ڪانال مدافعان حـرم

#سجده
Канал
Логотип телеграм канала ڪانال مدافعان حـرم
@iran_iranПродвигать
15,5 тыс.
подписчиков
79,1 тыс.
фото
58,6 тыс.
видео
104 тыс.
ссылок
ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است ما بر آنیم که این رمز جهانی بشود... ارسال اخبار و انتقاد و پیشنهاد @shahid_313 @diyareasheghi ❤️آرشیو کانال های شهدا و مدافعان حرم 👉 @lranlran
▪️حسین علی هایش را دانه به دانه به #میدان فرستاد تا بدانند #حسین سرباز #دین است نه بنده #حکومت

اما حسین یک #علی را باقی گذاشت تا همان دینی که برایش همه #خون هایش را به قربانگاه کشاند #منجی و هدایت گر داشته باشد.

▪️از #امام_سجاد سوال کردند یابن رسول الله چرا اینقدر بی‌تابی می‌کنید مگر در خاندان شما #شهادت وجود نداشته گفتند: چرا وجود داشته اما #اسارت نه....

▪️ خون دل‌هایی که علی پسر حسین خورد از جسارت و اسارت شعله‌ایی را #فروزان کرده که تا #قیام و قیامت لا بارد ابدا....

▪️ خون دل‌ها خورد علی‌بن‌حسین تا ناله‌ی #پدر غریبش در تن و #جان ما بنشیند و ما را در غم خود #دود کند.

▪️ در #غربت امام غریبم همین بس در #سجده #دعا می‌کرد تا بگوید آنچه #امت رسول‌الله باید بداند، از خفقان همین را فهمیدم که عارفی باید در به #مهر راز بگوید.

🕊شهادت #امام_سجاد تسلیت .

نویسنده: #محمدصادق_زارع

#گرافیست_الشهدا #عاشورا #کربلا

🏴 ڪانال مدافعان حـــــرم 🏴
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
🍃عباس بابایی، نامش که به گوش آسمان می خورد، از #داغ_شهادتش، بغض می کند. ابرها به یاد شجاعتش می بارند. ستاره ها به یاد پروازهای موفقش می درخشند و ماه به یاد ماه بودنش، حسادت می کند. زمین از تواضعش می گوید و بندگان روی زمین از #شوق_پروازش. اما امثال من که کتاب زندگی اش را میخوانیم، جز کلمه #بزرگ_مرد چیزی به ذهنمان نمی آید.

🍃عباس برای ادامه تحصیل به سرزمین امریکا پا گذاشت اما سر بر خاک گذاشته و در #سجده هایش برای معبود دعا می کرد سربلند شود در آزمون خدمت به سرزمین #ایران.

🍃خلبان قصه در #آسمان خدا اوج می گرفت و حواسش به بندگان زمینی بود. برای رضای خدا، خدمت کرد و فرشته نجات شد برای #درماندگان و محتاجان.

🍃سابقه ۳۰۰۰ ساعت پروازش نشان می دهد که خودش نفر اول بوده برای عملیات. نه #نظارت کرد و نه پشت میز نشست. حتی از سفر مکه اش گذشت تا #امنیت را برقرار کند. نگران خلیج فارس بود و کشتی هایی که از آن می گذرند. خطی از #وصیت_نامه اش درس بزرگی است برای همه."به انقلاب خیلی #بدهکاریم"

🍃این روزها جای خالی #بابایی ها به شدت حس می شود. آنان که خالصانه و #صادقانه کار کردند، #خون_شهدا و آرمان های انقلاب خط قرمزشان بود. راستی چقدر به انقلاب بدهکاریم؟کسی حواسش به خط قرمزها هست؟

#تولدت_مبارک❤️

نویسنده : #طاهره_بنایی منتظر

🕊به مناسبت سالروز #تولد
#شهید #عباس_بابایی

📅تاریخ تولد : ۱۴ آذر ۱۳۲۹
📅تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد ۱۳۶۶
🥀مزار شهید : گلزار شهدا قزوین

#گرافیست_الشهدا

▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
▪️حسین علی هایش را دانه به دانه به #میدان فرستاد تا بدانند #حسین سرباز #دین است نه بنده #حکومت

اما حسین یک #علی را باقی گذاشت تا همان دینی که برایش همه #خون هایش را به قربانگاه کشاند #منجی و هدایت گر داشته باشد.

▪️از #امام_سجاد سوال کردند یابن رسول الله چرا اینقدر بی‌تابی می‌کنید مگر در خاندان شما #شهادت وجود نداشته گفتند: چرا وجود داشته اما #اسارت نه....

▪️ خون دل‌هایی که علی پسر حسین خورد از جسارت و اسارت شعله‌ایی را #فروزان کرده که تا #قیام و قیامت لا بارد ابدا....

▪️ خون دل‌ها خورد علی‌بن‌حسین تا ناله‌ی #پدر غریبش در تن و #جان ما بنشیند و ما را در غم خود #دود کند.

▪️ در #غربت امام غریبم همین بس در #سجده #دعا می‌کرد تا بگوید آنچه #امت رسول‌الله باید بداند، از خفقان همین را فهمیدم که عارفی باید در به #مهر راز بگوید.

🕊شهادت #امام_سجاد تسلیت .

نویسنده: #محمدصادق_زارع

#گرافیست_الشهدا #عاشورا #کربلا

🏴 ڪانال مدافعان حـــــرم 🏴
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
🍃عباس بابایی، نامش که به گوش آسمان می خورد، از #داغ_شهادتش، بغض می کند. ابرها به یاد شجاعتش می بارند. ستاره ها به یاد پروازهای موفقش می درخشند و ماه به یاد ماه بودنش، حسادت می کند. زمین از تواضعش می گوید و بندگان روی زمین از #شوق_پروازش. اما امثال من که کتاب زندگی اش را میخوانیم، جز کلمه #بزرگ_مرد چیزی به ذهنمان نمی آید.

🍃عباس برای ادامه تحصیل به سرزمین امریکا پا گذاشت اما سر بر خاک گذاشته و در #سجده هایش برای معبود دعا می کرد سربلند شود در آزمون خدمت به سرزمین #ایران.

🍃خلبان قصه در #آسمان خدا اوج می گرفت و حواسش به بندگان زمینی بود. برای رضای خدا، خدمت کرد و فرشته نجات شد برای #درماندگان و محتاجان.

🍃سابقه ۳۰۰۰ ساعت پروازش نشان می دهد که خودش نفر اول بوده برای عملیات. نه #نظارت کرد و نه پشت میز نشست. حتی از سفر مکه اش گذشت تا #امنیت را برقرار کند. نگران خلیج فارس بود و کشتی هایی که از آن می گذرند. خطی از #وصیت_نامه اش درس بزرگی است برای همه."به انقلاب خیلی #بدهکاریم"

🍃این روزها جای خالی #بابایی ها به شدت حس می شود. آنان که خالصانه و #صادقانه کار کردند، #خون_شهدا و آرمان های انقلاب خط قرمزشان بود. راستی چقدر به انقلاب بدهکاریم؟کسی حواسش به خط قرمزها هست؟

#شهادتت_مبارک💔

نویسنده : #طاهره_بنایی منتظر

🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید #عباس_بابایی

📅تاریخ تولد : ۱۴ آذر ۱۳۲۹
📅تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد ۱۳۶۶
🥀مزار شهید : گلزار شهدا قزوین

#گرافیست_الشهدا

▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
🍂علی وارد مسجد شد دانه به دانه همه آن‌هایی که خوابیده بودند با دست خود بیدار کرد رسید به غریبه‌ای که نمی‌شناختم با دست تکانش داد و گفت برادر بلند شو وقت #نماز است نگاهش را که بالا آورد علی لبخندی زد از آن لبخندها که تا تهش را می‌خواند، و بعد گفت #انا_لله_و_انا_اله_راجعون و با همان لبخند رفت و در محراب شروع به گفتن اذان کرد.

🍂نماز نافله بست و عجب نمازی، مشغول بودم مثل علی به نماز، علی در #سجده بود و عجیب طولش می‌داد. ذهنم رفت به این سمت که چرا علی آن آیه را خواند. غریبه پشت علی جاگیر شده بود و علی نمازش را به حوصله پیش می‌برد وسط تاریکی و روشنایی #مسجد برق شمشیری را دیدم که معلوم بود خوب صیقل خورده بود و تیز شده بود، گویی می‌خواهد ریشه‌ای را قطع کند تا به خودم آمدم خون به #محراب بود و ندا بلند کرد #فزت_و_رب_الکعبه

