خبرمازندران 🇮🇷🇮🇷

#درد
Канал
Логотип телеграм канала خبرمازندران 🇮🇷🇮🇷
@khabaremazandaranПродвигать
2,78 тыс.
подписчиков
57,8 тыс.
фото
9,99 тыс.
видео
5,31 тыс.
ссылок
✅خبرمازندران ♻️پوشش اخبار متنوع اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، ورزشی و .. 🔸ما به #مازندران به عنوان یک #کلان_شهر می‌نگریم 🔹سایت خبری khaber.ir 👈ارسال مطلب: @khabare_mazandaran
خبرمازندران 🇮🇷🇮🇷
🔻مدیرکل آموزش و پرورش در منطقه کجور 🔸 علیرضا سعدی پور مدیر کل آموزش و پرورش پای درد و دل همکاران این منطقه نشست. َ🆔 @khabaremazandaran
#نامه_وارده

❗️ مدیری که به پای کارشناسانش سوخت...
❗️آخر هفته گردی مدیرکل آموزش و پرورش استان هم دردی را دوا نمی کند

🔻هر مدیری چه خوب و چه بد روزی رفتنی است اما آنچه در ذهن ها به یادگار خواهد ماند؛قطعا، عملکرد اوست.

از چند وقت پیش انتقادات فراوانی نسبت به عملکرد ، تصمیمات و کادر اداره آموزش و پرورش کجور در کانال‌ها و خبرها منعکس شده و اما و اگرهای فراوانی را در پس خود داشته است؛ از تصمیمات دقیقه نودی و خلاف قانون گرفته تا کم لطفی ها و بی مهری های کادر اداری که آه از نهاد معلمان و اولیا بلند کرده و بارها نیز صدای اعتراضشان به گوش مسئولین شهرستانی و استانی هم رسیده است.

اما چیزی که حال میخواهم از آن سخن بگویم حرف حقی است که شاید کمتر کسی بگوید و بتواند در لا‌به‌لای زخم‌ها و جراحاتی که از خنجر اداره آموزش و پرورش کجور خورده است ، جانب انصاف را رعایت کند و اگر خدا خدا میگوید بحر خدا نیز بگوید.

میخواهم از (قوام خزائی) بگویم، مدیری که اگرچه نتوانست خاطرات خوشی را از دوران ریاستش در اداره آموزش و پرورش منطقه کجور در اذهان همکاران و اولیا به جای بگذارد اما عمده همکاران شاهد هستند که تا جایی که توان داشت و برخلاف کارشناسانش در اداره‌، حرمت و احترام همکار را حفظ می کرد؛ لااقل اگر مرهم نبود، مانند سایر سمت داران آن اداره، نمک بر زخم هم نبود! اگر مشکل همکاران را حل نمی کرد حداقل پای صحبت‌هایشان می نشست و به قدر گوشی شنوا برای معلمی از همه جا بریده، آرامشی هرچند ناپایدار را به ارمغان می آورد.

آری قوام خزائی هرچه بود مبادی آداب بود، هرچه بود از شنیدن درد همکاران مضایقه ای نداشت؛ قوام خزائی مدیری بود که به پای عملکرد کارشناسانش سوخت!!

و حالکه به دوران بازنشستگی نزدیک شده است شاید خود نیز به این نتیجه رسیده باشد، اما دیگر چه سود که خیلی دیر شده است...

اما نکته جالب تر آنجاست که کادر اداره هر کدام به شیوه خود در پی تصاحب جایگاه ریاست هستند! عده ای با بست نشینی در دفتر نماینده شهرستان، عده ای با تحریک سایر کارکنان به نوشتن نامه استعفای دسته جمعی در پی تخریب گزینه های دیگر، و دیگری با تغییر رفتارش در برخورد با همکاران و ...

اما معلمان هرگاه نامی از این (شیفتگان خدمت ، نه تشنگان قدرت!) بعنوان گزینه های بعدی ریاست می شنوند فاتحه آموزش و پرورش منطقه را بار دیگر می‌خوانند و حلوایش را هم می خورند!

امروز که خبر حضور مدیرکل آموزش و پرورش، آقای سعدی‌پور را در منطقه شنیدیم خیلی امیدوار شدیم که شاید خبری در راه باشد اما متاسفانه باز هم خبری نشد...

