هویتهای سیاسی و کودتای ۲۸ مرداد (بخش دوم و پایانی):
اما در مقابل این دسته حامیان کودتا، دسته مخالفان واقعه و قائلین به وقوع کودتا قرار دارند که البته اگرچه جملگی بر کودتای سازماندهی شده توسط عوامل وابسته به استبداد و استعمار اتفاق نظر دارند، اما طیفی کاملا یکدست نیستند و در درون خود نیز واجد تمایزاتی هستند. به طور کلی در این دسته میتوان دو جریان عمده سیاسی را برشمرد:
۱. نیروهای دموکرات اعم از ملیگرایان، جمهوریخواهان، لیبرالها، سوسیالیستها، ملیمذهبیها و… که در مواجهه با محتوی ضد دموکراتیک کودتا و نقد و نفی آن، به هویت دموکراتیک خود شکل میدهند. این نیروها که میتوانند واجد رویکردهای تاریخی در طیف گستردهای از جانبداری تا انتقاد از دولت ملی دکتر مصدق باشند، در هرحال کودتای ۲۸ مرداد را به عنوان عامل به محاق بردن دموکراسی نوپای ایران که زمینهساز سلطه استبدادی بر کشور شد را محکوم میکنند. اغلب این نیروها علاوه بر محکوم کردن وجه استبدادی کودتا، وجه ضد ملی آن را هم که با هدایت و برنامهریزی آشکار دولتهای خارجی بریتانیا و ایالات متحده بوده است را مورد نفی و نقد قرار میدهند و بدین سان هویتی ملی (و نه لزوما در مورد همه ملیگرا)، برای نیروی سیاسی خود رقم میزنند. اما در عینحال هیچ یک از این نیروها، مخالفت با کشورهای خارجی دخیل در کودتا را تا سرحد ستیزهجویی مبدل به مشخصه هویتی خود نمیکنند. به ویژه که امروزه بسیاری از مقامات و سازمانهای رسمی این کشورها با انتشار اسناد مربوط به کودتای ۲۸ مرداد، مسئولیت خود را در این رابطه پذیرفته و بعضا به طور صریح یا ضمنی از بابت آن ابراز تاسف هم کردهاند. بنابراین موضوع نقد مداخله خارجی در کودتای ۲۸ مرداد برای این نیروها، یک اصل ملی و خاطره تاریخی است، نه مبنایی برای شکلدهی به دکترین سیاست خارجی.
۲. نیروی دوم کمابیش محدود به چپگرایان افراطی و مشخصا کمونیستهاست که به لحاظ ماهوی فاقد حساسیت ویژهای در مورد آزادیهای دموکراتیک هستند و تنها در زمانی که خود در معرض سرکوب واقع میشوند، به سرکوبی که دامنگیرشان شده هم معترض میشوند. این سرکوب البته در پی کودتای ۲۸ مرداد با ابعاد بیرحمانهتری هم دامنگیر کمونیستهای ایرانی شد، اما کمونیستها نهایتا به دلیل باور به نوع دیگری از دیکتاتوری و سرکوب، نمیتوانند بر این مبنا و به عنوان مبارزان راه آزادی هویتیابی سیاسی کنند، ولو آنکه خود چنین ادعایی داشته باشند. اما آنچه که در عمل بیشتر از طرف کمونیستها برجستهسازی میشود، مداخله امپریالیستی آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد است که به دلیل تقابل ایدئولوژیک میانشان، زمینهساز هویت یابی سیاسی کمونیستها از این واقعه نیز میشود.
نهایتا جدای از همه جریانهای تاریخمند مورد بررسی در این مختصر، یک جریان غیرتاریخی و سیال هم مشخصا پس از استقرار جمهوری اسلامی پدید آمده است. روایت رسمی جمهوری اسلامی و موضع طرفداران آن که دنباله اسلامگرایان سیاسی (و نه سنتی) هستند که اسلافشان چون آیتالله کاشانی و فدائیان اسلام در هنگام واقعه از طرفداران کودتا و قائل به ادعای قیام ملی بودند، اما بعد از انشعابشان از حکومت کودتا و مقابله با آن در طی یک دهه بعد از آن رخداد، و سپس مواجهه ایدئولوژیک با آمریکا در پی به قدرت رسیدن، مدعی و مخالف وقوع کودتای ۲۸ مرداد شدهاند!
@Tirdadbonakdar
https://t.center/tirdadbonakdar/973