🍂 آخ نکند مراد #علی از خواندن آن آیه همین بود. غریبه را گرفتم دستار از چهره‌اش که کنار زدم مرادی بود از #خوارج صفین و از پیش قراول‌های نهروان، تف به غیرتت مرد #معاویه و عمروعاص را ول کرده‌ای چسبیده‌ای به علی آخ از #جهل شما جماعت که همیشه یک منزل عقب‌تر اتراق کرده‌اید این بود علی که می‌گفتید گردن می‌دهیم تا دوباره خانه نشین نشوند. مکالماتم که با پسر نحس #ملجم تمام شد علی دیگر در مسجد نبود و ردی خون از او مانده بود

🍂خدایا عافیت را در امور ما قرار ده و هم عاقبت را
وای بر ما وای که علی در محراب بود و ما در مرداب

نویسنده : #محمدصادق_زارع

°•#شهادت امیرالمومنین علی(ع) تسلیت

#گرافیست_الشهدا #نجف #کوفه

▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
عباس بابایی
نامش که به گوش آسمان می خورد، از #داغ_شهادتش، بغض می کند . ابرها به یاد شجاعتش می بارند.ستاره ها به یاد پروازهای موفقش می درخشند و ماه به یاد ماه بودنش، حسادت می کند.
زمین از تواضعش می گوید و بندگان روی زمین از #شوق_پروازش.
اما امثال من که کتاب زندگی اش را میخوانیم ، جز کلمه #بزرگ_مرد چیزی به ذهنمان نمی آید.

عباس برای ادامه تحصیل به سرزمین امریکا پا گذاشت اما سر بر خاک گذاشته و در #سجده هایش برای معبود دعا می کرد سربلند شود در آزمون خدمت به سرزمین #ایران.

#خلبان قصه در #آسمان خدا اوج می گرفت و حواسش به بندگان زمینی بود.برای رضای خدا، خدمت کرد و #فرشته_نجات شد برای درماندگان و محتاجان.

سابقه ۳۰۰۰ ساعت پروازش نشان می دهد که خودش نفر اول بوده برای عملیات.نه #نظارت کرد و نه پشت میز نشست.حتی از سفر مکه اش گذشت تا #امنیت را برقرار کند .نگران خلیج فارس بود و کشتی هایی که از آن می گذرند. خطی از #وصیت_نامه اش درس بزرگی است برای همه. " به انقلاب خیلی بدهکاریم"

این روزها جای خالی #بابایی ها به شدت حس می شود.آنان که خالصانه و #صادقانه کار کردند ، #خون_شهدا و آرمان های انقلاب خط قرمزشان بود.

راستی چقدر #به_انقلاب_بدهکاریم؟کسی حواسش به خط قرمزها هست؟

#تولدت_مبارک.....

نویسنده:#طاهره_بنایی منتظر

🍃به مناسبت سالروز تولد #شهید #عباس_بابایی

📅تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۲۹
📅تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد۱۳۶۶

🥀مزار شهید :گلزار شهدا قزوین.

#گرافیست_الشهدا

▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
▪️حسین علی هایش را دانه به دانه به #میدان فرستاد تا بدانند #حسین سرباز #دین است نه بنده #حکومت

اما حسین یک #علی را باقی گذاشت تا همان دینی که برایش همه #خون هایش را به قربانگاه کشاند #منجی و هدایت گر داشته باشد.

▪️از #امام_سجاد سوال کردند یابن رسول الله چرا اینقدر بی‌تابی می‌کنید مگر در خاندان شما #شهادت وجود نداشته گفتند: چرا وجود داشته اما #اسارت نه....

▪️ خون دل‌هایی که علی پسر حسین خورد از جسارت و اسارت شعله‌ایی را #فروزان کرده که تا #قیام و قیامت لا بارد ابدا....

▪️ خون دل‌ها خورد علی‌بن‌حسین تا ناله‌ی #پدر غریبش در تن و #جان ما بنشیند و ما را در غم خود #دود کند.

▪️ در #غربت امام غریبم همین بس در #سجده #دعا می‌کرد تا بگوید آنچه #امت رسول‌الله باید بداند، از خفقان همین را فهمیدم که عارفی باید در به #مهر راز بگوید.

🕊شهادت #امام_سجاد تسلیت .

