در کتب حکما آمده است وقتی در مرغزاری شیری شورانگیز و کین آور و خون ریز مسکن داشت و گرگی و روباهی در خدمت او بودند و از بقایای شکار او میخوردند.
یک روز شیر صیدی را بکشت و به گرگ اشارت کرد که این گوشت میان ما قسمت کن. گرگ آن گوشت به سه قسم تقسیم کرد:
یک قسم نزد شیر نهاد و یک قسم نزد روباه و قسم دیگر برای خود نگه داشت.
شیر چون این مساوات بدید پنجه بزد، چنان که سر گرگ در میان پایش افتاد و پس روباه را گفت:
این گوشت میان من و خود قسمت کن.
روباه جمله را نزد شیر نهاد و شیر از ادب او عجب آمد و گفت:
ای روباه این ادب از که آموختی؟
روباه گفت: از گرگ
این حکایت تنبیه است مر جمله ی عاقلان را که از آنچه از دیگری به رنج رسد گرد آن نگردند....
#محمد_عوفی