☄ساسی مانکن و فرهنگ عامه
✍️ #احسان_عزیزی
۱. چند سالی است که پس از انتشار موسیقی جدید برخی سلبریتیها مانند تتلو و ساسی، بحثهایی بین علمای اخلاق و علوماجتماعی و سیاسی و فرهنگی در میگیرد. مباحث و نقدها و واکنشهایی اغلب تند و تیز و از موقعیتی اخلاقی، عالمانه و نخبهگرایانه در طرد و سرزنش سلبریتیها و تولیداتشان. در قبال این واکنشهای دلواپسانه و اخلاقمدارانه میتوان بهجای سرزنش سلبریتیها مستقیم به سراغ حکومت رفت و همهچیز را بر گردن حاکمیت انداخت که اگر موسیقی و ذائقهی مردم زوال پیدا کرده مسئولیت مستقیم آن با شماست.
۲. فراتر از این دوگانهها اما، میتوان این وضعیت را کمی از دورتر و با فاصلهی بیشتر دید و توضیح داد. به این معنا که اگر فرهنگ عامهی مردم ایران اکنون آنقدر مبتذل شده است که امثال ساسی و تتلو خوراک موسیقاییشان را تغذیه میکنند، مسئله و تقصیرها صرفاً بر گردن حاکمیت نیست و از طرفی حاکمیت نیز در بهوجود آوردن چنین شرایطی بیتقصیر نیست و ای بسا به عنوان حکومت سهم بیشتری در ایجاد این وضعیت دارد؛ اما آیا مسئله صرفاً تولید آثار مبتذل در موسیقی پاپ یا رپ و... است و ذائقهی مردم را همین سلبریتیهای بیمایه خراب کردهاند؟! بهزعم نگارنده خیر؛ بلکه مسئله این نیست که این روزها ذائقهی موسیقایی یا حتی دیداری و سینمایی مردم مبتذل شده است، چرا که به قول مرحوم فرهاد مهراد فقید «طبع اکثریت غریب به اتفاق مردم به ابتذال گرایش دارد در این هیچ شکی نیست، و این اصلاً ربطی به کشور ما ندارد، در تمام دنیا همین است...»(۱) به یک معنا تولید ابتذال همواره وجود داشته و (برای مثال) کسی نمیتواند مدعی شود که در دوران پهلوی نسبت به دوران جمهوری اسلامی مردم موسیقی و فیلمهای مبتذل گوش نمیدادند و نمیدیدند؛ چنانچه در آن زمان نیز فیلمفارسی و موسیقی کابارهای و شیشوهشت نیز فراگیر و پرطرفدار بود. اما تفاوت اصلی تولیدات فرهنگی (از هر نوع آن) در ایران ۱۴۰۲ با دوران پهلوی در این است که حاکمیت با ایدئولوژی دگماتیسم تمامیتخواهانهی خود اساساً قلمرو فرهنگی را ویران کرده و تنها ویترینی از تولیدات مبتذل بر جای گذاشته که از قضا برآمده از همان گرایش به ابتذال فرهنگ عامهی مردم است. در نهایت مسئله این نیست که چرا امثال ساسی یا تتلو و دیگران موسیقی مبتذل تولید میکنند، بلکه مسئله این است که تولیدکنندگان آثار هنری و فرهنگی فاخر و نخبهگرایانه و انتقادی در حوزههای مختلف هنری یا وجود ندارند یا به حاشیه رانده شدهاند. پرسش این است که تولید کنندگان آثار باکیفیت و جهتبخش یا دارای فکر کجا هستند و اساساً چرا جامعهی ایران با چنین شکاف عظیمی در کمیّت و کیفیت آثار فاخر و مبتذل در دهههای اخیر روبهروست. هرچند نباید فراموش کرد که هرگونه مواجههی سرکوبگرایانه و حذفی در برابر موسیقی و انواع تولیدات مبتذل هنری نیز جایز نیست و همدستی با همان سیاستهای حذفی و دگماتیستی است.
۳. دیگر نمیتوان ادعا کرد حاکمیت در سیاستزدایی از عرصههای مختلف زندگی کامیاب بوده، بلکه اتفاقاً از بعد از آبان ۹۸ و خیزشهای اعتراضی پس از آن، سیاست درحال تجاوز به تمامی عرصههای زندگی فردی و جمعی ایرانیان است و دقیقاً از همینروست که از موسیقی مبتذل ساسی تا رپ اعتراضی توماج صالحی تماماً از کدها و نشانههای سیاسی سرشارند؛ و از همینروست که حتی «خاله لیلای» ساسی و تمسخر و طعنه به فرهنگ ریاکارانهی رسمی حاکمیت توسط او دستمایهی طنز و عامل موفقیت موسیقی مبتذلش میشود.
@Kajhnegaristan