اما حال میخواهم چند کلامی با بالاترین مقام سازمانم در استان درددل کنم:
مدیرکل عزیز، برادر بزرگوار، همکار با سابقه من ؛ خوب میدانم که خبرهای فراوانی از حال و روز منطقه کجور دارید و خود بهتر می دانید در آن جا چه خبر است اما میخواهم بگویم #درد اداره و همکاران، شخص آقای قوام خزائی نیست که با بازنشست شدن و رفتنش دوا شود.
درد این اداره کادر آن است! از مسولین ستادی گرفته تا کارشناسانش!!! درد این اداره صاحب منصبانی هستند که انتقاد همکار را تبدیل به کینه می کنند و داغ بر داغ همکار افزوده و کسی نیز توان مقابله با آن ددمنشان را ندارد و امان از روزی که کادر اداره آموزش و پرورش کجور با همکاری به ستیز برخیزند...!
برادر بزرگوار ، جناب آقای سعدی‌پور
کارد به استخوانمان رسیده است...

🔸به عنوان همکار کوچکتان تقاضا دارم هرچه میکنید بکنید ولی ریاست بعدی اداره کجور را از میان کادر اداری آن انتخاب نکنید که خون به دل معلمان منطقه خواهد شد.
مدیرکل گرامی، ما اندک امیدی به تغییر داریم، خواهشا نا امیدمان نکنید.
معلمی که دیگر نایی برای فریاد بلند تر ندارد...

َ🆔 @khabaremazandaran
♨️ پیوند کبد در کمین مصرف کنندگان مکمل های بدنسازی

🔻#دکتر_سیدحسن_عابدی «فوق تخصص گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی بابل» :

🔸#بیشترین_مصرف_کنندگان مکمل های بدنسازی در رده های #سنی_۱۹_تا_۳۴ سالگی هستند که اغلب دچار مشکلات #کبدی مانند #یرقان، #زردی_چشم‌ها ، #پوست، #درد_معده و ... می شوند.
🔸آنچه بیشتر نگران کننده است این نکته می باشد که افراد غیر مرتبط و #سودجو با نام مربی، حجم وسیعی از محصولات را به ورزشکاران می فروشند.
🔸هنگامی که ورزشکاران با عوارضی همچون زرد شدن رنگ پوست و خارش شدید و ادرار تیره رنگ مواجه شدند سریعا مصرف مکمل ها را قطع کرده و به پزشک مراجعه نمایند

🆔 @khabaremazandaran
خبرمازندران 🇮🇷🇮🇷
‼️پیرمرد از دردش و هزینه سنگین فیزیوتراپی می‌گوید #وزیر_بهداشت می‌گوید خودت فیزیوتراپی کن، بمال دیگه! (خنده حضار) پیرمرد می‌گوید تهران کار می‌کردم، پاسخ می‌شنود تهران بودی پس بلدی (بمالی) دیگه! https://attach.fahares.com/PhXYaG9pauYoE92Va5mBIw== ✔️پانوشت/…
⁉️ شما وزیر #درد هستید یا درمان؟!
✍️ احسان محمدی

1️⃣ امیدوار بودم تکذیب شود. بگویند فیلم تقطیع شده. بگویند کار استکبار جهانی و #آمریکای جهانخوار برای تخریب مسئولان زحمتکش ماست، بگویند توطئه جریان ضددولت است. از این حرف ها و توجیه های تمام ناشدنی!

اما وقتی مشاور رئیس جمهور توئیت کرد: «با مردم دردمندمان بهداشتی تر سخن بگوییم. ‏شوخی های بامزه مان را بگذاریم برای محافل خودمانی تر. ‏بر زخم ها نمک نپاشیم». تردیدی نماند که ماجرا حقیقت دارد.

دکتر حسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت یک بار دیگر نشان داد می شود یک چشم پزشک بی نظیر بود، میلیاردر شد،به وزارت رسید، درد هزاران چشم را درمان کرد اما مدام دسته گل به آب داد!

2️⃣ اسفند95 وقتی آقای وزیر در اعتراض توام با خواهش و تمنای فرماندار شهر محروم #بدره در استان ایلام به او گفت:« بی شعور»!، گفتیم و نوشتیم که گاهی پیش می آید و وزیر یک سفر طولانی را تحمل کرده و انسان است و خستگی و ...

کیلوکیلو توجیه ساختیم که مگر می شود وزیری چنین پاک و پاکیزه اینطور حرفی بزند. لابد تقصیر فرماندار بوده که می خواسته خودش را نشان بدهد!

3️⃣خرداد 96 در حاشیه جلسه هیات دولت آقای وزیر در پاسخ به خبرنگار #روزنامه_قدس گفت: «شما مگر مزدورید؟ هر #چرتی را که به شما می دهند نباید بپرسید، آدم از گرسنگی بمیرد بهتر از این است که برای این روزنامه کار کند».

