دانشِ پزشکی در ایرانِ دورهی ساسانیان(شماره ۴)
در گزارشهای تاریخیِ دورهی اسلامی هم اشارهها و آگاهیهای پراکندهای دربارهی دانشِ پزشکی در دورهی ساسانیان دیده میشود. مهمتر از همه، گزارشِ ارزشمندِ یاقوتِ حَمَوی دربارهی شُماری از دانشوران به نامِ《گشتک دبیران》در شهرِ ریو_اردشیر در نزدیکیِ جُندیشاپور، است که میگوید در دورهی ساسانیان به تألیف، ترجمه، و نسخهبرداری از متنهای پزشکی، فلسفه و نجوم به زبانِ پهلوی میپرداختهاند.¹ گفته شده که اورانیوس پزشکِ شاهپورِ دوّم(۳۰۷_۳۷۹ م.)کتابی دربارهی پزشکی نوشته بود که در دورهی اسلامی، روزبه بن داذویه(عبدالله بن المُقفع)آن را از پهلوی به عربی ترجمه کرد.² یک کتابِ پزشکی به نامِ《سیرک》از زبانِ هندی(=سنسکریت)به پهلوی ترجمه شده بود، که در دورهی اسلامی، به دستِ عبدالله بن علی از پهلوی به عربی ترجمه شد.³ چند کتابِ دامپزشکی هم به زبانِ پهلوی وجود داشت، که دستکم یکی از آنها به نامِ《کتاب البیطره》که دربارهی درمانِ چارپایانی چون اسب، قاطر، گاو، گوسفند و شتر بود و آگاهیهایی هم دربارهی ویژگیهای این چارپایان به دست میداد، به کوششِ اسحاق بن علی بن سلیمان از پهلوی به عربی ترجمه شد.⁴ همچنین گفته میشود سه کتابِ《بنیان دخت》،《بنیان نفس》، و《بهرام دخت》دربارهی تقویتِ باه(=غریزهی جنسی)از پهلوی به عربی ترجمه شدهاند،⁵ که احتمالاً کتابهای دربارهی ناتوانیهای جنسی با استفاده از داستانهای شهوتانگیز بودهاند.⁶
احتمالاً کتابهایی هم دربارهی گیاهشناسی و داروشناسی از پهلوی به عربی ترجمه شده بودند،⁷ و نامهای فارسیِ گیاهان و داروها در متنهای عربی باید از این راه به زبانِ عربی راه یافته باشند. در حقیقت، یکی از مهمّترین جلوههای تأثیرِ سنّتِ پزشکیِ ایرانِ باستان در پیدایش و تکوینِ پزشکیِ دورهی اسلامی، وجودِ واژگان و اصطلاحاتِ فارسی همچون نامِ داروها، گیاهان، بیماریها و... در پزشکیِ دورهی اسلامی است. داروسازی و داروشناسی در دورهی ساسانیان و سپس در دورهی اسلامی، بیشتر رنگ و بویی ایرانی و گاه هندی داشت تا یونانی، چرا که از سویی دیگر در جغرافیای ایران و هند گیاهانِ داروییِ بسیاری میروییدند که یونانیها از وجودِ آنها آگاهی نداشتند.⁸ این موضوع، را میتوان از فراوانیِ واژگان و اصطلاحاتِ فارسی در زمینهی داروسازی و داروشناسی در زبانِ عربی و در داروسازی و داروشناسیِ دورهی اسلامی به خوبی دریافت، چنانکه حتی در تألیفاتِ داروییِ عربی در دورترین سرزمینهای اسلامی همچون مغرب و آندلس، شمارِ واژگانِ داروییِ فارسی بسیار بیشتر از واژگانِ یونانی یا عربی میباشد.⁹
یادداشتها:
۱. یاقوت حموی.شهابالدین یاقوت بن عبدالله(۱۳۸۳)، مُعجَم البُلدان، ۳ ج، ترجمهی علینقی منزوی، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور(پژوهشگاه)، ج ۲، ص ۵۹۴؛محمدیملایری.محمد(۱۳۷۴)، فرهنگ ایرانی پیش از اسلام و آثار آن در تمدن اسلامی و ادبیات عربی، تهران، انتشارات توس، ص ۵۵؛ کریستنسن.آرتور امانوئل(۱۳۷۴)، ایران در زمان ساسانیان، ترجمهی رشید یاسمی، تهران: انتشارات دنیای کتاب، ص ۵۴۹.
۲. محمدیملایری.محمد(۱۳۷۴)، فرهنگ ایرانی پیش از اسلام و آثار آن در تمدن اسلامی و ادبیات عربی، تهران، انتشارات توس، ص ۲۳۷.
۳. ابنندّیم.محمد بن اسحاق(۱۳۸۱)، الفهرست، ترجمهی محمّد رضا تجدّد، تهران، انتشارات اساطیر، ص ۳۷۷؛ محمدیملایری.محمد(۱۳۷۴)، فرهنگ ایرانی پیش از اسلام و آثار آن در تمدن اسلامی و ادبیات عربی، تهران، انتشارات توس، ص ۲۳۷.
۴. ابنندّیم، ۱۳۸۱: ۵۵۸؛ محمدیملایری، ۱۳۷۴: ۲۳۷_۲۳۸.
۵. ابنندّیم، ۱۳۸۲: ۵۵۶.
۶. محمدیملایری، ۱۳۷۴: ۲۳۸.
۷. همان، ۲۳۸_۲۳۹.
۸. کرامتی.یونس(۱۳۸۳ الف)،《پزشکی اسلامی: ۱. تاریخ》، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران: مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۳، ص ۶۳۹_۶۴۰.
۹. کرامتی.یونس(۱۳۸۳ الف)،《پزشکی اسلامی: ۱. تاریخ》، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران: مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۳، ص ۶۳۹_۶۴۰؛ همو، (۱۳۸۳ب)، 《پزشکی اسلامی: کاربرد واژگان فارسی در پزشکی دورهی اسلامی》، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران: مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۳، ص ۶۵۸_۶۵۹.
بنمایه: جلیلیان.شهرام، تاریخ جُندیشاپور، اهواز، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، چاپ دوم ۱۳۹۴، رویهی ۵۶ و ۵۷
#ساسانیان
#دانش_پزشکی_ایران_باستان
#دانش_ایران_باستان
#نهضت_ترجمه
#جندی_شاپور
https://t.center/ketabkhaFFRF