نویسنده: #محمدصادق_زارع

#گرافیست_الشهدا #عاشورا #کربلا

🏴 ڪانال مدافعان حـــــرم 🏴
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
وقتے زیارٺ نامہ ے تو #سجده دارد

یعنے تو #اربابے و باقے بنده هستند #حسین

صلے الله علیڪ یٰا أبٰا عَبْدِاللّٰه (ع)

#صبحتون_حسینی


🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
دل تنگ ، گلو انبار #بغض ، چشم محتاج اشک و #اشک منتظر شکستن دل های نادم از گناه است

سرزانوها ، زخمی از زمین خوردن های بسیار و نفس لوامه، عصبانی از #نفس_اماره گوشه ای آه #حسرت می کشد.

این جنگ هنوز هم ادامه دارد..اما در این مسیر هستند انسان هایی که راه مبارزه با نفس را نشان دادند و سرانجام شهد شیرین #شهادت نصیبشان شد .مثل #سید_احمد_پلارک . به گفته مادرش ، #نماز شب هایش ترک نمی شد و #سجده های طولانی اش مونس نماز شب هایش بود..

همانی که خواب شهیدی را دید و به واسطه آن جایگاهش در #بهشت را مشاهده کرد.و پس از آن او بود و بهشت رضا و مزارشهیدی که خوابش را دید..
.
همانی که در #جبهه گفت: اگر یه نفر مریض شود بهتر از آن است که همه مریض شود.خودش داوطلب شد و همه را از رودخانه گذراند و در آخر او بود و پاهایی که از #سرما یخ زده بودند.

برای #مبارزه با نفسش ،‌سرویس های بهداشتی را می شست و همیشه بوی بد همراهش بود اما، در زمان شهادتش از بوی خوش، #پیکرش را پیدا کردند.

حالا او به #شهید_عطری معروف است و زائران زیادی دارد که با استشمام بوی #گلاب ، مزارش را پیدا می کنند .

شهدا مبارزه کردند با نفس، حال این ماییم و #نفسی که هربارمعصیت را مهمان ناخوانده قلب های خسته می کند‌.

ای شهید ...

پرونده #اعمال پر از گناه و گردن های کج شده از #ندامت تنها دارایی این روزهای سرگردانی است .

تو را قسم به #حضرت_مادر که اشک هایت در #روضه اش زبانزد دوستانت بود نگاهمان کن .

تورا قسم به همان #زیارت_عاشورا هرصبحت و شال مشکی عزایت سفارشمان را به #ارباب بکن ...

نویسنده:#طاهره_بنایی منتظر

به مناسبت شهادت #شهید #سید_احمد_پلارک


📅تاریخ تولد:۱۳۴۴. تبریز
📅تاریخ شهادت:۲۲ فروردین ۱۳۶۶. شلمچه
🗺مزار شهید:بهشت زهرا.تهران
#گرافیست_الشهدا

🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
ڪانال مدافعان حـرم
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_هفتم 💠 اعتراض عباس قلبم را آتش زد و نفس زن‌عمو را از شدت گریه بند آورد. زهرا با هر دو دست مقابل صورتش را گرفته بود و باز صدای گریه‌اش به‌وضوح شنیده می‌شد. زینب کوچکترین دخترِ عمو بود و شیرین‌زبان ترین‌شان که چند قدمی جلو آمد و…
✍️ #تنها_میان_داعش

#قسمت_هشتم

💠 دستم به دیوار مانده و تنم در گرمای شب #آمرلی، از سرمای ترس می‌لرزید و صدای عباس را شنیدم که به عمو می‌گفت :«وقتی #موصل با اون عظمتش یه روزم نتونست #مقاومت کنه، تکلیف آمرلی معلومه! تازه اونا ُنی بودن که به بیعت‌شون راضی شدن، اما دست‌شون به آمرلی برسه، همه رو قتل عام می‌کنن!»

تا لحظاتی پیش دلشوره زنده ماندن حیدر به دلم چنگ می‌زد و حالا دیگر نمی‌دانستم تا برگشتن حیدر، خودم زنده می‌مانم و اگر قرار بود زنده به دست #داعش بیفتم، همان بهتر که می‌مُردم!

💠 حیدر رفت تا فاطمه به دست داعش نیفتد و فکرش را هم نمی‌کرد داعش به این سرعت به سمت آمرلی سرازیر شود و همسر و دو خواهر جوانش #اسیر داعش شوند.