گفتند و نوشتند که احتمالاً خبرنگار مذکور به طیف مخالف دولت نزدیک است و مامور بوده برای عصبانی کردن آقای وزیر! وگرنه مگر می شود وزیر با کمالات و با سوادی ...

4️⃣ اما #خودت_بمال شاهکار تازه آقای وزیر است. مرد نانوا و بازنشسته ای که چهره اش نشان می دهد چطور زندگی او را در هم شکسته است جلوی آقای وزیر را گرفته و ملتمسانه می گوید که هزینه های فیزیوتراپی بالاست و پول #فیزیوتراپی پای همسرش را ندارد. وزیر اما در پاسخ با خنده می‌گوید: «خودت فیزیوتراپی کن. کاری ندارد که فقط باید بمالی!»

جماعت پیرامون آنها هم می خندند. از آن خنده های چاپلوسانه برای خوشایند مقامات. یک نفر نمی گوید آقای وزیر! پاسخ درد مردم مزه ریختن نیست! حضرت وزیر! درمان نیستید نمک نریزید به زخم مردم!

5️⃣ قرارمان این بود که «ادب مرد به ز دولت او باشد». دولت تان چه گُلی به سرمان زد که حالا شوخی های تان را تحمل کنیم؟ وعده داده بودید که «یک موی #کوخ_نشینان را بر همه کاخ نشینان ترجیح می دهید».

آلزایمر گرفتید و از دم کاخ نشین و بنز سوار شدید. نوش جان تان! اما حقیرمان نکنید! به زخم مان نخندید.

لابد می گویید شوخی بود! شوخی؟ آن هم با شما مسئولان که انگار با خنده قهرید؟! پیرمرد با آن لحن ملتمس ساعت ها ایستاده که شما تشریف بیاورید و با او شوخی کنید؟!

لطفاً وسط مصیبت مردم شوخی نکنید! بروید پشت درهای بسته، همان جلسه های مهم تان، آنجا جوک بگویید، بخندید، ریسه بروید!

اما #خیابان هنوز مال مردم است. یادتان نرود! خیابان هنوز مال ما پابرهنه هاست.

6️⃣ آقای وزیر! ما روزنامه نگاریم و هر روز ناسزا می شنویم که جیره خوار شماییم! مواجب می گیریم که مردم را امیدوار نگه داریم به نظام.

ما تمام تلاش مان را کردیم که دولت آقای روحانی رای بیاورد و حالا با تانک هم دشوار است از دولت تان دفاع کرد!

ما قطره قطره مردم را امیدوار می کنیم و رفتار و گفتار امثال شما دریا دریا آنها را ناامید می کند! احتمالاً با همان لحن خاص تان می فرمایید من که به #وزارت نیاز ندارم و شما هم بی شعور هستید!

ما با همه بی شعوری مان می دانیم که وسط #تحریم ها شما کم کار نکردید برای بهداشت این کشور اما گفتارتان بیشتر از درمان، #درد می دهد! خبر دارید همین شوخی بی جایتان دل چند نفر را شکست؟

7️⃣ آقای وزیر! شما موظف هستید از این شهروند و از همه مردم عذرخواهی کنید. یک عذرخواهی رسمی و واقعی. نه از آنها که کت و شلوار تن بیچاره بکنید و بیاوریدش جلوی دوربین ها و دست تفقد بر سرش بکشید و بعد به او چند جلسه فیزیوتراپی رایگان #صدقه بدهید!

عذرخواهی در پیشگاه مردمی که زجر می کشند اما وفادار مانده اند به این کشور. نه کاخ دارند و نه بنز، نه حق الجلسه می گیرند و نه منتی می گذارند که در همه این سالها سهم شان از زندگی، رنج و دشواری بوده نه عزت و احترام. این مردم بیش از شما شایسته احترامند.

دست بردارید از این رفتارها، قبل از آنکه دیر شود. پیش از شما کسانی با مردم شان از این شوخی ها کردند، پوزخند زدند، رعیت و شهروند درجه دو خطاب شان کردند و حالا هیچکس نمی داند حتی گورشان کجاست!

8️⃣ اگر این نوشتار به کام تان تلخ آمد حق #شکایت برای شما محفوظ است. بفرمایید همان ها که دور و برتان جانانه خندیدند، شکایت ببرند به دادگاه فرهنگ و رسانه. نشانی اش را بلدیم...

پیشاپیش اما عذر می خواهیم که به ما #مالاندن نیاموخته اند!

