#حضرت عشق چو آمد به دهان دوخت
لبمبوسه ای بر لب من زد ز تبش سوخت
#لبم#گره از زلف قشنگش که گشودم آن شب
همه تن پند شد و موعظه آموخت
#لبم#من به سودای وصالش به در میکده و
کولی دهر شدم ، تجربه اندوخت
#لبم#شاهد معرکه فرموده که خاموش شوم
حضرت عشق چو آمد به دهان دوخت
#لبم#محمدشریـــــفے