اصلاً با این ولعی که دیو داعش عراق را می‌بلعید و جلو می‌آمد، حیدر زنده به #تلعفر می‌رسید و حتی اگر فاطمه را نجات می‌داد، می‌توانست زنده به آمرلی برگردد و تا آن لحظه، چه بر سر ما آمده بود؟

💠 آوار وحشت طوری بر سرم خراب شد که کاسه صبرم شکست و ضجه گریه‌هایم همه را به هم ریخت. درِ اتاق به ضرب باز شد و اولین نفر عباس بود که بدن لرزانم را در آغوش کشید، صورتم را نوازش می‌کرد و با مهربانی همیشگی‌اش دلداری‌ام می‌داد :«نترس خواهرجون! موصل تا اینجا خیلی فاصله داره، هنوز به تکریت و کرکوک هم نرسیدن.» که زن‌عمو جلو آمد و با نگرانی به عباس توصیه کرد :«برو زودتر زن و بچه‌ات رو بیار اینجا!»

عباس سرم را بوسید و رفت و حالا نوبت زن‌عمو بود تا آرامم کند :«دخترم! این شهر صاحب داره! اینجا شهر امام حسنِ (علیه‌السلام)!» و رشته سخن را به خوبی دست عمو داد که او هم کنار جمع ما زن‌ها نشست و با آرامشی مؤمنانه دنبال حکایت را گرفت :«ما تو این شهر مقام #امام_حسن (علیه‌السلام) رو داریم؛ جایی که حضرت ۱۴۰۰ سال پیش توقف کردن و نماز خوندن!»

💠 چشم‌هایش هنوز خیس بود و حالا از نور ایمان می‌درخشید که به نگاه نگران ما آرامش داد و زمزمه کرد :«فکر می‌کنید اون روز امام حسن (علیه‌السلام) برای چی در این محل به #سجده رفتن و دعا کردن؟ ایمان داشته باشید که از ۱۴۰۰ سال پیش واسه امروز دعا کردن که از شرّ این جماعت در امان باشیم! شما امروز در پناه پسر #فاطمه (سلام الله علیهما) هستید!»

گریه‌های زن‌عمو رنگ امید و #ایمان گرفته و چشم ما دخترها همچنان به دهان عمو بود تا برایمان از کرامت #کریم_اهل_بیت (علیه‌السلام) بگوید :«در جنگ #جمل، امام حسن (علیه‌السلام) پرچم دشمن رو سرنگون کرد و آتش #فتنه رو خاموش کرد! ایمان داشته باشید امروز #شیعیان آمرلی به برکت امام حسن (علیه‌السلام) آتش داعش رو خاموش می‌کنن!»

💠 روایت #عاشقانه عمو، قدری آرام‌مان کرد و من تا رسیدن به ساحل آرامش تنها به موج احساس حیدر نیاز داشتم که با تلفن خانه تماس گرفت. زینب تا پای تلفن دوید و من برای شنیدن صدایش پَرپَر می‌زدم و او می‌خواست با عمو صحبت کند.

خبر داده بود کرکوک را رد کرده و نمی‌تواند از مسیر موصل به تلعفر برسد. از بسته بودن راه‌ها گفته بود، از تلاشی که برای رسیدن به تلعفر می‌کند و از فاطمه و همسرش که تلفن خانه‌شان را جواب نمی‌دهند و تلفن همراه‌شان هم آنتن نمی‌دهد.

💠 عمو نمی‌خواست بار نگرانی حیدر را سنگین‌تر کند که حرفی از حرکت داعش به سمت آمرلی نزد و ظاهراً حیدر هم از اخبار آمرلی بی‌خبر بود. می‌دانستم در چه شرایط دشواری گرفتار شده و توقعی نداشتم اما از اینکه نخواست با من صحبت کند، دلم گرفت.

دست خودم نبود که هیچ چیز مثل صدایش آرامم نمی‌کرد که گوشی را برداشتم تا برایش پیامی بفرستم و تازه پیام عدنان را دیدم. همان پیامی که درست مقابل حیدر برایم فرستاد و وحشت حمله داعش و غصه رفتن حیدر، همه چیز را از خاطرم برده بود.

