ڪانال مدافعان حـرم

#ابد
Канал
Логотип телеграм канала ڪانال مدافعان حـرم
@iran_iranПродвигать
15,5 тыс.
подписчиков
79,1 тыс.
фото
58,6 тыс.
видео
104 тыс.
ссылок
ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است ما بر آنیم که این رمز جهانی بشود... ارسال اخبار و انتقاد و پیشنهاد @shahid_313 @diyareasheghi ❤️آرشیو کانال های شهدا و مدافعان حرم 👉 @lranlran
می نویسم برای تو
برای توکه بودنت را
نه #چشمانم میبیند،
نه گوش هایم می شنود،
نه دستانم لمس می کند.
تنها راه این است که
#دلم را برایت قلم کنم
و از تو بنویسم.

از تبار #حسین بودی و هم نام امامت ،
از همان کودکی نمک سفره #ارباب خورده بودی .از بدو تولد ،
از همان روزی که قرار بود نباشی
تا شبی که در #روضه_امام_حسین میان دستان #مادرت نمک گیر خانه ارباب شدی.
#سرنوشتت از همان روز مشخص شد.

تو آمده بودی که حسینی باشی.
آمدی نشان بدهی هنوز هم میشود #حسینی شد.
فقط مرد میدان میخواهد.
این را میشد از همان روزهای ازدواجت هم فهمید.
نمی دانم آن روز با #شهدا چه گفتی و چه کردی که ثمره اش آغاز زندگی مشترکتان بود.
زندگی که با طریق شهدا آغاز شود...
سرانجامی جز #شهادت هم نمیتواند داشته باشد!
اصلا همسرت هم این را فهمیده بود.
او هم میدانست
میخواستی بروی تا برای همیشه بمانی
بروی تا جاودان شوی.

اصلا #سوریه که رفتی ، همین دخترت؛ زهرا هم انگار فهمیده بود
که بابا قرار است به مراد دل خویش برسد.
دلتنگی هایش را این چنین برایت نوشت:
#باباجان سلام!
ای پدرجان! من منم زهرایت
دختر کوچک تو
ای امید من
و ای شادی تنهایی من
یاد داری دم رفتن دامنت را گرفتم؟
و گفتم: پدر این بار نرو..
من همان روز فهمیدم #سفرت طولانیست

او نوشت و تو را خواند و تو هم آمدی.
آن هم چه آمدنی..
چهارده خرداد ۹۲ ،با لبخندی که تا ابد به صورتت نقش بسته بود به خانه برگشتی.
و
اینک ما مانده ایم و تویی که تا #ابد هستی !

نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی

🕊 #شهید #محمدحسین_عطری

📆تولد : ۸ مرداد ۱۳۵۵
📅 شهادت : ۱۴ خرداد ۱۳۹۲

🥀مزار : #گیلان

#گرافیست_الشهدا
#طراحی #دل_نوشته

🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
می نویسم برای تو
برای توکه بودنت را
نه #چشمانم میبیند،
نه گوش هایم می شنود،
نه دستانم لمس می کند.
تنها راه این است که
#دلم را برایت قلم کنم
و از تو بنویسم.

از تبار #حسین بودی و هم نام امامت ،
از همان کودکی نمک سفره #ارباب خورده بودی .از بدو تولد ،
از همان روزی که قرار بود نباشی
تا شبی که در #روضه_امام_حسین میان دستان #مادرت نمک گیر خانه ارباب شدی.
#سرنوشتت از همان روز مشخص شد.

تو آمده بودی که حسینی باشی.
آمدی نشان بدهی هنوز هم میشود #حسینی شد.
فقط مرد میدان میخواهد.
این را میشد از همان روزهای ازدواجت هم فهمید.
نمی دانم آن روز با #شهدا چه گفتی و چه کردی که ثمره اش آغاز زندگی مشترکتان بود.
زندگی که با طریق شهدا آغاز شود...
سرانجامی جز #شهادت هم نمیتواند داشته باشد!
اصلا همسرت هم این را فهمیده بود.
او هم میدانست
میخواستی بروی تا برای همیشه بمانی
بروی تا جاودان شوی.

