📰 با خط خوردن نام و پرچم کشورها، سومین معرف حائز بررسی، سرود ملی ست که چون پیشانی بندی ست بر جبین ادبیات سیاسی هر کشوری. در شمارۀ پیشین سیاستنامه در نوشتاری با عنوان «چرا ادبیات سیاسی مهم است؟» از حدود و سیالیت ادبیات سیاسی سخن گفته ام و به تشریح کارکردهای آن در بازآفرینی و تثبیت حافظه و هویت جمعی پرداخته ام. سرود ملی نیز به مثابه کلامی برآهنگ نشسته که در مجامع ملی و بین المللی و به بهانه ها و مناسبت های گونه گون پخش و زمزمه می شود و دربرگیرندۀ نشانه های هویتی و تاریخی و نمایانندۀ خواسته ها، آرزوها و ارزش های ملی-ست، از نخستین و مهم ترین موضوعات لازم به بازخوانی و پژوهش ست که در این ساحت می گنجد، به ویژه آن که با برخورداری از حمایت حکومتی و ایفای نقش معرفی و هویتی خویش، خود بستری ست محض شناسایی رویکرد حکومت ها در عرصۀ ملی و بین المللی! و از همین سوست که می توان آن را چون پیشانی بندی حاوی شعار دانست. درست در همین نقطه است که پرسشهایی بس مهم طرح شدنی ست و آن این که سرود ملی تا چه پایه ملی ست و آیا به واقع از پس کارکردهایش برمی آید؟
🔖متن کامل: 2000 کلمه
⏰زمان مطالعه: 10 دقیقه
🦉@goftemaann