اگر بر جای من غیری گزیند دوست
حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم
شعر:
حافظموسیقی: اجرای خصوصی
خرقهآلوده با آواز
محمدرضا شجریان و ساز حسین عمومی.
* در متون کهن، «حاکم» را در معنای قاضی، داور،
و حتی امام به کار میبردند. (بنگرید به: محمدجعفر جعفری لنگرودی،
دایرةالمعارف علوم اسلامیقضایی، جلد ۱، تهران، گنج دانش، چاپ ۵، ۱۳۹۸، ص. ۵۲۵) با پیدایش محاکم جدید
و تقسیم صلاحیتها، بهکاربردن این اصطلاح دیگر محملی نداشت، با این حال، هنوز گهگاه آن را در قوانین
و مقررات، به دلایلی خاص، میآوردند. از جمله، تدوینکنندگان جلد نخست قانون مدنی، وقتی ساختار عدلیه در تحول بود
و هنوز نظام تازه استقرار نیافته بود
و، در نتیجه، نمیدانستند باید کدام وظیفه را بر عهدۀ کدام مقام
و محکمه بگذارند
و یا شاید برای گریز از ورود به مباحث آیین دادرسی، از ابهام این واژه سود بردند؛ برای نمونه، در مادۀ ۲۸ آن نوشتند که «اموال مجهولالمالک با اذن
حاکم ... به مصارف فقرا میرسد»
و یا در مادۀ ۲۲۸ آوردند: «...
حاکم میتواند ... مدیون را به جبران خسارت ... محکوم نماید.»
#حقوق_و_هنر#شعر_و_حقوق@iranianlls@lawandart99