انجمن آنٺیٺئیستهای ایراךּ
⥪ چگونه
عیسی اختراع و به تاریخ تحمیل شد؟
یک نمونه از دلایلی که باعث میشود ادعا کنیم
عیسیمسیح به احتمال زیاد وجود تاریخی نداشته است اسطورهسازی در کتاب مقدس و روایت
#باراباس (Brabus Narrative) است
طبق انجیلمرقس(Mark’s Gospel)، اشغالگران روم، هر سال رسم داشتند در روز مقدسیهودیت، یک زندانی را طبق نظر یهودیان آزاد کنند، لذا نماینده حاکمروم ، Pontius Pilate، از یهودیان میپرسد، آیا
عیسی را آزاد کند؟ ولی رئیسکاهنان، یهودیان را قانع میکند، که
#باراباس را، که یک محکوم به مرگ بدلیل قیام علیه حکومتروم بوده بجای
عیسی انتخاب کنند
در انجیلمرقس، باب ۱۵ آیات ۶ تا ۱۵ چنین آمده که:
پیلاتُس را رسم بر این بود که هنگام عید، یک زندانی را به تقاضای مردم آزاد کند. در میان شورشیانی که به جرمقتل در یک بلوا به زندان افتاده بودند، مردی بود
#باراباس نام. مردم نزد پیلاتُس آمدند و از او خواستند که رسم معمول را برایشان به جای آورد. پیلاتُس از آنها پرسید:
آیا میخواهید پادشاه یهود را برایتان آزاد کنم؟ این را از آنرو گفت که دریافته بود سرانکاهنان،
عیسی را از سر رشک به او تسلیم کردهاند. اما سرانکاهنان جمعیت را برانگیختند تا از پیلاتس بخواهند به جای
عیسی،
#باراباس را برایشان آزاد کند. آنگاه پیلاتس بار دیگر از آنها پرسید:
پس با مردی که شما او را پادشاه یهود میخوانید، چه کنم؟ دیگر بار فریاد برآوردند که:
بر صلیبش کن! پیلاتُس از آنها پرسید:
چرا؟ چه بدی کرده است؟ اما آنها بلندتر فریاد زدند:
بر صلیبش کن! پس پیلاتس که میخواست مردم را خشنود سازد،
#باراباس را برایشان آزاد کرد و
عیسی را تازیانه زده، سپرد تا بر صلیبش کشند
نکته اول آنست که در هیچ سندی از دوران امپراطوری روم، مدرک تاریخیای وجود ندارد که رومیها رسمی داشتند که طبق آن با رای یهودیان یک زندانی را آزاد کنند. همچنین هیچ دلیل منطقیای نمیتوان یافت که رومیها سالانه یک شورشگرِ علیه حکومت را به دلیل عید یهودیان و برای خشنودی یک مشت پابرهنه، آزاد کنند
نکته دوم آنکه، هرگز نمیتوان پذیرفت کاهناناعظم یهود، در روز مقدس که تخطی از آن طبق کتاب مقدس، مجازات مرگ داشته، تشکیل شورا بدهند و
عیسی را با ۳ پرسش به مرگ محکوم کنند
اما داستان مرقس، بطور شفافی، کپی شده مراسم سالانه یهودیان ، در معبد مقدس، و در روز یامگپور (Yom Kippur) است. این مراسم اینگونه برگزار میشده که، ۲ گوسفند انتخاب میشد، یکی از گوسفندها ، بعنوان بز طلیعه یا
Scapegoat انتخاب میشد و کاهناعظم بشکل سمبولیک، تمام گناهان قوم بنیاسراییل را به این گوسفند منتقل میکرد و گوسفند را در طبیعت رها مینمود تا بوسیله شیطان تسخیر شود و گوسفند دوم را قربانی میکرد تا خون او گناهان تمام قوم بنیاسرائیل را بشوید
حال به داستان
#باراباس باز میگردیم
نکته مهم اینست که Brabus یک اسمجعلی است. این نام در زبانی
#آرامی، به معنی پسرِ (فرزند) پدر است (Brabus = Son of the father)
حالا اینجا ما ۲ تا پسرِ پدر (Son of the father) داریم.
#باراباس و
#عیسی یکی گناهان قوم بنیاسراییل را بدوش میکشد (قتل و شورش) و به سمت مردم (نماد شیطان) رها میگردد. و دیگری که خونش، تمام گناهان قوم بنیاسراییل را پاک میکند (گناهی که آدم و حوا در اثر خوردن میوه درخت ممنوعه مرتکب شدند)
لذا نتیجهای که میتوان گرفت اینست که در اینجا با یک داستان غیرقابل باور تاریخی مواجه هستیم، با یک شخصیتی که نام جعلی دارد که بیشک یک مفهوم عمیق سمبولیک دارد و طبق تعریف، این یک افسانه است. این داستان توسط نویسندهاش، بخاطر سمبولیک بودنش، نگارش یافته که حاوی هیچ حقیقت تاریخیای که واقعا اتفاق افتاده باشد، نیست
MᴀʜʏᴀʀHɪᴛᴄʜ
ᴊσɪη υѕ ⥂
@iranian_antitheists