✔️"گمشده_در_خیال "✔️

#سیما
Канал
Политика
Юмор и развлечения
Музыка
Другое
Персидский
Логотип телеграм канала ✔️"گمشده_در_خیال "✔️
@gomshode_dar_khialПродвигать
365
подписчиков
6,28 тыс.
фото
2,71 тыс.
видео
1,05 тыс.
ссылок
ƒαянα∂❤кια شعرهایی که وقت تنهایی به ذهنم تراوش می کنند... حرفهای دلم... از رنجی که می برم... رازهای نهفته در پنهان خانه ی دلم... و هزار و یک حرف و حدیث نگفته... و ترانه های دوست داشتنی... @Gomshode_Dar_Khial 🔘ارتباط بامدیر @Akharin_Jam_Tohi
هرچند که عمری ست در این وادی ِ حسرت

زلفی که پریشان کند آن شانه ، ندیدی

زنجیر چو گَردی تو به گیسوم ، در این حبس

هر آینه از ظلمت ِ این خانه ، رهیدی

مویم ، چو کمندی ست که با تاب ِ تب آلود

در بند کِشد ، دیو ِ سیاهیّ و پلیدی

هم بغض ٍ من ای دوست ، که از غایت ِ فریاد

گشتی تو چو دُردانه و از دیده چکیدی

خوش باد کنون ، حال ِ تو ای رود ٍ خروشان

ڪاخر به همانجا که دلت خواست رسیدی

حسرت به دل ِ شب بنِشیند پس از این ، تا

فرمانده ِ محتوم ِ سیاهی ست ، سپیدی ...


#سیما_اسعدی
چه شتابنده رفت و آخر شد
فصل ِ کوتاه ِ دلبری هایم

من چه دیدم به غیر ِ دلتنگی
در تکاپوی روح فرسایم ؟

بغض از پشت ِ بغض می آمد
در گلو می شکست آوایم

قلب ٍ آئینه از نفس افتاد
بس که موئید ، در تماشایم

در هیاهوی غم ، مچاله شدم
ماند رَدَّش به روی سیمایم

سرخی ِ گونه ام ز سیلی بود
بیش دیگر از این نمی پایم !

رخت ِ نفرینی ام که جز به خودم
به تن ِ هیچکس ، نمی آیم ...

این نبود آنچه آرزویم بود
مادری ، رفته بر سَر ِ زای ام

وَهن ِ تلخی ست اینکه سردرگم
مانده در انتهای دنیایم

بر سَر ِ بام ِ خستگی ، جان داد
مرغک ِ عمر ِ باد پیمایم

حک کنید این کتیبه را بر سنگ
رانده ای از تبار ِ حوّایم ...


#سیما_اسعدی
‎‌‌‌

«خانوم بودن» خوب است
اما گاهی «دخترک» درونت را زنده کن
گاهی اوقات بلند بلند بخند
اصلا دوچرخه سواری کن
چه عیبی دارد اگر دلت خواست
لی لی بازی کنی، آواز بخوانی
عروسکت را بغل کن موهایش را بباف
اینقدر ما را در بند و زنجیر سن و سالمان نکنید
هر گاه دلمان صورتی خواست
چه عیبی دارد در هر سنی صورتی بپوشیم؟

مردم عزیز من،
میشود لطفا کمی کمتر قضاوت کنید؟
این دلخوشی ها خیلی ساده اند
با قضاوتهایمان،
ساده ترین دلخوشی ها را از هم دریغ نکنیم
ما فقط گاهی دلمان برای
آن دخترک درونمان تنگ میشود
وگرنه سبک سر نیستیم
بگذارید به وقتش پیر شویم
ما هنوز خیلی جوانیم
هنوز برای این همه «خانوم» بودن زود است
بگذارید لااقل گاهی «دخترک» پر شور باشیم



#سیما_امیرخانی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#شبنامه

سپیدی رقصانی از مقابل کتاب گذشت و نگاهم را با خود برد . رقص باد با دامن کوتاه سفیدش جلوه ی ناز پاهای کوچک اش را به سپیدی جوراب هایش ختم می کرد.
اندکی جلوتر روبه روی بوته ای نشست ،خیره آرام ، کنارش رفتم ، محو بوته ها بود ، سلام دادم ، لحظه ای نگاهم کرد ، چیزی در مردمکان زیتونی اش تکان خورد ، گفت : سلام ....
و دوباره مشغول شد به تماشا
گفتم : چی اینجاست لای بوته ها ؟
گفت : یک خرگوش کوچولو ، بی آنکه نگاهم کند
پر از سکوت دست بر زانو ها رکوعی کردم به تماشا
برگشت دمی بیشتر به من نگریست ، و دوباره نگاه اش را به بوته ها دوخت .
شراب موها ریخته بود روی سفیدی شانه ها
گفتم : می دانی چقدر زیبایی ؟
بی آنکه سربگرداند ، آهسته گفت اوهوم .....می دونم......
و من در حسرت کشف آن آری ماندم ، سالهاست مانده ام
...