🆔 @khabaremazandaran
#درد_جدایی
(بر اساس یک ملودی قدیمی مازندرانی)

خواننده: #علی‌اصغر_رستمی
آهنگساز و تنظیم‌کننده: #مجید_رئیسیان
ترانه‌سُرا: #داوود_کیاقاسمی
آلبوم: #مشتی_پلوری، گروه #همنوازان_ماهان
تهیه و پخش: #ساری، شرکت #ساروصدا

بِل اَتّا بَخونِم، مِه دل جِوونه
بَلکوم بَمیرِم دَسِ این زمونه
بَلکوم بَمیرِم نَوینِم خِشی ره
بِل اَتّا بَخونِم؛ مگِر چی بونه؟

بِل اَتّا بَخونِم شو اِرزا بَوّه
دَمِرده شو ستاره پیدا بَوِّه
ستاره آسمونِ سر هِنیشه
مِره چش بَزِنه، مِه دل وا بَوِّه

بِل اَتّا بَخونِم، مِه دل دَوِسّه
سفِر بُورده مِه یار و نَگِرِسّه
اِسا مِن بَیمه و دردِ جِدایی
بِل اَتّا بَخونِم... نَو مِرِه وَسّه!

https://attach.fahares.com/00/uxfUo6PPORooSBMBWXQ==

🎧 به فایل صوتی زیر گوش کنید! 👇👇


🌀با ما باشيد ...👇👇
@Mazand_Culture
@DavoodKiaghasemi
@khabaremazandaran
❗️سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی #مازندران : مردم از له کردن #کنه روی دست و بدن فرد یا دام خودداری بکنند

🔹 از رفت و آمد در محلهای کشتار دام خودداری بکنید و محل زندگی انسان از محل نگهداری دام باید جدا باشد

🔹در صورت مشاهده علائمی چون #تب بالای 38 درجه ، #سر_درد_شدید، #درد_عضلانی و #چشم، #تب و #لرز ، #سفتی_گردن، #تهوع و #استفراغ و #خونریزی_پوستی، #لثه، #چشم و #گوارشی را جدی گرفته و سریعا به پزشک مراجعه نمایید.
https://t.me/khabaremazandaran/11838

🌀لینک‌عضویت:
@khabaremazandaran
#درد_معدنکاران

دیروز ساختمان پلاسکوی تهران، امروز معدنِ زمستان یورتِ گلستان. دیروز کارگران آتش نشان، امروز کارگران معدن. دیروز با کلاه آتش نشانی، امروز با کلاه معدنکاری... هر چه سنگ است زیر پای لنگ است. هر چه بلاست، بر سرِ آدمِ بینواست. کلاه ایمنی جلوی یک سنگ و دو سنگ را شاید بگیرد اما جلوی آوار پلاسکو و معدن را نه. این آوارها محصولِ چیزی نیست مگر مقرراتِ سست و نادرستِ قانون کار که بیست و هفت سال پیش بر سر کارگران بینوای ما آوار شد؛ قانونی که موضوع حفاظت فنی و ایمنیِ کارگاه و کارگران را به شوخی برگزار کرده و بی ضمانت اجرای کارآمد؛ قانونی که امنیت شغلی کارگران را -با امکان انعقاد قراردادهای موقت برای کارهای مستمر و عدم تمدید در پایان مدتِ هر قرارداد- به چیزی در حد صفر رسانده؛ قانونی که شأن کارگران را تا سطح بردگان تنزل داده؛ قانونی که قانون نیست، بی قانونی ست!

حدودِ هشت سال پیش گزارشی تصویری از سیمای مازندران پخش شد که در آن کارگران یک معدن ذغال سنگ در سوادکوهِ مازندران با چهره های تکیده و سیاه و کبود، رو به دوربین و مسئولین زار می زدند که هفت هشت ماه است دستمزدشان پرداخت نشده و شما را به خدا بپردازید! دلم سخت به درد آمد. سال گذشته با همکاری یکی از دوستانم کتابی در حقوق کار نوشتم و آن را به کارگران زجرکشیده ی معادن ذغال سنگِ سوادکوه تقدیم کردم؛ تنها کاری که از یک لاقبایی چون من بر می آید!

معدنکارانِ گلستان رفتند، همچون آتش نشانانِ تهران. این به خودیِ خود دردناک است، اما دردناک تر آن است که آن بینوا مردمان در وقتِ "بودنِ" شان هم انگار نبودند؛ کارِ زیاد و دستمزدِ اندک و به تعویق افتادن های پیاپی همین اندک دستمزد و زبان بستن و اعتراض نکردن از ترس عدم تمدید قرارداد و دردهای بی درمانِ دیگر، همه و همه، چنان است که به جرأت می توان گفت آنان هیچ بهره ای از این زندگی نبردند مگر رنجِ مداومِ ناشی از بی کَسی و بی پناهی! دردناک تر آن است که چند روزی همه احساساتی می شوند و غرض ها و مرض ها عود می کنند و عقده ها گشوده می شوند، اما باز که آب ها از آسیاب افتاد، در بر همان پاشنه خواهد چرخید؛ دوباره آش همان آش و کاسه همان کاسه. دردناک تر، سوء استفاده های سیاسیِ گروه های مختلف از این فاجعه ی غم انگیزِ انسانی ست برای دستیابی به منافع آنی و مقطعی خود؛ به ویژه اکنون که فصل انتخابات است!!

