(مازندران؛سوادکوه شمالی،روستای #کالیکلا_لفور)
#تبلیغات_انجام_میشود
📢 برای ارسال 👇👇
📬 #نظرات، #پیشنهادات
📸 #عکس
📰 #اخبار و #مطالب
با ما در ارتباط باشید:
🆔 @hamed_bazari70
🆔 @sadeghbazari
روزی #دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسه ی سکه ی مردی غافل را می دزدد.
هنگامی که به #خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای #سکه ها کاغذیست که بر آن نوشته است: #خدایا به برکت این #دعا سکه های مرا حفاظت بفرما
اندکی #اندیشه کرد. سپس کیسه را به #صاحبش باز گرداند ؛
#دوستانش او را #سرزنش کردند که چرا این همه #پول را از دست داد؟ #دزدکیسه در پاسخ گفت: #صاحب کیسه باور داشت که #دعا، دارایی او را #نگهبان است. او بر این #دعا، به #خدا اعتقاد نموده است ؛ من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او اگر #کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر #دعا و #خدا#سست می شد.ان گاه من #دزد باورهای او هم بودم. واین دور از #انصاف است!
یک #روز عصر قبل از شام #پدر متوجه #پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند #تکه چوب بازی میکرد. #پدر روبه او کرد و گفت: #پسرم داری چی درست میکنی؟ #پسر با شیرین زبانی گفت: #دارم برای #تو و #مامان#کاسه های #چوبی درست میکنم که وقتی #پیر شدید در آنها #غذا بخورید!