انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران

#رنسانس
Канал
Религия и духовность
Блоги
Образование
Юмор и развлечения
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
@iranian_antitheistsПродвигать
853
подписчика
1,4 тыс.
фото
283
видео
1,64 тыс.
ссылок
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد ☆ آرشیو @UnbelieversLectures ☆ کتابخانه‌انجمن @ir_antitheists_Library ☆ ربات انجمن @anti_theistsBot ☆ گروه انجمن @iranian_antitheists_group ☆ وبلاگ رسمی انجمن tiny.cc/anti-theists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران


مسیحیت، برای ده‌سده مسلح با قدرت مطلق‌کلیسا و دولت و در نبود ھیچ رقیبی، موفق به تباه‌کردن، پست‌کردن و منحرف‌ساختن اندیشه مردم‌اروپا بود. ھیچ رقیبی نداشت چون بیرون‌ کلیسا هیچ اندیشمند و هیچ دانش‌آموخته‌ای نبود. به تنهایی فکر می‌کرد، سخن می‌گفت و می‌نوشت و خودش ھم درس می‌داد. بدعت‌گذارانی از آن بر آمدند ولی آنان تنها بر جنبه‌ھای الاھیاتی و عملی نظام اثر گذاشتند و نه بر تعصب بنیادین

باور به خدا، روح مجرد و سازنده جهان و باور به غیرمادی بودن روح، دست نخورده باقی ماندند. این دو باور به شالوده ھمه تمدن‌شرقی و غربی اروپا بدل گشت، به ھمه نهادھا و جزئیات زندگی‌خصوصی و عمومی ھمه طبقات و توده‌ھا رخنه کردند و ھمه جا خود را به نمایش گزاردند

آیا با وجود آن رسوج عجیب است اگر این باورھا را حتی امروزه روز، زنده بیابیم که می‌کوشند خود نفوذ منحوس خود را حتی بر اندیشمندان برگزیده‌ای از قبیل مازینی، میشله، کوینت و دیگران اعمال کنند؟ دیده‌ایم که نخستین حمله به آن، از #رنسانس و در میان آزاداَندیشان سده پانزدهم اتفاق افتاد که قهرمانان و شهیدان مانند وانینی، جیوردانوبرونو و گالیله را پرورد

مبارزه با مذھب با وجود پنهان شدن در میان سر و صدا، غوغا و شور اصلاحات‎مذھبی، بی‎سر و صدا به کار نامریی خود ادامه داد، به آزاداَندیشان ھر نسل اختصاص یافته و رسالتش آزادسازی انسان با کنار گذاشتن پوچی‌ها و مزخرفات بود، تا آنکه در نیمه دوم سده ھیجدهم بالاخره دوباره در روز روشن ظاھر شده، بی‌باکانه پرچم بی‌خدایی و ماتریالیسم را بلند کرد

پس ممکن است کسی فکر کند ھمه اندیشه انسان باید بر محور رھاندن خود از وسواس الوھیت باشد. نه! توھم‌الوھیت که انسانیت برای ھیجده‎سده از آن تغذیه کرده (اگر فقط مسیحیت را نام بریم) برای آخرین بار است که می‌تواند خود را قدرتمندتر از حقیقت نشان دھد. دیگر نمی‌تواند از قبیله‌های‌نادان استفاده کند یا از کلاغ‌سیاه‌های‌کلیسا (کشیشان کاتولیک یا پروتستان) که ھمه ایمان به آنان از دست رفته است

آنچه برایش مانده تنها کشیشان غیر روحانی دروغگو و سفسطه‌گر است و اصول اصلی کار اینان را دو مرد خطرناک برنامه ریخته‌اند، یکی از نادرست‌ترین اندیشمندان و دیگری از بزرگترین استبداد خواھان سده اخیر:
روسو و روبسپیر.

#میخائیل‌باکونین

Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

مسیحیت، برای ده‌سده مسلح با قدرت‌مطلق‌کلیسا و دولت و درنبود ھیچ رقیبی، موفق به تباه‌کردن، پست‌کردن و منحرف‌ساختن اندیشه مردم‌اروپا بود. ھیچ رقیبی نداشت چون بیرون‌ کلیسا هیچ اندیشمند و هیچ دانش‌آموخته‌ای نبود. به تنهایی فکر می‌کرد، سخن می‌گفت و می‌نوشت و خودش ھم درس می‌داد. بدعت‌گذارانی از آن بر آمدند ولی آنان تنها بر جنبه‌ھای الاھیاتی و عملی نظام اثر گذاشتند و نه بر تعصب‌بنیادین

باور به خدا، روح‌مجرد و سازنده‌جهان و باور به غیرمادی‌بودن‌روح دست نخورده باقی ماندند. این دو باور به شالوده ھمه تمدن‌شرقی و غربی اروپا بدل گشت، به ھمه نهادھا و جزئیات زندگی‌خصوصی و عمومی ھمه طبقات و توده‌ھا رخنه کردند و ھمه‌جا خود را به نمایش گزاردند

آیا با وجود آن رسوج عجیب است اگر این باورھا را حتی امروزه روز زنده بیابیم که می‌کوشند خود نفوذ منحوس خود را حتی بر اندیشمندان برگزیده‌ای از قبیل مازینی، میشله، کوینت و دیگران اعمال کنند؟ دیده‌ایم که نخستین حمله به آن، از #رنسانس و در میان آزاداَندیشان سده پانزدهم اتفاق افتاد که قهرمانان و شهیدان مانند وانینی، جیوردانو برونو و گالیله را پرورد

