یکی از بحثهای فیک و سرکاری اقتصادی در کشور ما بحث مقایسه تولید ناخالص ایران در فلان زمان با فلان کشور و فلان دولت است.
در حالی که محاسبه مقدار تولید ناخالص بر حسب دلار بستگی دارد به اینکه دلار را با کدام نرخ در محاسبات وارد کرده باشند و چون ارز در ایران تکنرخی و شناور نیست و از دلار آزاد تا نیما و جهانگیری و برابری قدرت خرید و… متغیر است در نتیجه عددهای با تفاوت بسیار چشمگیر بدست میآید.
مثلا تصور کنید دولت یازدهم بعد برجام توانست برای چند سال نرخ ارز را سرکوب و در یک نرخ تثبیت کند در حالی که هر سال مقدار ریالی تولید ناخالص، متناسب با تورم افرایش پیدا میکرد. خب افزایش ریالی تولید ناخالص و ثابت ماندن نرخ ارز باعث میشود مقدار دلاری تولید ناخالص افزایش پیدا کند و در نمودار آن جهش دیده شود و همه این را به عنوان کامیابی اقتصادی بعد برجام قلمداد کنند در حالی که اصلا اینطور نیست زیرا این جهش در نمودار نه بخاطر عوامل مثبت که اتفاقا محصول دو فاکتور مخرب یعنی تورم و سرکوب نرخ ارز اتفاق افتاده است و تبعا خیلی زود باد آن میخوابد.
و با خروج آمریکا از برجام، امکان سرکوب ارزی زودتر از موعود از دولت سلب و فنر ارزی رها میشود و نرخ ارز به دو برابر افزایش مییابد. طبیعتا با دو برابر شدن نرخ ارز در مخرج کسر، اندازه دلاری تولید ناخالص نصف میشود و ناگهان یک سقوط آزاد در نمودار مربوطه به چشم میآید در حالی که اندازه اقتصاد ایران واقعا نصف نشده و صرفا به خاطر تغییر رقم اعلامی دلار تغییر کرده است.
همین الان اگر نرخ ارز برای محاسبه تولید ناخالص را دلار جهانگیری در نظر بگیریم اقتصاد ایران چند برابر عربستان و ترکیه میشود و اگر نیما در نظر بگیریم یک چندم آن. بنابراین اتکا به این نمودارها برای تحلیل و استنتاج کاملا اشتباه است.
یکی از این نمودارهای فیک که سالهاست برای تبلیغ برجام و تاثیر آن بر اقتصاد ایران مورد استفاده قرار میگیرد
«نمودار» زیر است.