لذت افتادن در رانندگی خرکی
وقتی رانندگی میکنید دیدید چقدر ماشینهای پشت سر نور بالا میاندازند که برو کنار تا من زودتر رد شم. حالا انگار کارگاه گجت ماموریت سری داره. جوری بوق میزنند گویی دارن فحش خاهر و مادر میدن. بعضی از اون راننده عوضیها از پشت چنان نزدیک ماشین میچسبند کم مانده از روی ماشین رد بشن. احساس میکنم چیزی بجز پِشکلِ بَرِه در کلهی پوچ آنها نیست.
حماقت تا کجا؟ توهم فانتزی زدن و به خودشان میگویند پنجه طلا. خیر. اتفاق، برای گندهتر از شماها زیاد افتاده است. یکی نیست بگوید مرد حسابی عَجُل دنبالت کرده؟ کجا را میخاهی بگیری؟ سر وته شاید ده دقیقه فرق دیر و زود رسیدن باشد، ارزش دارد این دلهره را در جان خود و دیگران بیندازید؟
احتمالن خاطرات زیادی از این نوع خرکي رانندگی کردن دیگران داشتهاید. مخصوصن وقتی با یک خانم روبرو باشند بیشتر اذیت میکنند. خر است دیگر لذت میبرد.
واکنش شما با این رانندههای بیمسولیت چگونه بوده است؟
من موقع رانندگی جاده را نگاه میکنم بر طبق تردد ماشینها، ترافیک را در نظر میگیرم، عینک افتابی را میزنم و موزیک دلخواه و مخصوص آن لحظه را پلی میکنم. حالا خدا رحم کند موزیک ریتم تند و تیز نداشته باشد، چون من هم گاز و کلاج را با ریتم موزیک تنظیم میکنم.
اگر در این بین رانندهی کله خری پشت سرم نور بالا بیاندازد و یا بوق الکی بزند به آرامی سرعتم را کم میکنم و آنقدر لجاش را در میآوردم تا بیخیال سبقت ممنوع شود. اصلن کوتاه بیا نیستم. تازه خیلی قشنگ خودم را به کوچهی علی چپ میزنم و همان لحظه دو دستی فرمان را محکم میگیرم که فکر کند رانندهی ناشی هستم و خودش بیخیال سبقت میشود. یک وقتهایی هم از زور دلشان داد میزنند: آن اولی کلاچ است گاز تو اشپزخانه خانم. من هم در دلم به ریش آنها میخندم و میگویم ارواح عمهات.
والله بخدا. شما بی جا کردی جایی که زده سبقت ممنوع وقتی من دارم تو مکهی عشق منی معین را گوش میدهم سر به سر من بگذارید، راهتان را جای دیگر کج کنید. در کنار زیبایی کوه دراک بگذار از جاده لذت ببرم. وگرنه اسپری فلفی کنار دستم آماده است.
هدف از گفتن این مطلب این نبود بیاحتیاط رانندگی کنید. هدف این بود که در کمال آرامش رانندگی کنید و لذت ببرید. از کسی نترسید، نلرزید ما همه با هم هستیم.
البته قصد توهین کردن به رانندهگان خوب و باشخصیت را نداشتیم. ولی خدا وکیلی خانمها خیلی بهتر رانندگی میکنند. بگذریم از آن خانمهایی که بیش از اندازه میترسند و احتیاط میکنند، این خودش باعث مشکل برای دیگران میشود. اما بیشتر آقایان هستند که مشکل میسازند.
سوال اینجاست چه کسی جرات دارد تقصیرات خود را گردن بگیرد؟
من یکی گردنم از مو باریکتر اصلن گردنم نمیگیرم از الان گفته باشم. تا حالا کلی تصادف داشتم، خسارت دیدم، زیر کامیون هم رفتم اما مقصر نبودم.
فقط آن اوایل که تازه رانندهگی یاد گرفته بودم محکم زدم به لولهی گاز جلو خانهی خاهرم و جلو ماشین قُلُپ برداشت. یک بنده خدایی چیزی گفت که خیلی ناراحت شدم و به همان نام و نشان سه سال پشت فرمان ننشستم. تا بلاخره خودم یک روز ماشین را بردم و زدم به جاده آنجا هم افتادم تو جوب😂😂 دیگه نگم براتون. اما الان بهم میگن زهرا شوفر😂😂
امروز چه آموختم؟ آموختم از هیکل گندهی تریلی که عمدن پشت سرم به سرعت میآمد اصلن ترسی به دلم راه ندهم.
امضا: نویسندهی چاخان 😊