🔸ثاقب و ثابت پای ثابت عملیات های مختلف در جنوب و غرب کشور بودند.به هر شهری که وارد می شدند،اعلامیه ای را که بالای آن عکس کودکی آن دوتا چاپ شده بود،به دیوار می چسباندند و از پدر و مادرشان می خواستند که به سراغ آنها بیانند.چند سال گذشت.ثاقب و ثابت چندبار در جنگ مجروح و شیمیایی شدند.اول ثاقب غریبانه رفت؛1377/10/18.روی سنگ قبر ساده و سیاهش نوشتند"
#محل_شهادت_مجتمع_بهزیستی_شهید_قدوسی ".بعد هم ثابت که دوری برادر را تاب نیاورد،روز دوشنبه1385/9/27بر اثر همان گازها به
#شهادت رسید.آن گونه که از برو بچه های بهزیستی فهمیدم،شبی از شب های زمستان،مادری...شاید که خسته،دل شکسته،ناتوان از تامین مخارج زندگی،تن داده بود به آن چه که نباید.
🔸زنبیل پلاستیکی قرمز خوش رنگ خود را که هر روز صبح زود بر می داشت،باچادر به دندان گرفته،تا سر کوچه می رفت تا نان داغ و برشته برای صبحانه بخرد،ثاقب و ثابت دوقلو را،پشت به هم،که شاید نگاه شان به هم نیفتد،داخل آن گذاشت.روی شان پتویی نخ نما انداخت تا سرما نخورند.زیر چادر مشکی خود گرفت تا همسایه ها و عابران کوچه و خیابان متوجه نشوند،آورده و گذاشت پشت در بسته ی شیر وارگاه!همین و بس.
🌹راستی اگر
#گذرتان به بهشت زهرا(س) افتاد،اگر
#حال داشتید،سری هم به قطعه ی 50 ردیف 67 شماره19 و ردیف65شماره19 بزنید.
#ثابت و
#ثاقب برای
#همیشه آن جا هستند.
🌹 #جانباز #شیمیایی #ایثار #شهید #جنگ #دفاع #شهدا #رزمنده #آتش_به_اختیار #جنگ_نرم #شهدای_غریب #شهیدان_شهابی_نشاط🖤🇮🇷شهدا
🇮🇷🖤🆔 @hematzeynodin