Смотреть в Telegram
روی دست خودم مانده ام و تمام نمی شود این همه خبرهای تلخ و لبان تشنه و بی دانه این همه پرنده در قفس تنگ آوازخوان کولی غربت های من مرا با خودت ببر و در ترانه های نخوانده ات دفن کن چراکه این سرزمین غرق در اشک و آه دیری است قاب شعر من و بوسه های تو را شکسته است لعنت به خود خواهی "من، من" های کوچک که در تعفن نابخردی های بزرگ و زمستان بی انتها گم شده اند اما ای دو چشمت پناهگاه من بهار دلهای سبز خواهد آمد حتی اگر نباشم آن مرغ آفتاب یقین میخواند ما عاشقیم و تمام نمی شویم... احمد پدرام #شعر
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств