کهگیلویه و بویراحمدی های مقیم تهران

❇️ جنگ #سمیرم، سندِ توانِ #رزمیِ بویراحمد

⬅️ #قسمت_اول :

⭕️ متأسفانه در باب جنگ #سمیرم نه برایمان می گویند و نه سعی می کنیم #بخوانیم ! بودنِ #بویراحمد در سمیرم، باعث پیروزی شد اما همین نگفتن ها و نخواندن ها باعث می شود عده ای این #پیروزی را به نام خود مصادره کنند ... همان طوری که دقیقا آن #عده بعد از جنگِ سیمرم، از این پیروزی که #توان_رزمیِ بویراحمد برایشان به ارمغان آورده بود، نهایتِ استفاده را بردند ! اما اصولا :

⁉️ چرا #جنگ_سمیرم اتفاق افتاد ؟!
⁉️ اصلا چرا باید #جنگ_سمیرم در آن #برهه_زمانی اتفاق بیفتد ؟!
⁉️ چه کسانی #جنگ_سیمرم را به راه انداختند ؟!

💟 بیایید از زاویه ی #دیگر به #سمیرم نگاه کنیم :
⭕️ در مطالب قبلی گفته شد #رضاشاه نظام ایلی را هدف قرار داد و #خوانین را قلع و قمع نمود و دستشان را چنان کوتاه کرد که دیگر نتوانند دست #بلند کنند ! اما همیشه #دست_بالای_دست بسیار است .. سال 1320 یک فرصتِ بزرگ برای خوانین پیش آمد تا #قدرت_گذشته ی خود را احیا نمایند و این فرصت، همان ورودِ #متقفین به ایران و #خلع_رضاشاه بود که مهم ترین پیامدِ این #سقوط، #قدرت_گیریِ دوباره ی خوانین بود ! فراموش نکنیم که بهانه ی #متفقین برای #اشغالِ ایران، حضورِ مأموران و نیروهای #آلمانی در #ایران بود ! این را هم از خاطرمان نبریم که #انگلستان از چند دهه قبل تجربه ی حضور در #جنوب و همسایگی با #بویراحمدیها را داشت و از قضا #نفت و #تأسیساتِ جنوب به شدت هم مورد علاقه ی #روباه_پیر (انگلیس ) بود
⬅️ #آلمان نقطه ی مقابلِ #انگلیس بود و چیزی از آمدنش نگذشته بود اما می خواست همه ی امتیازاتِ انگلیسی ها را در ایران داشته باشد ! مهم ترین سرمایه ی انگلیسی ها در ایران همان #نفت_جنوب بود و برای همین نیروهای آلمانی در ایران مأموریت یآفتند با کمکِ #ایرانیان_هوادار_خود ، در جنوب کشور فرودگاه های متعدد ایجاد و موسساتِ نفتیِ #جنوب را #منهدم نمایند .. همچنین این نیروها باید خطوطِ مواصلاتیِ #جنوب به #شمال را #مختل می کردند تا بتوانند ایران را در مقابلِ #متفقین، متحدِ جنگیِ #آلمانیها کنند

⁉️ حالا چرا راه مواصلاتیِ #جنوب به #شمال هم برای #انگلیس هم برای آلمان مهم بود ؟!

🔵 شمال ایران در اشغالِ #شوروی، متحد بزرگِ #انگلیس و از اعضای #متفقین بود و قطع این راه مواصلاتی، به معنای از دست رفتنِ کمک های لازمه ی شوروی به انگلیس در مواقعِ لزوم بود ! آلمان هم دقیقا همین راه را هدف قرار داد تا ارتباط جنوب به شمال قطع شود .. اما انگلیسِ شرور در مقابلِ #شرارتهای_آلمان آرام نگرفت و برای حفظِ منافعش همه تلاش خود را کرد تا مانع شکل گیری جبهه ی جدیدی علیه خود شود ! برای رسیدن به این هدف، دست به هر اقدامی زد ولو این که زمینه های حمله به #پادگانهایش را در نقطه ای دیگر از #ایران فراهم آورد
⭕️ ایلات و عشایرِ جنوب #تنفر زیادی از انگلیس داشتند و تمام تلاشِ این ایلات، از بین بردنِ نفوذ و قدرتِ انگلیس بود و #آلمان کاملا از این موضوع آگاهی داشت .. آلمان برای شکل دادنِ جبهه ای مقابلِ انگلستان، به آزاد کردنِ خوانینِ #بویراحمد و #قشقایی و فراری دادنِ آنان به منطقه اقدامات زیادی انجام داد و سعی نمود ایلات جنوب را در مقابل انگلیس قرار دهد ! خوانینِ #بویراحمد بعد از جنگِ #تامرادی یا در تهران تحتِ #مراقبت بودند و یا به چوبه ی #دار سپرده شده بودند .. بنابراین انگیزه ی لازم برای مبارزه با حکومتِ #مرکزی و حامیانش (انگلیس ) را داشتند ! بنابراین #عبدالله_خان_ضرغامپور، خانِ قدرتمندِ بویراحمد و فردِ #بانفوذِ جنوب به همراه برادرش #خسروخان_بویراحمدی آزاد گردید و به سرعت روانه ی منطقه شد .. بویراحمد همیشه مخالفِ حضورِ انگلیس در جنوب بود و از طرفی کشفِ #نفت_گچساران، پای انگلیس را به کهگیلویه و بویراحمد باز کرده بود و این اصلا برای بویراحمد خوشایند نمی نمود .. برای همین بویراحمد #مزاحمتهای_مداومی را برای انگلیس ایجاد می کرد ! اصلا حضور و بودنِ خوانینِ بویراحمد در منطقه ، به معنای از بین رفتنِ #امنیت در جنوب و به خطر افتادنِ خطوطِ نفتی بود .. پس باید بهانه ای برای دور کردنِ بویراحمد از منطقه ایجاد می شد تا انگلیس بآ آسودگی خاطرِ کامل، منافعش را حفظ نماید.. چون بودن #بویراحمد در #منطقه یعنی: #خطـــر .. ! و همان طور که خواهیم دید #سمیرم بهانه ی #دور_کردن بویراحمد را فراهم آورد..

⬅️ ادامه اش باشد #قرار_بعدی ما و شما :

⭕️ کهگیلویه و بویراحمدی های مقیمِ تهران : ↙️

https://t.center/hamdelankb

❇️ #بهمئی سرزمین مردانِ #شجاع

⬅️ #قسمت_دوم :
⭕️ زند به تدریج ضعیف شد و از سال 1204 به بعد نبرد میان #لطفعلی_خان_زند و #آقآمحمدخان_قاجار آغاز شد ! در موردِ 5 ایلِ بخشِ کهگیلویه بر خلافِ ایل #بویراحمد، در قبال تحولات سیاسی کشور و نبرد میان زندیان و #قاجاریان روایت ها در این باره از نوعی #بیطرفی در برابر این دو حکومت حکایت می کند ! البته ناگفته نماند که به دلیل رنجیدگی از #زندیه زمینه ی همکاری با رقیب را داشتند و #بویراحمد دقیقا از همین آزردگیِ خاطرش از زندیه استفاده کرد و آن زمان که شاهِ زندیه ، بویراحمد را برای جنگ با رقیب فراخواند، ، این ایل با دیدنِ آثارِ شکستِ سپاه زند و به دلیل ناراحتی از این حکومت، جدا شد به سمت #قآجاریه روانه گردید
⭕️ بهمئی در دوره ی قاجاریه دورانِ نسبتا آرامی را سپری کرد اما با روی کار آمدنِ #پهلوی و آغازِ عصرِ #رضآخانی، بار دگر بهمئی را در دلِ وقایع تاریخی می بینیم ! این ایل بنابر دلایلی از از تغییر و تحولاتِ ناشی از علیماتِ نظامیِ سال های 1307 تا 1309 در منطفه ی فارس و بویراحمد در امان ماند .. اما به هنگامه ی آغاز سال های 1315 و 1316، بهمئی ها هر دو وجه نظامِ جدید را یعنی #استقرار_نیروهای_دولتی در منطقه و سیاست های #اسکان_عشایر را تجربه کردند و از قضا واکنش های تندو تیزی در قبالِ حکومت نشان دادند ! در این زمان نوع رفتار و فشارهای حکومتی، باعث ایجاد شورش های متعددی در استان گردید و در این زمان شاخص ترین چهره ی بهمئی و کلانترِ ایل، #خدا_کرم_خان بود که به جای پدرش #سرهنگ_خان نشسته بود

