دنباله از
👆
این سبک اینقدر جذاب است که کارگردان مورد علاقهام،
تیلور شریدان که بیشتر در حوزهی وسترن و زندگی سرخپوستان کار میکند اما اکنون در چند زمینهی دیگر هم سرک کشیده، تصمیم گرفته در آن آزمونی داشته باشد؛
عملیات ویژه؛ شیرزن (Special Ops: Lioness). دوبلهی این سریال جذاب، از آنجایی که در جایی اشاره به نام ایران دارد، متوقف شد؛ قانونی جدید در این رابطه! در حالی که وقتی مسؤولان نظام ما آشکارا سخن از درگیری با آمریکا میرانند و بارها هم در عرصهی منطقه چنین شده است دیگر چرا ترسی داشته باشند از آورده شدنِ نامشان به عنوان دشمن و حامیِ تروریست در گفتمانِ رسمی دشمنشان؟! ما که نباید توقع داشته باشیم آنها بگویند دولت رهاییبخشِ ایران (جمهوری اسلامی) که حامی نیروهای آزادیخواه و استعمارستیز است!
از سوی دیگر، این عملِ آنان پیام مهمتری با خود دارد و آن به رسمیت شناختنِ قدرتی در طرفِ دشمنیشان است! خب، طبیعتاً من هم هیچ لذتی نبردم از داستان فیلم
۳۰۰ و حتا در نقدش نوشتم و به آن اعتراض هم کردم، اما در پشتِ چنین کارهایی نوعی ترس از حریف هم هست و دستکم جمهوری اسلامی باید از این که چنین جایگاهی (دیگریِ قوی و همآورد) را یافته بر خود ببالد؛ کم جایگاهی نیست (مانند دولتشهر آتن که دشمنیِ خودش با شاهنشاهی ایران را اغراقشده در بوق و کرنا میکرد و به آن میبالید)! برای نمونه، عموماً ــ حتا امروزه که جنگ سردی وجود ندارد ــ در فیلمهای آمریکایی روسها دشمن هستند؛ مردانی خونسرد و در کار خود حرفهای. این نوعی اعتبار دادن به حریف هم هست، که قدرتی در خور و معارض دارد. به تازگی هم این دشمنان خردمندتر و پیچیدهتر شدهاند که نشانهی پیشرفت در فرهنگ انسانی و روایت داستان است؛ مانند شرحهای طوفانیِ
شاهنامه دربارهی ویژگیهای گاه پیچیده و شگفتانگیزِ
افراسیاب! البته پس از فروپاشی شوروی دشمنان دیگری هم، از جمله چین که البته خیلی محتاطانه دشمن تجسم میشود، بهوجود آمدند و در این دو دهه هم مردمان کشورهای مسلمان منطقهی ما. و فراموش نشود یک دشمن بسیار پررنگتر و شاید ابدی هم در فیلمهای آمریکایی و حتا اروپایی وجود دارد که حتا اگر مستقیم از دلِ جنگ جهانی دوم بیرون نیامده باشد دستکم شخصیت منفیای از تبارش وجود دارد؛ آلمانیها! پس، این حساسیت نسبت به نام ایران نه منطقی است و نه همسو با آرمانهای نظام!
شاید به خاطر همین حساسیت بود که سریال درخشان
فهرست ترمینال (The Terminal List)، که صحنههای غیرشرعی هم ندارد (!)، اصلاً دوبله نشد، چرا که برای رویدادی که در آغاز سریال رخ داده بود مظنون اصلی سپاه قدس بود! من شخصاً بسیار از این سریال لذت بردم و به درستی و همانطور که قابل پیشبینی بود سریال چرخش کرد به سوی عامل درونی در خود آمریکا! و در واقع هم عقاب باید پَرِ خود را در تیرِ مرگش ببیند («از ماست که بر ماست» و اصولاً امکانِ رخ دادن این پیچیدگیِ رفتار فقط در خود آمریکا وجود دارد) و من، به دلایلی که شرحش جای دیگری را میطلبد (فقط کوتاه بگویم به جهت ایدیولوژیک و در نتیجه شعاری شدن این دشمنی، نیز دوریِ گاه همراه با ستیز با فرهنگ ملی ایرانی، اقتصاد فاسد و خودیسالار و ناشایستهسالار و ویرانگرِ کشور و در نتیجه از دست دادنِ پشتیبانی آحاد ایرانیان و ایرانیتباران منطقه، و این که اصولاً «میدان» شورِ مدیریت کار را بر دوش دارد و نه خردِ «ستاد»)، ایران را همآوردِ آمریکا ــ حتا در منطقه ــ نمیدانم و اگر هم گاه ظاهراً بردی رخ میدهد به نظرم مشکوک و احتمالاً در راستای منافع آنان باشد. اما شیوهی عملِ قهرمانِ این مجموعه و منیّتی که دارد ــ و در این باره بهزودی متنِ دیگری خواهم نوشت ــ نقطهی تمایز این سریال با نمونههای مشابه است.
دریغ است این بحث را ببندم و به مجموعهی فوقالعادهی
جک رایان (Tom Clancy's Jack Ryan)، که چهار فصل آن از سال ۲۰۱۸ ارایه شده و متأسفانه فصل چهارمش دوبله نشده، اشاره نکنم؛ داستانی بسیار دقیق و فکرشده ــ که نویسندهاش،
تام کِلَنسی، مرا یاد نویسندهی محبوبم در روزگار پلیسیخوانی،
فردریک فورسایت، میانداخت ــ با شخصیتپردازیای عالی و صحنههای هیجانانگیزی گاه بالاتر از سطح سریالهای معمول (گفتنی است، کلنسی در سال ۲۰۱۳ درگذشت اما به خاطر محبوبیت و معروفیت شخصیت آفریدهاش چهار نویسندهی دیگر، با تأیید خانوادهاش، نوشتن رمانهای جدید پیرامون این شخصیت را دنبال کردند؛ کاری که احتمالا فقط برای
شرلوک هولمز و
جیمز باند رخ داده بود). نقطهی عطف این مجموعه جدا از نشان دادنِ تنوعی که در دشمنها وجود دارد شخصیتپردازیِ این دشمنهاست که همه افرادی خردمند و دارای استدلالهای درست و شیوهی کاری بسیار هوشمندانه همچون حریفِ آمریکاییشان هستند. همان قسمت نخست فصل اول سریال را که ببینید مشتریِ دائمش خواهید شد!
@IfilmReview