خیلی از پزشکا شنیدیم
کمی هم از مریضا بشنویم
آقاهه اومده بدون ویزیت گرفتن میگه اورژانسی زنمو ببینین حالش بد هست آی داد آی هوار
من که حال بدیی به زنش ندیدم ولی ویزیتش کردم
دارو نوشتم گفتم از داروخونه توی حیاط داروها رو بگیر خانمت هم چون وضعیتش میگی اورژانسیه از درمانگاه خارج نشه
هر دو تا پشت کردیم بهشون جیم شدن
##
مردی هر صبح میومد جنتامایسین به بچه ش میزد بدون نسخه یک روز من گفتم تا نسخه نیاری نمیزنم گفت ما هر روز زدیم گفتم نمیشه
چارتا فحش داد داد کشید متهم کرد
مقاومت کردم
گفت اگر اوردم و نسخه داشتم چی؟
گفتم برو بیار
اخرش رفت خونه نسخه رو اورد نسخه به اسم خودش بود
گفتم این که مال بچه نیست
شروع کرد به خندیدن که حالا چه اشکالی داره بهش بزنین؟
###
طرف برای زنش که نیاورده اش درمانگاه گفت ازمایش بنویسین
بنده خدا دکتر گفت خوب خانمت کو گفت توی خونه س صبح میاد ازمایش میده پزشک گفت باید خانمت باشه
طرف گفت اوو چه کلاس میذارین یک کم رحم داشته باشین کار مردم رو راه بندازین کجای این مملکت قانون داره که حالا شما میخوایبن قانون رو رعایت کنین؟
پزشک ازمایش مینویسه
شب خانم طرف از شدت حال بد فوت میکنه . نگو شوهره میخواست با ازمایش بفهمه زنش چیش هست!
پزشک رو متهم میکنن چرا یک آدم بدحال رو بستری نکردی و ازمایش براش نوشتی؟ موقع متهم کردن پزشک شوهر طرف سکوت بود بدون کوچکترین دفاعی از پزشک
##
طرف میگه آمپول سفازولین رو بدون نسخه بزنین
همکارا میگن نمیزنیم
میگه بزنین
میگن نمیزنیم.
دعوا میکنه
گریه میکنه
خواهش میکنه
همکارا میزنن و اتفاقا واکنش میده و..
طرف توی دادگاه میگه من گفتم بزنن من فحش دادم و خواهش کردم
اونا چرا بزنن؟!
###
بازم بگم از مریضها؟
خاطرات زیاده