اصلا #سوریه که رفتی ، همین دخترت؛ زهرا هم انگار فهمیده بود
که بابا قرار است به مراد دل خویش برسد.
دلتنگی هایش را این چنین برایت نوشت:
#باباجان سلام!
ای پدرجان! من منم زهرایت
دختر کوچک تو
ای امید من
و ای شادی تنهایی من
یاد داری دم رفتن دامنت را گرفتم؟
و گفتم: پدر این بار نرو..
من همان روز فهمیدم #سفرت طولانیست

او نوشت و تو را خواند و تو هم آمدی.
آن هم چه آمدنی..
چهارده خرداد ۹۲ ،با لبخندی که تا ابد به صورتت نقش بسته بود به خانه برگشتی.
و
اینک ما مانده ایم و تویی که تا #ابد هستی !

نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی

🕊 #شهید #محمدحسین_عطری

📆تولد : ۸ مرداد ۱۳۵۵
📅 شهادت : ۱۴ خرداد ۱۳۹۲

🥀مزار : #گیلان

#گرافیست_الشهدا
#طراحی #دل_نوشته

🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
می نویسم برای تو
برای توکه بودنت را
نه #چشمانم میبیند،
نه گوش هایم می شنود،
نه دستانم لمس می کند.
تنها راه این است که
#دلم را برایت قلم کنم
و از تو بنویسم.

از تبار #حسین بودی و هم نام امامت ،
از همان کودکی نمک سفره #ارباب خورده بودی .از بدو تولد ،
از همان روزی که قرار بود نباشی
تا شبی که در #روضه_امام_حسین میان دستان #مادرت نمک گیر خانه ارباب شدی.
#سرنوشتت از همان روز مشخص شد.

تو آمده بودی که حسینی باشی.
آمدی نشان بدهی هنوز هم میشود #حسینی شد.
فقط مرد میدان میخواهد.
این را میشد از همان روزهای ازدواجت هم فهمید.
نمی دانم آن روز با #شهدا چه گفتی و چه کردی که ثمره اش آغاز زندگی مشترکتان بود.
زندگی که با طریق شهدا آغاز شود...
سرانجامی جز #شهادت هم نمیتواند داشته باشد!
اصلا همسرت هم این را فهمیده بود.
او هم میدانست
میخواستی بروی تا برای همیشه بمانی
بروی تا جاودان شوی.

اصلا #سوریه که رفتی ، همین دخترت؛ زهرا هم انگار فهمیده بود
که بابا قرار است به مراد دل خویش برسد.
دلتنگی هایش را این چنین برایت نوشت:
#باباجان سلام!
ای پدرجان! من منم زهرایت
دختر کوچک تو
ای امید من
و ای شادی تنهایی من
یاد داری دم رفتن دامنت را گرفتم؟
و گفتم: پدر این بار نرو..
من همان روز فهمیدم #سفرت طولانیست

او نوشت و تو را خواند و تو هم آمدی.
آن هم چه آمدنی..
چهارده خرداد ۹۲ ،با لبخندی که تا ابد به صورتت نقش بسته بود به خانه برگشتی.
و
اینک ما مانده ایم و تویی که تا #ابد هستی !

نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی

به مناسبت شهادت #شهید_محمدحسین_عطری

📆تولد : ۸ مرداد ۱۳۵۵
📅 شهادت : ۱۴ خرداد ۱۳۹۲

🗺مزار : گیلان

#گرافیست_الشهدا

🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
به حال بعضی ها باید #غبطه خورد تا #ابد

#شهیدی که در #سوریه دنبال #شهادت بود ولی در #قلب_تهران به او داده شد

🌹 شهید #بهنام_میرزاخانی

🌹ڪانال مدافعان حرم🌹
@Iran_Iran