من آن لبخندِ زیبایم که نمیروم زِ دستِ تو؛
چنان در بندِ هم دردت که در جانم نوایی تو؛
تو آن معشوقِ زیبایی که چه در کویر و روستایی؛
چه در مشرق چه در مغرب تو آن لبخندِ دنیایی!
میخندی؟
که میخندند؟
نفس جانم؛ برای این جان تو دنیایی!
#فاطمه_حسینی_افشار
@gol_barg