انجمن آنتیتئیستهای ایران
✫ نقد دین از دیدگاه
#لودویکفویرباخ (۵)
#فویرباخ بویژه بر قدرتتاماحساس در دین تاکید میکند، احساسی که قادر است همه موانع عقلی را درهم شکند و همه مرزهای طبیعت را درنوردد - احساسی که نمیتواند با قلب آدمی در تضاد باشد - برهان چنین احساسی
#دعا است، زیرا در دعا آدمی از قلب خود چیزی را طلب میکند و ذات احوال خود را به مثابه عالیترین ذاتخدایی میبیند. به تصریح
#فویرباخ در همین پیوند ایمان بدون دعا غیرقابل تصور و بیمعناست. ایمان در عین حال همواره اعتقاد به معجزه است و ایمان و معجزه جداییناپذیرند
#فویرباخ،
#معجزه را آرزویی تعریف میکند که
در مقابل واقعیت و قوانین طبیعت قرار دارد
آرزوی تحقق امری فراطبیعی و
چیزی برآمده از نیروی انگارش و ذهن آدمی #معجزه از ذهن بیرون میجهد و دوباره به ذهن بازمیگردد. معجزاتی چون
زنده شدن دوبارهی عیسی و
لقاح مطهر در مریم همه از این سنخ هستند
#فویرباخ خاطر نشان میسازد که همه جزمیات بنیادین مسیحی
آرزوهای برآورده شدهی قلبی هستند و
#سرشتمسیحیت چیزی جز
#سرشتذهنآدمی نیست. تشخص بخشیدن به خدا در وجود عیسی، برهانی قاطع برای آن است که دیدن خدا عالیترین آرزوی قلبی انسان است. عیسی تحقق و پیروزی چنین آرزویی است
به گفته
#فویرباخ شاخص دین آن است که این روند فرافکنی مکنونات درونی آدمی، آگاهانه صورت نمیگیرد. اگر دین به عنوان آگاهی به خدا، به مثابه خودآگاهی آدمی درنظر گرفته شود، نباید آن را چنین فهمید که انسان دینی به این امر آگاه شده که آگاهی او از خدا، خودآگاهی او از خویشتن است، زیرا سرشت واقعی دین مبتنی بر نبود چنین آگاهیای است.
#فویرباخ تاکید میکند که
خدایی بیرون از ذهن آدمی وجود ندارد و این خدا نیست که آدمی را به عنوان تصویری از خود آفریده است، بلکه بر عکس این آدمی است که خدا را همانند خود آفریده است
آدمی خدا را بدون آگاهی و اراده به مثابه تصویری از خود میآفریند و سپس به او نقش منجی را میسپارد. ولی این آفریده، توان ایفای چنین نقشی را ندارد و این تنها مساله نیست، بلکه این آفریده سپس همه قدرت را نیز از آن خود و همه مکانها را اشغال میکند، به گونهای که آدمی حتی برای رهایی خویشتن دیگر قدرت و مکانی نمییابد.
پس آدمی تنها هنگامی میتواند آزاد باشد که قدرت و فضاهای اشغال شده توسط خدا را پس بگیردبطور خلاصه میتوان گفت که خدا برای
#فویرباخ چیزی جز فرافکنی ناآگاه آدمی و بیرونریزی مکنونات درونی او نیست
خدا فانتزیها و آرزویهای آدمی است
خدا تصویری از آرزوهای قلبی تشخص یافته و مطلق شده آدمی و مجموعهای از ادراکات و اندیشههای اوست
خدا نامی است که آدمی در دفتر خود ارجمندترین و مقدسترین ارزشها را به پای او مینویسد
خدا پژواک نالههای دردآلوده و قطره اشکی چکیده از عشق، در ژرفترین انزوا بر فلاکت آدمی است
#فویرباخ مطابق این نتیجهگیری و برابر دانستن دین و باور به خدا، کل دین را نیز یک
#فرافکنی و پاسخینادرست به پرسشهای درست میخواند، دین از این دیدگاه گنجینه پنهان ولی لورفتهی آدمی است، اعتراف بیرونی به افکار درونی و علنی ساختن رازهای عشقی اوست
#ادامهداردJoin Us ☞
@iranian_antitheists