تمدن یا توحش/بخش اول حسین اکبری نسب *** تاریخ دو بار تکرار می شود؛ یک بار به شکل تراژدی و یک بار به شکل کمدی. کارل مارکس * این عکس برای من که تاریخ هنر خوانده ام یاد آور واقعه ی پائین کشیدن پیکر مسیح توسط تنی چند از حواریون پس از جان دادن او بر بالای صلیب است. این واقعه در تاریخ هنر غرب بارها توسط هنرمندان نامداری همچون کاروادجو، رامبراند، روبنس و دیگران به تصویر کشیده شده است به گونه ای که تکرار آن انگار یک ناخودآگاه بصری برای هنر مند غربی آفریده است به شکلی که در لحظه ی شات زدن گویی رامبراند یا کاروادجو یا روبنس است که بر روی بوم نقاشی و سر فرصت و با حوصله و تمرکز کمپوزسیون اثر را تعیین می نماید و عکسی اینگونه خاص را خلق می کند تا لحظه ای از تاریخ که در سیر زمانی به سمت آینده کشیده شده است تا رویدادی را دوباره تکرار نماید به همان شکل به ثبت برساند. به گونه ای که انگار چیزی عوض نشده است و یک رویداد به همان شکل در حال تکرار است اما به تعبیر کارل مارکس اگر بار اول بار تراژیک دارد بار دوم شدیدا کمیک است. به زبانی ساده اما واقع نگرانه می توان گفت: ۲۱ قرن است که چیزی عوض نشده است. پیکر بی جان منجی را عده ای ۲۱ قرن پیش از صلیب پائین کشیدند تا به گور بسپارند تا جسدش چند روز بعد رستاخیز کند و اکنون هم پس از ۲۱ قرن ادعای ترقی عده ای مجسمه ی منجی را به پناگاه می برند تا از خشونت و تبعات جنگ در امان باشد. گویی نه از منجی کاری ساخته است نه عقلانیت متریالیستی بشر تواسته است تغییری رو به بهبودی در وضعیت او ایجاد نماید. وضعیت بشر همانقدر رقت بار و اسفناک است که از ابتدا بوده است. انگار صرفا روی زخم ها و بحران هایش روکشی تزئینی کشیده شده که نامش تمدن است که با کمترین تنش ها فرو می ریزد و فاجعه از درون رخ می نماید. این عکس را آندره لوییس آلوس در حین حوادث اخیر اوکراین گرفته است. حوادثی دهشت بار که شبیه واقعه ی تصویر شده در این عکس مظهر تشییع عقلانیت رو به زوال در جهان به ظاهر متمدن اما متوحش ماست. در بخش دوم بیشتر به تحلیل این حوادث و توحش مضمر در ذات آن پرداخته خواهد شد. #اوکراین #خشونت #جنگ #زوال_عقل #آندره_لوییس_آلوس