مبارزه با مذھب با وجود پنهان‌شدن در میان سر و صدا، غوغا و شور اصلاحات مذھبی، بی‌سر و صدا به کار نامریی خود ادامه داد، به آزاداندیشان ھر نسل اختصاص یافته و رسالتش آزادسازی انسان با کنار گذاشتن پوچی‌ها و مزخرفات بود، تا آنکه در نیمه دوم سده ھیجدهم بالاخره دوباره در روز روشن ظاھر شده، بی‌باکانه پرچم بی‌خدایی و ماتریالیسم را بلند کرد


پس ممکن است کسی فکر کند ھمه اندیشه انسان باید بر محور رھاندن خود از وسواس الوھیت باشد؟

نه! توھم‌الوھیت که انسانیت برای ھیجده سده از آن تغذیه کرده (اگر فقط مسیحیت را نام بریم) برای آخرین بار است که می‌تواند خود را قدرتمندتر از حقیقت نشان دھد. دیگر نمی‌تواند از قبیله‌های‌نادان استفاده کند یا از کلاغ‌سیاه‌های‌کلیسا (کشیشان کاتولیک یا پروتستان) که ھمه ایمان به آنان از دست رفته است

آنچه برایش مانده تنها کشیشان غیر روحانی‌دروغگو و سفسطه‌گر است و اصول اصلی کار اینان را دو مرد خطرناک برنامه ریخته‌اند، یکی از نادرست‌ترین اندیشمندان و دیگری از بزرگترین استبداد خواھان سده اخیر، روسو و روبسپیر


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


#نیچه و #مرگ‌خدا (۱)

#فریدریش‌نیچه، متفکری که با عصر خویش در جنگ بود. برای درک دیدگاه نیچه در مورد #مرگ‌خدا و #اراده‌قدرت، ما احتیاج داریم جهانی را که او در آن می‌زیست بشناسیم.


قرن نوزدهم، عصر شکوفایی صنعت و تحولات اجتماعی بود. آلمان قدرت صنعتی عظیمی بود که تحت رهبری امپراطور #ویلهلم‌اول متحد شده بود. جامعه اروپا داشت از درون، توسط طبقه متوسطِ در حال رشد، تغییر شکل می‌داد.
طبقه کارگر از شرایط‌شان شاکی بودند و تحت تاثیر عقاید #مارکس رویای #انقلاب در سر می‌پروراندند.
همه ملهم از امکانات علم، دموکراسی، سوسیالیسم و پیشرفت، به آینده چشم دوخته بودند.


اما شامه #نیچه، بوی تعفن چیزی فاسد شده را در بن همه این تحولات حس کرد. او لفاف‌های محاورات رسمی و مودبانه را کنار زد تا حقیقت ساده‌ای را نمایان کند:
✓ دیگر جایی برای خدا در جهان نو و شجاع علم و پیشرفت نیست

در واقع اغلب انسان‌های پیشرو آن عصر نیازی نمی‌دیدند جایی برای خدا باز کنند، چون دیگر به آن ایمانی نداشتند. این بیانگر یک تحول‌عظیم‌اجتماعی بود


مسیحیت در تمام طول #قرون‌وسطا و #رنسانس از طریق نمایندگانش در کلیسا و دولت بر اروپا حکومت کرده بود. ایمان مذهبی به زندگی در تمام سطوح جامعه، از مراسم مختلف دربار شاه تا نظارت بر کارگران فقیر، شکلی و رنگی داده بود.

#خدا طی سده‌های ۱۸ و ۱۹ میلادی به تدریج توسط #علم و #دولت‌های‌سکولار که کلیسا را تضعیف می‌کردند، کنار گذاشته شده بود. در زمان #نیچه، خدا، اگر نگوییم به #خرافه، ولی به امری خصوصی تبدیل شده بود.


✓ خدا بیمار شد زمانی که اجازه داده شد هستی‌اش در محافل بزرگان زیر سوال رود

او از آن روزی که بنیاد علم گذاشته شد و علم راهنمای بهتری از ایمان برای جهان واقعی از کار درآمد، از #اریکه‌قدرت سقوط کرد

نیچه اعلام کرد:
✓ خدا مرده است و همه ما قاتلان اوئیم
#حکمت‌شادان، بخش ۱۲۵


مردم اغلب فکر می‌کنند #نیچه از #مرگ‌خدا خوشحال بود. در واقع موضع #نیچه بسیار پیچیده‌تر و جذاب‌تر از این است.

#نیچه اعتقاد داشت #مرگ‌خدا امکانات بی‌نظیری را برای #اندیشه‌آزاد ایجاد می‌کند. او شادمانه می‌گوید:

✓ بالاخره دوباره افق به‌نظر باز می‌رسد
× دریا، دریای باز ما، دوباره آنجاست، شاید تاکنون هرگز چنین دریای بازی وجود نداشته است
#حکمت‌شادان، بخش ۳۴۳


#نیچه همچنین دید که #مرگ‌خدا جوامع اروپایی را با مشکلات اخلاقی روبرو می‌سازد.
طی قرون متمادی #ایده‌خدا بنیاد ارزش‌های اخلاقی بوده است و بدون این شالوده، ارزش‌های‌اخلاقی اکثریت جامعه سست و بی‌اعتبار می‌شود.

در زمان نیچه متفکرین پیشگام مبانی ارزشی که طی قرن‌ها نظم‌اجتماع را حفظ می‌کرده‌اند، زیر سوال برده بودند.
#داروین، #مارکس و #داستایوسکی مسائل اخلاقی را از دیدگاه‌های تکاملی، اقتصادی و هستی‌گرایانه به بحث گذاشتند و می‌رفت که به زودی آشکار شود:
✓ اخلاق در حقیقت اختراع بشر است


#ادامه‌دارد



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists