#کتاب_صوتی #بیچارگان #داستایوفسکی محسن مرادی/ مترجم
محسن بهرامی و رویا فلاحی/راوی
داستایفسکی با این اثر که در بیست سالگی نوشت توانست وارد محافل ادبی روشنفکران مطرح زمان خود شود و راه را برای رسیدن به موفقیت وشهرت زیاد هموار کند
داستان اینکه منتقدان چگونه این رمان را کشف کردند یکی از ماجراهای مشهور در تاریخ ادب روسیه است
بیچارگان، رمانی کوتاه در قالب مکاتبه، در زمستان ۴۵ – ۱۸۴۴ نوشته و بازنویسی شد در ماه مه داستایفسکی نسخه دستنویس رمان را به گریگاروویچ به امانت داد گریگاروویچ دستنویس را نزد دوستش نکراسوف برد هر دو باهم دستنویس را خواندند و سپیدهدم آن را به پایان رساندند و ساعت ۴ صبح داستایفسکی را بیدار کردند و برای شاهکاری که آفریده بود به او تبریک گفتند. نکراسوف ان را با این خبر که «گوگول تازهای ظهور کرده است» نزد بلینسکی برد و آن منتقد مشهور پس از لحظهای تردید بر حکم نکراسوف مهر تایید زد. روز بعد بلینسکی با دیدار داستایفسکی فریاد زد: «جوان، هیچ میدانی چه نوشتهای؟ تو با بیست سال سن ممکن نیست خودت بدانی.» داستایفسکی سیسال بعد این صحنه را «شگفتانگیزترین لحظه حیاتش» خواند.