نگاهش به سبزه عید که افتاد رفت توی فکر ؛ لحظاتی گذشت ... وقتی سرشو بالا آورد و فهمید که دارم با تعجب نگاه میکنم ، لبخند تلخی زد.
گفتم :
گیله مرد! توی سبزهها چی دیدی که رفتی تو فکر؟! کمی سکوت کرد و گفت: به این دونههای سبز شده نگاه کن؛ چند روز آب و غذا و نور خورشید خوردند و رشد کردند ...
گفتم : خب !
گفت : سیصد شصت و پنج روز از خدا عمر گرفتیم و آب و غذا و فلک در اختیارمون بود؛ میترسم رشد که نکرده باشم هیچ، افت هم کرده باشم ! دونهای که نخواد رشد کنه؛ هر چقدر آب و آفتاب بهش بدی فقط بیشتر میگنده ..
📚#گیله_مرد👤 #بزرگ_علوی