یوغ، یوگ، یئُوگَ - رضا آقازاده
شیوه فرهنگ نویسی
درستی کار فرهنگ نویسی در ایران اینگونه است که در برابر هر واژه نخست منشأ واژه را به دست می دهند، مثلا با حروف اختصار پارسی بودن، یا عربی بودن، و یا انگلیسی بودن واژه را نشان می دهند. ولی این کار را در فرهنگ های انگلیسی که در ایران ترجمه و تألیف می شود نمی بینیم. حتی فرهنگ های آکسفورد و لانگمن که در ایران به چاپ می رسد نیز چنین کاری نکرده اند. گرچه در برخی موارد در فرهنگ وبستر در میان توضیحات واژه به ریشه برخی (نه همه)نیز اشاره شده است، ولی اشاره به ریشه واژه به صورت اختصار در "فرهنگ نویسی پارسی امروز" کاری علمی و ارزنده است که نیاز پژوهشگر را مرتفع میکند. مثلا: ع یا عر: عربی/ معر: معرب/ انگ: انگلیسی/فر: فرانسه/ و...
(منابع: برهان قاطع/ لغت نامه دهخدا/ فرهنگ معین/ فرهنگ فارسی صبا/ فرهنگ سخن)
***
یوغ، یوگ، یئُوگَ
«یوغ» از پهلوی(پارسی میانه) «یوخت» و این از اوستایی «یَئُوگَ» می باشد. یوغ در لغت معنای جفت و یکی شدن را می دهد، و در اصطلاح:
«چوبی که هنگام شخم کردن روی گردن جفت گاو می گذارند و گاوآهن را به آن می بندند، جوغ و جغ هم می گویند.
همی گفت با او گزاف و دروغ
مگر کاندر آرد سرش را به یوغ.(ابوشکور)» (نقل از فرهنگ فارسی صبا)
پس «یوغ» از این روی که بر گردن جفت گاو نهاده می شود «یوغ» است.
زیر یوغ فلان رفتن هم یعنی با او جفت شدن و یکی شدن، و در واقع تحت الحمایت او شدن است.
یوگا در سنسکریت نیز از همین است و معنای جفت و یکی شدن را دارد.
بخشهای گاو آهن در گویش کرجی
در گویش کرجی(دِه کرج) یوغ را کِتیل ketĪl میگویند.
به چوبی که میان دو گاو بسته میشود جُت jot گفته میشود.
جام jām چوبی که از میان جُوت به گاوآهن بسته میشود.
چوق čūγ چوب.
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/16461-vaje-korte-ghorte-kot-aghazadeh.html
@iranboom_ir