هو المحبوب...
سلام بر دردانه ی علی(ع) و فاطمه(س)
سلام علی قلب زینب(س)صبور...
سلام بر صلابت بی بدیل عمه ی سادات
سلام بر تک تک قدم های زینب(س)در صحرای کربلا...
سلام بر عشق، سلام بر عاشقی
سلام بر شوریدگی، سلام بر شیدایی
و سلام بر سربازان گمنام سرزمینم
سلام بر برگزیدگان زینب(س)
سلام بر پاسبانان شیردل حرم...
سلام بر دلهای بی تاب دیدار یار...
سلام بر لبهای تشنه...
سلام بر تک تک زخمهای تنتان...
سلام بر خونهای جاری...
سلام بر سرهای جدامانده از بدن ها...
سلام بر تن هایی که لحظه ی آخر در آغوش حضرت مادر(س) آرام گرفت
و سلام بر مدافعان حرم...
به راستی چگونه زیسته اید که اینگونه زیبا ندای«هل من ناصر...» اربابتان را لبیک گفته آید؟
و در نجواهای سحرگاهیتان چه خوانده اید که وجودتان را خریدنی یافتید؟
بی بی در جوانیتان چه دید که پیشانیتان مزین شد به سربند«کلنا غلام عباسک یا زینب(س)»
به چه کسی اقتدا کرده اید؟
به راستی شما چگونه انسانهایی هستید؟که دنیا را با همه زیبایی ها و لذتهایش رها کرده اید...
و این چنین مشتاقانه و شتابان به سوی دوست در حرکتید...
می گویند« شما قدیسه نیستید!»
و در همین زمین نفس می کشید...
اما خوب می دانم در نبرد با هوای آلوده ی نفس، جاه و مقام، وابستگی به دنیا و اهلش ما را جا گذاشته اید و پیروز میدان شدید...
به قول پدرم«آن کس که می رود عاشق زندگیست ولی عشقی بالاتر او را از تمام تعلقاتش رها می کند»
و آن عشق چیزی نیست جزء سرباز قابلی برای عمه سادات ماندن...
و آن روز موعود اگر می رسید سربازی در رکاب مهدی(عج)فاطمه(س)...ان شاءالله
و چه زیبا گفت سید اهل قلم«زنده ترین روزهای زندگی یک مرد، آن روزهایی ست که در مبارزه می گذراند»
لحظه های ناب جهاد گوارای وجودتان...
نمی دانم تاریخ چگونه از شما یاد خواهد کرد؟!
اما حتم دارم بی بی پاسخی شیرین به کامتان خواهد چشاند...
ما را در آن لحظه های دلدادگی از یاد مبرید...
لبیک یا زینب سلام الله علیها
#دلنوشته#ارسالی_شما_عزیزان@jnudabbas