💠 اشکم را پاک کردم و با نگاه بی‌رمقم پیامش را خواندم :«حتماً تا حالا خبر سقوط موصل رو شنیدی! این تازه اولشه، ما داریم میایم سراغ‌تون! قسم می‌خورم خبر سقوط آمرلی رو خودم بهت بدم؛ اونوقت تو مال خودمی!»

رنگ صورتم را نمی‌دیدم اما انگشتانم روی گوشی به وضوح می‌لرزید. نفهمیدم چطور گوشی را خاموش کردم و روی زمین انداختم، شاید هم از دستان لرزانم افتاد.

💠 نگاهم در زمین فرو می‌رفت و دلم را تا اعماق چاه وحشتناکی که عدنان برایم تدارک دیده بود، می‌بُرد. حالا می‌فهمیدم چرا پس از یک ماه، دوباره دورم چنبره زده که اینبار تنها نبود و می‌خواست با لشگر داعش به سراغم بیاید!

اما من شوهر داشتم و لابد فکر همه جایش را کرده بود که اول باید حیدر کشته شود تا همسرش به اسیری داعش و شرکای #بعثی‌شان درآید و همین خیال، خانه خرابم کرد...

#ادامه_دارد


✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد



🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
بسم رب الحسین به ظهور الحجه

امروز خورشــــــید شادمانه ترین طلوعش را خواهد داشت و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت.

ملائکه از #آسمان، #زمین را نظاره گرند، در چشمانشان برق شادی پیداست، آخر امروز با همه‌ی روزها فرق دارد.

طفلی با سیمای نورانی و زیبا از نسل #حیدر کرار، که پنجم #شعبان سال سی و هشت هجری قمری را به نام خودش ثبت کرد.

#حسین_بن_علی شادمان فرزندش را در #آغوش می‌گیرد. حاضران یک به یک برای تبریک جلو می‌آیند، خانه غرق در شادی است.

نامش را #علی نهادند، اما شاید کسی نمی‌دانست که روزی قرار است سجاده‌ی علی بن حسین گواه #سجده های طولانیِ بسیارش باشد و لقب #سجاد را به صاحبش بدهد. آسمان پر ستاره شب شاهد خلوت های #شبانه‌ با معبودش باشد و هلال ماه در آسمان شب بارها او را پرسه زنان در کوچه های #مدینه ببیند که دل #یتیمان را شاد می‌کند.

امروز کسی پا به عرصه گذاشته که قرار است دوشادوش #پدر تا سرزمین #نینوا برود و روزی پرده از راز های آن دشت بردارد. کسی که ادامه دهنده راه پدر خواهد بود، آری امروز فرزندی #متولد شد که زینت #عبادت کنندگان و پیام آور #عاشوراییان است.

نویسنده: #مهدیه_نادعلی

#گرافیست_الشهدا #ولادت_امام_سجاد #مدینه

🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
بخونید👇👇

من یک #مسلمان هستم...

اگر میلیون ها تومان خرج مسافرتم به #ترکیه شود همه میگویند:
ایول چه آدم #لارج و با کلاسی!!

اگر یک میلیون تومان خرج سفرم به #کربلا یا مکه شود همان جماعت میگویند:
چراغی که به خانه رواست به مسجد #حرام است!🙁

اگر خرج یک شب #عروسی من به همراه #مشروب و #تجملات ۲۵ میلیون تومان شود همه میگویند:
عجب عروسی باحال و #خفنی ایول!!😐

اگر یک عدس پلوی #ساده نذری بدهم به ۱۰۰ عزادار همان جماعت میگویند:
چرا با این پول شکم ۱۰۰ گرسنه را سیر نکردی #ریا_کار!!🤕

اگر برای یک شب میهمانی خود یک #گوسفند سر ببرم همه میگویند:
ایول چه مهمانی با کیفیت و بزرگی!!😐


اگر برای #عید_قربان یک #گوسفند سر ببرم همان جماعت میگوید:
گوسفند بیچاره چه گناهی داشت که سر بریدین؟!☹️

اگر در یک جمع ب یک مذهبی مسلمان اعم از شیعه و سنی #فحاشی و اهانت کنم میگویند:
چه روشنفکر و میهن دوست و حق شناس!!😏


اما اگر در راهپیمایی اعلام انزجار از #صهیونیست_های قاتل شرکت کنم همان جماعت میگویند:
چه شده چرا با #دنیا سر #جنگ دارید؟ساندیس هم دادن؟😠


