از من نخواه
از من نخواه عشق را پنهان کنم
نخواه که صبور باشم
نخواه که بخندم و به رو نیاورم
رخِ زردم مثل پاییز
رازها را فاش میکند
از من نخواه دیوانه نباشم
نخواه که از عهدهٔ این رنج برآیم
نخواه که در این آتش خاکستر نشوم
این درخت نیمه خشکیده
روزهاست ریشههایش مرده
روزهاست رنگِ سبزش را از یاد برده
از من نخواه در این زمستان سرد بهار باشم
نخواه آبروی عشق را حفظ کنم
نخواه سکوت کنم
من لبریزم از ناگفتهها
#giyaband
#شعر