دستگیر شود. بنظر من سهلانگاریهای شدید و جَرّ و بحثهای غیره منطقی در گذشته ناشی از یک تزلزل قوی بوده است که در عین حال نمیخواستهاند قبول کنند. گاهی این گونه روشنفکران حتی حاضرند تشکیلات و یا روابط خود را هم منهدم کنند تا خودشان مبارزه نکنند. (ص۱۴۶)
چند گزیده از سخنان ارزنده
#کاک_فوئاد_مصطفیسلطانی در جلسه نقد و برسی فعالیت رفقا پس از دستگیریها
برگرفته از کتاب: "مباحث کنگره اول کومهله"
ویراستاران: رفقا ملکه مصطفیسلطانی و ساعد وطندوست
@komala1