#سیما_شاهوردی نغمه خوانی است از گروه کوک در بروکلین نیویورک با جمعی از دوستانش💃


#شبتان دلنشين ❣️
به امید فردائی روشن⛅️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
   امشب حنابندان مهتاب است با دریا
   پروانه ها کل میکشند از دشت تا دریا

   باران به گوش ابرها یکریز میخواند
   سر در گریبان برده اما بی صدا دریا

   دریا بیا با آن گریبان شنی تا من
   پیراهن تنهاییت باشم بیا دریا

   هر وقت دلتنگت شدم طوفان به پا کردم
   گیسو رها کردم میان بادها دریا

   پشت سر ما حرفهای تلخ آدم هاست
   اما چرا دست از تو بردارم چرا دریا؟

   بر سینه ی صاف و ستبرت میکشم امشب
   موهای خیسم را شبیه موج ها دریا

   دریا منم آن ماهک آزاد آغوشت
   این جشن ما..این جشن مهتاب است با دریا

   #سیما_احمدی

   ⭐️حــال دلتــون خـوب
   ⭐️💫وجـودتــون سـلامـت
   ⭐️شبتون سرشاراز ارامش
هر کسی که مرا میشناخت
صدایم میکرد منطقی، بی احساس،
گاهی هم سنگدل
اما واقعا اینطوری نبودم
شاید از پر احساس ترین آدمها هم
احساساتی تر بودم
اما اعتقاد داشتم نباید
افسار این احساسات را رها کنم
نمیخواستم بی موقع اسیر عشق باشم
همه احساساتم را سرکوب کردم
تا بماند برای وقتش
تا بماند برای آدم اصلی ...

#سیما_امیرخانی
جان دلم
مگر قرار است فقط از سر نداشتن
سبزه گره بزنیم؟
حالا که دارمت
گره میزنم تا همیشه داشته باشمت
تا قلب هایمان بیشتر به هم گره بخورد
گره ای کور که هیچ کسی
نتواند بازش کند.....


#سیما_امیرخانی
خوش خیال
فکرمی کند قاپم را دزدید.
خبر ندارد ما خودمان دو دستی قاپمان را.
بسته بندی کردیم .
با یک روبان قرمز خوشگل دورش.
تقدیمش کردیم.
گفتیم بفرما.
مال خودت جان دلم.
ولی فقط به رویش نیاوردیم.
گفتیم بگذار ببالد به این حس فتح کردنش....


#سیما_امیرخاني


‌‌‎‌‎ ‎      ‌ ‌‍‌
°


دلم غرق شده از دوست داشتنت
دلم هوایی شده برای بودنت
چه خوب است که دارمت
و چه خوبتر که بودنم را میخواهی
و برای این بودن از جانت مایه میگذاری
من عاشق این همه خواستنت شدم

#سیما_امیرخانی
از سڪوت مرداب
به جویبار  عشـ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ꨄـق
قدم بردار....
تا در حسرت شعله‌اے
ڪه ڪَرم می‌ڪند،دستان سردمان را
نسوزیم....
ڪَاهی باید رفت،
براے آخرین ایستڪَاه
هم سو با ثانیه‌هاے باشڪوه
                            یڪ قطار....!!


#سیما_نوروزے
مردها
نمی‌دانم از کدام سیاره آمده‌اند
اما از هر کجا که آمده‌اند
خوب است که هستند
که ته مایه بازوانشان، امنیت است
که ته صدایشان بم است و آرامش می‌دهد
که ابهت دارند تا تکیه گاه شوند
که حافظه‌شان کوتاه مدت است و زود یادشان می‌رود
که جنس قلبشان مخملی است
که آغوششان تمام ترس‌ها را بلد است حل کند
که جنسشان بیشتر از پیچیدگی، صاف و سادگیست
که دلشان گرم به لبخند جنس زن است
که بلدند تمام خستگی‌شان را ته فنجان چای زن جا بگذارند
خوب است که هستند و دنیا،
به این محکم‌های مقتدر و اخموهای خوش قلب نیازمند است
اگر نبودند، چه کسی می‌خواست
این همه حس خواستنی بودن را به جنس زن بدهد؟
چه کسی می‌خواست خریدار این همه ناز و دلبری بشود؟
این محکم‌های مقتدر،
این مغرورهای خوش قلب،
خوب است که هستند
از هرکجا که آمدند
خوش آمدند

#سیما_امیرخانی
خوش خیال ...

فکرمی کند قاپم را دزدید.

خبر ندارد ما خودمان دو دستی قاپمان را...

بسته بندی کردیم ...

با یک روبان قرمز خوشگل دورش...

تقدیمش کردیم...

گفتیم بفرما...

مال خودت جان دلم...


ولی فقط به رویش نیاوردیم...


گفتیم بگذار ببالد به این حس فتح کردنش...

 
#سیما امیرخانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زادروز....