⭕️ اما قیام بهمئی چطور آغاز شد ؟!
🔵 پهلوی بعد از سرکوبیِ بویراحمد، به سراغ ایلاتِ کهگیلویه همچون #بهمئی رفت تآ آن جا هم با استفاده از قوه ی #قهریه، سیاست های عشایری را اعمال نماید ! برای این منظور حاکم بهبهان به نام سرهنگ #سیدمحمدعلی_قادرپناه روانه ی #لنده شد و دستور داد تا همه ی خوانین و کلانتران، از جمله #خداکرم_خان و #مهدی_خان_دشمن_زیاری در لنده حاضر شوند ! خوانین کهگیلویه ابتدا برای مصلحتِ ایلات، از درِ مسالمت وارد آمدند و برای نشان دادنِ این خوش نیتی، گاو و گوسفندانی را برای قربانی آماده کردند ! اما این مراسمِ قربانی خودش به مصیبتی تبدیل شد و سر بهمئی و دیگر ایلاتِ کهگیلویه نازل شد ! قبل از شروعِ مراسم، شعری را به #قصاب یاد دادند تا به هنگامه ی قربانی کردن، در پیش پای سرهنگ های اعزامی بخواند .. لحظه ی موعود رسید و قصاب با دیدنِ سرهنگ ها دست و پایش را گم کرد و شعر را #اشتباهی خواند و در آن شعرِ #اشتبآهی، به جای این که سرِ #گــآو قربانیِ #شاه و مردانش شود #سر_شاه قربانیِ #گـــآو شد ! سرهنگ #قادرپناه که به دنبالِ بهانه ای برای #تازیدن بود دستور داد قصاب را شکنجه دهند و از آن سوی این حرکتِ اشتباهِ قصاب را به پای خداکرم خان و مهدی خان دشمن زیاری گذاشت و فرمانِ دستگیری آنان را صادر نمود ! زندانی کردنِ خداکرم خان، #طغیآن بهمئی را به دنبال داشت و برای آزادیِ خداکرم خان دست به کار شدند و سرانجام او را آزاد کردند و قیامِ بهمئی آغاز شد ! خانات بهمئی و کهگیلویه در مقابله با نیروهای دولتی #متحد شدند و رضاشاه با عزلِ #قادرپناه، سرهنگ #ثقفی را به همراه ستوان #مختاری و #نیک_رزم روانه ی کهگیلویه نمود ! ثقفی که از اتحادِ خاناتِ کهگیلویه خبر نداشت سعی کرد از آنان برای دستگیریِ خداکرم_خان که به کوه های #منگشت پناه برده بود استفاده کند ! اما سربازانِ بهمئی به رهبریِ #کاظم_خان بخشی از نیروهای دولتی را به فرماندهی #قهرمانی و مختاری به کوه ها کشاندند و همگی آنان را کشتند و این در حالی بود که ثقفی کاملا بی خبر است ! خداکرم خان با همراه #چریکهایش به نزدیکیِ قلعه ی #علاء آمد و کاظم خان که نزدِ ثقفی بود با اشاره ای خداکرم خان را برای شبیخون فراخواند ! نیروی دولتی منهدم شد و بهمئی پیروزِ میدان گردید اما این پایان ماجرا نبود و در آخر، داستانی غم انگیز رخ داد ! پهلوی در قبالِ این حرکتِ بهمئی قطعا کوتاه نمی آمد .. پس سرهنگ #زره_پوش را برای ختمِ غائله به کهگیلویه فرستاد .. خداکرم خان و نیروهایش به کوه ها پناه بردند و محاصره ی آنان اتفاق افتاد ... ماهها گذشت و شرایط بر مردم سخت آمد و سلاحِ ایل هم رو به اتمام بود ! زره پوش برای تسلیمِ خداکرم خان #حربه_ای اندیشید و با فرستادنِ #قرآنی ادعا کرد به خداکرم خان و مردانش #امان داده و فرمان عفو عمومی صادر خواهد کرد ! در 15 بهمنِ 1316 خداکرم خان دست از جنگ برداشت اما به محض تسلیم، از #دستاویز_بودن_امان_نامه آگاه گردید اما دیگر فایده ای نداشت ! خداکرم خان به دستورِ زره پوش #گلوله_باران شد حماسه ی #خان_طلا تمام گردید ! بعد از این واقعه بسیاری از روسای طوایف و افرادِ ایل به چوبه ی #دار سپرده شدند و پدرِ خان طلا هم کشته و قیام #بهمئی برای همیشه #خاموش شد

https://t.center/hamdelankb