این یک پرسش اساسی است که مناسبات فعلی که همه از حاکمان گرفته تا مردم و روشنفکران بر معیوب و فاسد بودن آن اذعان دارند، چگونه باید تغییر کند؟
در پاسخ به این پرسش، دو گروه اصلی در میان منتقدان شکل گرفته:
براندازان و اصلاحطلبان.
اما بنظرم هیچکدام راه حل نیست. مناسبات غلط فعلی از بالا به پایین و با زور ایجاد شده، پس هرگز از پایین به بالا و با ابزارهایی مثل دموکراسی و صندوق رای اصلاح نخواهد شد و صرفا نیازمند بکارگیری زور هست.
براندازی هم چون زور حاکم را که تنها شانس موجود برای ایجاد تغییرات سخت است، از بین میبرد و در خلاء قدرت بعد از براندازی، جریانهای مافیایی شکل گرفته از مناسبات فاسد، با تغییر چهره، دست به بازتولید مناسبات قبلی خواهند زد، گزینه بدتری است.
مساله ما قبل از طراحی یک مدل برای توسعه، تخریب مدل موجود است، بنابراین من تنها شانس را تصمیم هسته سخت قدرت برای درگیری و کشتن
«اژدهای هفتسر» میدانم چیزی شبیه به کاری که
«پینوشه» در آمریکای جنوبی و سوهارتو و پارک در شرق آسیا و فرانکو در غرب اروپا انجام دادند.
بعد از انهدام مناسبات موجود، مدل مناسب برای توسعه بطور طبیعی از دل بینظمی شکل خواهد گرفت.