به مناسبت سالروز
#۲۵_خردادامروز ۲۵ خرداد ۹۸ در دهمین سالگرد حضور ۳ میلیونی مردم در خیابان هستیم. دقیقا ۱۰ سال پیش در روزهایی که گرد بغض و حسرت و ناامیدی بر سر مردم ریختهشد و چهرههای مردم از شنیدن اخبار مبهوت شدهبود. مردم با حضور میلیونی در عرصهی
#خیابان صدای خود را فریاد زدند.
مردمی که صدایشان در بازههای مختلف تاریخ سرکوب شدهبود، فرصت آن را یافتند که بار دیگر از قاعدهی طردشدگان خارج شوند و خواستهای خود را فریاد کنند.
رخداد ۸۸ در مقابل ما امکان اعتراضات مسالمتآمیز خیابانی را باز کرد، امکان آنکه مردم بدون واسطهها و بدون نیاز به کسانی که ادعای پیگیری مطالبات را دارند و جایگاه سیاست را تنها پشت درهای بستهی اتاق سیاستمداران میدانند؛ مطالبات خود را در خیابان فریاد بزنند و
#سیاست راستین را به نمایش بگذارند.
امروزه مشکلات اقتصادی، وضعیت نامطلوب کارگران، معلمان و دانشجویان از هر سو مشخص است. سبد معیشت فرودستان هرروز کوچکتر میشود و مسئولین هیچگونه دغدغهای ندارند. فارغ از آنکه گفتمان مهندس موسوی میتواند علاج شرایط کنونی باشد، جنبش سبز هر روز و هر لحظهاش به ما این امکان را یادآوری میکند که میتوانیم اعتراضهایمان را فریاد بزنیم و مطالباتمان را از مجاری فراتر از صندوق رای، صندوقی که امروزه به واسطهی نظارت استصوابی و هزاران موانع دیگر، به بنبست رسیده است؛ بیان کنیم.
مناقشهی انتخابات حتی چند ماه بعد از ۲۲ خرداد دیگر مسئلهی اصلی نبود، چه برسد به الان که نزدیک به ۱۰ سال از آن واقعه گذشته است، اما ایستادن بر حق اعتراض هنوز مسئلهی اصلی میباشد، البته که مناقشهی انتخابات هرگز فراموش نمیشود.
«از ما میخواهند که مسئله انتخابات را فرامـوش کنـیم. چگونه توضیح دهیم که مساله مردم انتخابات نیست؟ این نیست که فلانی باشد و فلانی نباشد؛ مسئله آنها این است کـه به یک ملت بزرگ، بزرگی فروخته میشود. چیزی که مـردم راعصبانی میکند و به واکنش وامیدارد آن است که به صریحترین لهجه بزرگی آنان انکار میشود»
بخشی از بیانیهی ۱۶ میرحسین موسوی
جنبش سبز مجرایی بود برای آنکه روایتهای متفاوت انقلاب ۵۷، روایتهایی که در گفتمانهای رسمی کنار زدهشدند را درون خود بیان کند. آرمانهایی که روزی مردم به خاطرشان انقلاب کردند و البته به مرور زمان به
فراموشی سپرده شدند، گویی در ۸۸ همگی احضار، زنده و بیان شدند.
«بروز انحرافات گوناگون و موانع بتدریج سازمان یافته در مسیر تحقق اهداف و آرمان هایی چون
#عدالت،
#استقلال،
#آزادی و جمهوری اسلامی که مردم به خاطر آنها انقلاب شکوهمند اسلامی را به پا کردند، ظهور گرایشات تمامیت خواهانه در میان برخی از مسوولین حکومتی، نقض حقوق بنیادین شهروندان، بی حرمتی به کرامت انسانی، سوءمدیریت دولتی، افزایش فاصله طبقاتی و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی، قانون گریزی بل قانون ستیزی برخی مجریان قانون، نادیده گرفتن منافع ملی و ماجراجویی های عوامفریبانه در تعاملات بین المللی،
فراموشی تدریجی و دردناک اخلاق و معنویت برای قدرت عواملی است که به نضج گیری نگرش های اعتراضی در میان دلسوختگان، دردمندان و قاطبه مردم ایران در سال های اخیر انجامید که بروز بارز و نیرومند آن در جنبش سبز مردم ایران پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ جلوه کرد.»
بخشی از بیانیهی ۱۸ میرحسین موسوی
به هر ترتیب با جنبش سبز برخورد شد و رهبرانش حصر شدند، اما بازهم ایستادن بر سر «حق» اعتراض با مقاومت ۳ رهبر سرافراز جنبش سبز ادامه پیدا کرد. ۸ سال است که مهندس موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی در حصری ظالمانه و غیر قانونی بسر میبرند، حصری که ادامهاش در این چند سال نشان دهندهی ایستادگی بر سر حق مردم است.
«در ایامی که گذشت شخصیتها و گروههایی بـه سـراغ اینجانب آمدند و خواستار گذشت من از آنچـه گذشـت شدند.شاید توجه نمیشد که اینجانب از همان ابتـدا از حق شخصی خود گذشته بودم،امـا مسـاله انتخابـات، مساله شخصی من نبود و نیست. من نمیتوانم بر سـر حقوق و آرای پایمال شده مردم معامله یامصالحه کـنم»
بخشی از بیانیهی ۹ میرحسین موسوی
حال ۱۰ سال از ۸۸ میگذرد، هرروز افراد، احزاب، ارگانها و ... ندای
#فراموشی گذشته را سر میدهند.
فراموشی یعنی
فراموشی مردم،
فراموشی حق اعتراض،
فراموشی خیابان به عنوان مکانی که در ۸۸ به آن حیات بخشیده شد. حال یکی از مهمترین کنشهای سیاسی ما ایستادن در مقابل
فراموشی است. ایستادن در مقابل پروپاگاندای رسانههایی که
فراموشی را ندا میدهند. ایستادن در مقابل کسانی که میگویند گذشتهها گذشته است و
#گذشته را باید فراموش و به آینده فکر کرد. در حالی که از خلال بازخوانی مکرر و رجوع انتقادی به گذشته است که میتوان مسیر صحیحتر و کمرنجتری را در تاریخ پیمود.
@IUSTArman