دلم برای مظلومیت معدنکاران، این نفرین شدگانِ روی زمین، می سوزد وقتی می بینم بودن شان هیچ سودی برای خودشان نداشت و رفتن شان سودها برای دیگران خواهد داشت!

#داوود_کیاقاسمی

http://s9.picofile.com/file/8294042684/IMG

🌀به کانال مجله خبری مازندران بپیوندید:👇👇
@khabaremazandaran
"شان روحانیت" یا "زی طلبگی"است.

اون طلبه آبی پوش که رفته بود بازی #استقلال و #پرسپولیس رو ببینه یادتونه؟ اون بازی تموم شد اما از اون موقع تا حالا در شبکه مجازی بحث سنگینی علیه این بنده خدا با حجت : #زی_طلبگی راه افتاده که درش انواع و اقسام استدلال های فقهی در محکومیتش آورده میشه تا جاییکه آقای خزاعی ( #طلبه_استقلالی ) مجبور به نوشتن این متن شده :
https://attach.fahares.com/Y6+YsiucTLk6IBEhhQZqvw==
🔸قبل از هر حرف :
اول تشكر ميكنم از همه عزيزاني كه از ديروز تا حالا با پيام هاي دلسوزانشون چه از جنبه ي محبت و چه از جنبه ي انتقاد ، دوستي و مهربوني رو در حق من تموم كردندخداشاهده حرف دلم رو زدم !و اما...از دوستاني هم كه حقير رو به خاطر تماشاي فوتبال (دربي) و رفتن به #استاديوم محاكمه و متهم كردند يك دنيا ممنونم !عرايض رو كوتاه و مختصر كنم :
همه ما ميدونيم كه رفت و آمد يك شخصيت مذهبي بخصوص يك طلبه كوچيكي مثل حقير در مكاني كه به شأنيت لباس مقدس پيامبر اكرم (ص) خدشه اي وارد كنه ، كار ناصحيح و غلطيهاما از نظر حقير رفتن به يه ميدون ورزشي و نشستن در كنار مردم عزيز و جوونايي كه همه از جنس هم و محب اهل بيت (ع) هستيم نه تنها هيچ مشكلي نداره بلكه بسيار حركت خوبيه.كجاي اين ايران رو سراغ داريد كه بتونيم فقط با رفتن به اونجا كار يك #منبر_صدهزار_نفري رو كرده باشيم.همين كه مردم ببينن يه طلبه (آخوند) كنار دستشون نشسته و با زبون رفاقت و معرفت باهاشون صحبت ميكنه و به مسائل و شبهاتشون كه بسيار هم زياده جواب ميده ، از هزار تا منبر رفتن تاثير گذار تره.همين كه به حرمت يادگاري پيغمبر(ص) كه به تنت داري چند صد نفر مراقب نوع تشويق كردنشون باشن ، از هزار تا امر به معروف لفظي بهتره.وهزار تا حرف ديگه كه فرصت نوشتنش اينجا نيست و اگر خواستيد تو جلسات هفتگي بيايد تا با هم صحبت كنيم.اما...حالا خودتون قضاوت كنيد...!آيا #كار_فرهنگي مؤثر تر از همين كنار مردم بودن داريم ؟!بخدا كه نداريم !!عزيزاي دلم...هنر اين نيست كه بشينيم گوشه ي خونه و از دل مردم خبري نداشته باشيم ، هنر اينه كه تو دل جامعه باشيم و حرف و درد دل هاشون رو بشنويم تا اين منبر ها و مطالبمون بر اساس #درد_جامعه باشه تا تأثير گذار بشه."البته اگر اسمي از هنر آوردم مقصود از خودم نيست"به لطف خدا و اهل بيت (س) يادم نمياد از روزاي اول طلبگيم تا بحال روزي بوده باشه كه شأنيت لباس پيامبر (ص) رو خدشه دار كرده باشم و ان شالله تا آخر عمر هم همينطور باشم !كوچيك همه دوستان حضرت زهرا (س)
علی خزاعی
ياحق

🌀به کانال مجله خبری مازندران بپیوندید:👇👇
@khabaremazandaran