گفت: عاشقم بود
به او گفتم: اگر واقعا عاشقت بود چرا آن کار را با تو کرد!؟
گفت: نمیدانم!
گفتم: میدانی اما بهخودت دروغ میگویی،
میدانی! من هرگز هیچ عاشقِ عصبانی، بیرحم، بددل یا بیوفایی را در زندگیام ندیدهام، اگر درون کسی چیزی از اینها را یافتی، باید بدانی که او عاشق نیست، یا لااقل عاشق تو نیست؛ عشق، وجود آدمی را، بزرگ، آرام، مهربان و رئوف میکند.
اصلا همان که مولانا میگوید: «آخر معشوق را دلآرام گویند، یعنی که دل به وی آرام گیرد، پس به غیر او چگونه آرام و قرار گیرد؟» حتی جایی فروید نوشته است: «رواندرمانی یعنی معالجه از طریق عشق.»
این خاصیت عشق است، که درمان کند و شفا ببخشد، نه اینکه زخم بزند و سپس رهایت کند...
✍ #عباس_ناظری