اگر پولهای خود را خرج یک #پارتی در باغ میلیاردی در خارج از شهر کنم میگویند:
چقدر آدم #باحال و پایه خوشگذرانی ای هست!!😏


اگر یک هزارم این پول را خرج راه اندازی یک روضه امام حسین(ع)کنم همان جماعت میگویند:
عجب انسان #ریاکار و توجه دوستی!!😠

اگر #آمریکا و اسرائیل هم عقیده هایم را بکشد در دنیا میگویند:
#حقشان است این ها #تروریست هستند!!😡

اگر #داعش هم عقیده هایم را سر ببرد همان جماعت میگویند:
داعشی های وحشی همان اسلام واقعی هستند..😡

اگر #کریسمس را تبریک بگویم میگویند:
ایول چقدر محدوده فکری بزرگی داره!!😖

اگر #عید_غدیر را تبریک بگویم همان جماعت میگویند:
بیچاره عقده عیدهای اعراب را داره!!😫

اگر روز تولد #کوروش (به ادعای برخی)را تبریک بگویم میگویند:
خیلی انسان #روشنفکر و شریفی هست .


اگر روز تولد #پیامبرم را تبریک بگویم همان جماعت میگویند:
بیچاره عقده اعراب رو داره!😫

اگر به قبر #کوروش #سجده کنم میگویند:
عجب انسان بزرگ فکر و فهمیده ای!.😖

اگر #ضریح امام خود را ببوسم همان جماعت میگویند:
ای #مرده_پرست مغز خالی،ای قبر پرست،ای بی فکر...😖😫😠

⚠️آری دوست من،اگر بخواهی پیرو #حق باشی دشواری ها بسیار است!
به راستی که چقدر جالب است این یک بام و دوهوایی برخی هوا و هوس پرست های ظاهرا روشنفکر..."

#من_مسلمانم 😊


🌹ڪانال مدافعان حرم🌹👇
🌐 @Iran_Iran
💐🍃🌿🌼🍂🌺
🍃🌺🍂


🌷 #هفت_سیـــن_مناطق_جنگی🌷

" دوکوهـــــــه " سین  ندارد اما !

" #ساختمانهـایش"سحرگاهانی را به خاطر دارد که رزمندگان ،
با نوای دلنیشن مناجات نورایی همــدوش ِستارگان ، همپای فرشتگان و در کنــــار ِماه ،با خدا سخن میگفتند،
سنگر سازان بی سنگر...

🌷 🕊🕊🌷

" فکـــــــــه " سین ندارد امّا !

" #سجده های"بسیجیانی را به خاطر دارد که با سربندهای سبز و سرخ ،سرهایشان را به خدا سپردند و با ندای" اعرلله جمجمتک " به دیدار معشوق شتافتند...

🕊 🌹🌹🕊

" شـــــــــرهانی " سین ندارد امّا !

" #سنگرهایش" زخم ِ تن ِ شقایق هایی را به خاطر دارد که در کربلای خمینی(ره)با رمــــز
" یـــ زینب ــــــــا " هر آنچه داشتند تقدیم ِ حضـــرتِ ارباب نمودند...

🕊 🌹🌹🕊

" کانال کمیــــــــــــل " سین ندارد امّا !

" #سکــوی'"پرواز ِلب تشنگانی شد ، که مقتل شان یادآور کربلاست...

🕊 🌷🌷🕊

" طلائیــــــــــــــــه " سین ندارد امّا !

" #سه_راه"شهادتش گــواه ِ رشادت ِمردانی ست که سبکبـــــــــــال ، تا عرش ِ اعــــلا ،پرستــــو شدند...

🕊 🌷🌷🕊

" ارونـــــــــــد "سین ندارد اما !

" #ساحل"خونینش ، غواصانی را به خاطر دارد که در شبهای عملیات ، از سیم خادار ِ نـَفــس،
گــذشتند و دل ، به دریای بیکران ِ عشق و عرفان زدن...

🕊🌷🌷🕊

" شلمچــــــــــــه " سین ندارد امّا !

" #سرداران " بی نام و نشـانی را به خاطر دارد کــــــــه همچون مادرشان زهـــرا(س)فدایی ولایت شـــــــــــدند و گمنــــــام ماندند.

🌷"شادی روح شهدا صلوات" 🌷

#عاشقان_شهادت

🌹ڪانال مدافعان حرم🌹
@Iran_Iran