👑 شهیاران (شب شکنان)
👑:
برگ ۲
اگر نبود ترسم از سوء استفاده دشمنان سامانه پادشاهی
بر این سخن و آن مقصودی که پشتبند این سخن را تکرار میکنند راچنان نقدی وارد میکردم که آن سرش ناپیدا
اما چه کنیم همزمان دشمن نیز مطالب را میخواند
فقط یک نکته اشاره کنم و عاقلان را اشاراتی کافیست
در آن ایران شهری که از آن سخن میرانید و گل سرسبد آن دوران پرشکوه هخامنشیان و ساسانیان و البته اشکانیان است
انتخاب پادشاه چگونه بود?
آیا با آن سیستم و با آن ساختار و با آن نوع انتخاب و پادشاهی مطلقه, در جهان کنونی میشود حرفی برای گفتن داشت ؟ آیا جاذبه خواهد داشت یا دافعه ?
پاسخ مطلقاً خیر است و دافعه خواهد داشت..
نمیشود متصور بود که
برپایه همان تفکر
همان نگاه باستانی....
که بسیار هم به آن افتخار میکنیم و در زمان خود در قیاس با دیگران بهترین بود برای امروز ایران نسخه پیچید
نمیشود بر پایه الگوی فرّ کیانی و فرّ ایزدی پادشاه انتخاب کرد
نمیشود متصور بود که
فرضا
امشب پادشاهی مستقر, با شمشیر مدعی دیگری کشته شود
و به جای او سلسله جدیدی تاسیس شود و متصور باشیم که
فرّ کیانی و فرّ ایزدی !
از دوش پادشاه پیشین !
رخت بر بسته! و بر دوش پادشاه جدید که با قدرت شمشیر حاکم شده نشسته! باشد,
عزیزانی که مقالات مرا خوانده باشند میدانند که
قدرتمندانهترین دفاع از نظم سیاسی حقوقی اجتماعی شاهنشاهی ایران باستان را
تحت عنوان: ایران دادگستری حقوق
خود من نوشتم
این را در جوابِ حملات و هجمههای نرینه پرستوی رژیم, ایمان سلیمانی امیری نوشتم
و دعوت به مناظره علمی کردم
و خفه شد
نه تنها او, هیچ بی پدر ۵۷تی را توان پاسخگویی به آن مقاله نیست و این را میدانیم
اما عزیزان جان
ما به دنبال هویت ملی خود و احیای آن هستیم هرگز این به آن مقصود و مفهوم نیست که گذشته را عیناً برای امروز باید پیاده کرد
ما باید از گذشته خود هر آنچه که نیکویی هست زیبایی هست منطقی هست به امروزمان بیاوریم البته با نگاه امروزی,کاستیهای آن را برطرف و به روز رسانی کنیم
و دقیقاً به همین مقصود بود که قانونگذار مشروطه
زمانی که در اصول ۳۵ متمم و ۳۶ متمم
بر تلاش برای رفع این نقیصه است
آورده است که
حق حاکمیت متعلق به ملت است و شاه امین ملت است
و بدین سبب هست که
این عارضه را با نگاه حقوقی درمان کرده است
یعنی دیگر به سبب قدرت شمشیر,کسی هرگز هوس نکند,پادشاه مستقر را از تخت سلطنت به زیر بکشد و فردایش اعلام یک سلسله جدید کند
به عبارتی
تداوم پادشاهی در یک سلسله را قانونگذار مشروطه, به صورت حقوقی و مدنی و امروزی بیمه کرده است
و از طرفی با این نگاه و در دستگاه نظری مشروطه
از آنجا که ( سلطنت)حق حاکمیت را اختصاصا متعلق به ملت دیده است هیچ کودتاگری علیه شاه مستقر را,قانونگذار به رسمیت نمیشناسد
و از سوی دیگر قانونگذار
برای شاه مستقر نیز
با تاکید وفق قانون,وظایفی اختصاصی دیده است که
او باید به عنوان نماینده و
وکیل ملت حافظ حقوق ملت و قانون و استقلال و تمامیت ارضی کشور شود
پس,از دید قانونگذار
شاه حافظ قانون است
و قانون حافظ شاه است
و از آنجا که حق حاکمیت متعلق به ملت است
بدون اراده ملت
آن حق حاکمیتی که به ودیعه در دست شاه است را ,کسی نمیتواند با زور شمشیر و تفنگ,بازستاند(تداوم و سلب مختص ملت است)
پس در نگاه قانونگذار مشروطه سلطنتی شاه دیگر متکی به فرّ ایزدی و یا فرّ کیانی,نیست
و
در نگاه قانونگذار مشروطه سلطنتی
شاه سایه خدا نیست
که در دوران پیشا مشروطه شاه را با لقب ظل الله(سایه خدا بر روی زمین) خطاب میکردند
این همان, نوعی از ولایت فقیه بود ولی فقیه هم خود را سایه خدا بر روی زمین میداند میبیند و میگوید
و در این نوع نگاه, انسان فاقد حقوق اساسی هست, رعیت است تابع محض است و..
اما قانونگذار مشروطه همه این نقایص را دید و تصحیح نمود
و این تصحیح, ارتقاء شأنیت و جایگاه انسان ایرانی و حتی ارتقاء شأنیت و جایگاه پادشاه ایران بود
انسان ایرانی به جای اینکه رعیت باشد به جایگاه شهروندی از دید قانونگذار مشروطه سلطنتی ارتقا یافت
انسان ایرانی اختصاصاً صاحب حق حاکمیت و حکومت یعنی سلطنت شد
و از طرفی امین منتخب و
وکیل این انسان ایرانی, در مفهوم نماینده کل ملت ایران
#شاه نامیده شد
در این منظومه فکری و در این دستگاه نظری,هم انسان ایرانی جایگاهی بسیار بالا دارد و هم پادشاه ایرانی جایگاهی بسیار والاتر از قبل دارد
شاه به جای اینکه بر شمشیرها تکیه کند بر دل و ذهن ایرانی تکیه کرده است
چرا که
#وکیل کسی هست که, امین ملت است و حقوق ملت(
#موکلین) را پشتیبان است
و این بالاترین دموکراسی در جهان است
که قانونگذار مشروطه ,ملت را صاحبان حق حاکمیت و حکومت به صورت اختصاصی دیده است ..
و شاه را برخلاف اظهارات مغرضان سیاسی, با نگاه قانونگذار مشروطه در جایگاه
وکیل و امین برای ملت دیده است
و شاه
وکیلِ بیواسطه کل ملت ایران وفق قانون است
برگ ۲