پس از انقلاب که زنان برای آوازخوانی با موانع بسیاری مواجه هستند
سیما بینا نتوانسته است آوازهای محلی‌ای را که از سراسر ایران جمع‌آوری کرده است اجرا کند. سیما بینا می‌گوید که این یک افسوس و حسرت است:
«این یک افسوس و حسرت است. برای این که این موسیقی را که من جمع آوری کرده‌ام متعلق به مردم است. مثل امانتی است که در اختیار من قرار گرفته است. دلم می خواهد که اینها را به مردم ارائه بدهم. شهر به شهر بروم و این موسیقی را که از خودشان یاد گرفته‌ام، یک بار هم برایشان بخوانم. ...»

#سیما_بینا، #چهاردهم_دی‌ماه ۱۳۲۳ در خوسف بیرجند به دنیا آمد. پدرش احمد بینا یکی از اهالی هنردوست خراسان (بیرجند) و مادرش پوراندخت ایران‌نژاد زنی فرهیخته از اهالی کرمان بود.

سیما بینا یکی از نخستین زنان ایران است که با تلاش فراوان و خستگی‌ناپذیر در احیای موسیقی نواحی کوشیده است.
من یک افراطی
بی مرزم
از هر چیزی
نهایتش را میخواهم
در هر چیزی غرق میشوم
افراطی دوستت دارم
باید افراطی مرا بخواهی
در نهایت عشق
باید غرقم کنی
برای خواستنت
نباید مرز بگذاری
مرا افراطی ببوس
و در آغوشت غرقم کن
من چیزی از کم
و یک ذره نمیفهمم
من یک افراطی بی مرزم
از خودت، بودنت، حضورت،
حد نشانم نده
بگذار در نهایتت غرق شوم


#سیما_امیرخانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آهنگ محلی
بیا بریم دشت
کدوم دشت

#سیما بینا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خوش خیال
فکرمی کند قاپم را دزدید.
خبر ندارد ما خودمان دو دستی قاپمان را.
بسته بندی کردیم .
با یک روبان قرمز خوشگل دورش.
تقدیمش کردیم.
گفتیم بفرما.
مال خودت جان دلم.
ولی فقط به رویش نیاوردیم.
گفتیم بگذار ببالد به این حس فتح کردنش....
#سیما_امیرخاني
به من باز خواهی گشت
وقتی همه کلمه هایی ،
که برای تو کنار هم‌ می چینم
و شعر می سازم ،
تمام شوند .
وقتی خورشید در پایین ترین حدش ،
به زمین می رسد
و آخرین بوسه ،
آه ،
آن آخرین بوسه
فرستاده می شود از دور ....

به من باز خواهی گشت
وقتی چشمهایم میلِ بسته شدن دارند
و دستها و پاهایم تسلیم‌می شوند
و قلبم ،
آه قلبم ...

به من باز خواهی گشت
درست قبل از تاریکی
وقتی دستهایم را از مرگ بیرون گذاشته ام
و دارم خاموش می شوم .


#سیما_محمودی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فلسفه سیزده بدر

در آیین و تقویم زرتشتیان و ایرانیان باستان هر روز یک نام ویژه دارد
سیزدهمین روز در هر ماه به نام فرشته باران تیر(تیشتر) نام دارد
زرتشتیان پس از پایان نوروز در روز سیزده بدر (روز تیر از ماه فروردین)به باغ و دشت میروند و به شادی و بازی و گره زدن سبزه برای بر آورده شدن آرزوهایشان میپردازند و نوروز خود را به پایان میرسانند
و برای درخواست باران به درگاه اهورامزدا نیایش میکنند و آرزوی سالی پر از باران و کشاورزی نیکو میکنند

در مورد نسبت دادن نحسی سیزدهم هیچ مناسبتی به ایرانیان ندارد و این اندیشه خرافی پس از یورش اسکندر گجستک و یونانیان به ایران اهورایی وارد ایران شد زیرا عدد سیزده نزد یونانیان نحس بوده است

آرزوی داشتن سیزده بدر نیکی را داریم

شاد و تندرست باشید
سیزده بدر خجسته باد

موسیقی محلی
سیزده گل یار
#سیما_بینا
حرامم باشد
اگر با داشتن عشقی چون تو
اگر بعد از دل بستن به تو
چشمانم جای دیگر چرخیده باشد
دلم حوالی دلی دیگر دل دل کرده باشد
قلبم تپش هایش برای غیر تو بوده باشد
ذهنم کسی غیر تو را مرور کرده باشد

حرامم باشد
یادت نرود
من از سر عشق با توام
آخر تو نمیدانی
آدم یکی مانند تو را داشته باشد
دیگر حواسش جای دیگری نمیرود

#سیما_امیرخانی
دیگر کار ما از گفتن دوستت دارم گذشت
هر چه بگویم و بگویی کم است
آنقدر زیاد است حجم دوست داشتنت
که تنهایی از پس آن برنمی آیم
باید باشی
بیایی، درست در کنارم
درست مانند تابستان گرم وارد شوی
تا در سرمای زمستان، گرمای تو وجودم را داغ کند
درست مثل باران های شهریوری، دل انگیز باش
مثل باد خنک پاییزی، دلنشین
مانند بهار پر از شور بیا
بیا، تو باید باشی درست کنارم

#سیما_امیرخانی
Ещё