✨ پیدا و پنهان شاخصهای بازار کار در دهه نود ✨⏳ ۱۳۵ سال از اول ماه مه ۱۸۸۶ که گروهی از
#کارگران که به شرایط دستمزدی و کاری خود اعتراض داشتند، میگذرد و همچنان مطالبه طبقه کارگر، حول سه ضلع
#دستمزد و شرایط کاری مناسب، امنیت شغلی و امکان تشکیل سندیکای مستقل و قدرتمند قرار دارد. البته این اضلاع سهگانه در طول زمان، به شکل و شیوههای مختلف و در قامت چهرههای متنوع در سرتاسر جهان ظهور و بروز یافته است؛ اما همواره ارکان اصلی مطالبات قشر کارگری علیه
#سرمایهداری_صنعتی و پسازآن سرمایهداری مالی-خدماتی بوده است.
💢 تحولات
#بازار_کار ایران در دهه نود شمسی در تنگنای بیشتر تحقق این مطالبات محوری ایفای نقش کرده است. از تحولات اقتصادی مانند میانگین
#نرخ_رشد_اقتصادی صفر درصد در دهه نود، تداوم نرخ منفی سرمایهگذاری و اجرای گستردهتر سیاستهای معطوف به خصوصیسازی و واگذاریهای بیضابطه تا تحولات اجتماعی و سیاسی مانند ورود موج جمعیت دهه ۶۰ و ۷۰ به
بازار کار ایران بعد از اتخاذ سیاست ضربهگیر توسعه آموزشهای عالی در دهه ۸۰، تغییرات تکنولوژی و ساختاری
بازار کار و عدم فهم رابطه درست میان امر صنفی با امر سیاسی، همه و همه منجر به تشدید شرایط نامناسب برای طبقه
#کارگر شد که خود را در قالب دستمزدهای پایین، شرایط نامناسب و غیرایمن کاری، تأخیر و تعویق دستمزدها، تعدیلهای گسترده نیروی انسانی، بسط قراردادهای سفیدامضاء، ۸۹ روزه و کوتاهمدت و تداوم تشکلهای کارگری عمدتاً سیاستزده و بیارتباط با منافع کارگران نشان داده است.
🔰 امر اساسی در تحلیل شاخصهای
بازار کار، اتخاذ نگرش ترکیبی و چندبُعدی به شاخصهای
بازار کار و تحلیل شاخصهای
بازار کار حسب مجموعه آنها با یکدیگر است که در جدول فوق بخشی از مهمترین این شاخصها آورده شده است. حسب این مبنا نکات زیر بهاجمال در تقریر تحولات
بازار کار ایران در دهه نود حائز اهمیت است:
1️⃣ مهمترین تحول ساختاری
بازار کار در دهه نود، از پاییز ۱۳۹۳ در دادههای
#نیروی_کار انعکاس یافته است و آن تصمیم به ورود به
بازار کار از سوی جمعیتی است که عمدتاً آنها را زنان، فارغالتحصیلان دانشگاهی و متولدین دهه ۶۰ و ۷۰ تشکیل میدادند. این موج منجر به افزایش جمعیت فعال و بهتبع
#نرخ_مشارکت_اقتصادی در
بازار کار ایران در بازه زمانی ۱۳۹۳ تا اواخر سال ۱۳۹۸ شد.
2️⃣ موج گسترده ورود به
بازار کار، منجر به افزایش جمعیت شاغلین در
بازار کار گردید که در تصویر دوم روند آن ذکرشده است. البته افزایش جمعیت شاغلین در بُعد کمی، بهتنهایی خبر خوبی برای
بازار کار ایران یا نمره قبولی برای کارنامه دولت دوازدهم و سیزدهم نیست؛ آنچه باعث نگرانی است؛ کیفیت شغلهای جدید در
بازار کار ایران است. این افزایش موج جمعیت شاغلین اولاً ناپایدار است که خود را از اواخر ۹۸ با کاهش جمعیت شاغلین نشان داده است (گرچه پاندمی کرونا با بیکار کردن ۱.۳ میلیون نفر نیروی اصلی این کاهش بوده است) ثانیاً عمده شاغلین جدید در وضع شغلی کارکنان مستقل، در بخش خدماتی و بنگاههای کمتر از ۴ نفر مشغول به کار شدند؛ ضمن آنکه سهم اشتغال ناقص از این شاغلین نیز افزایشیافته است. دلالت این ترکیب آن است که عمده شاغلین جدید فاقد پوششهای حمایتی مانند بیمه یا قراردادهای کاری مستمر هستند و بهشدت آسیبپذیر و در معرض انواع تکانههای بیرونی قرار دارند.
3️⃣ نرخ بیکاری در دهه نود، در حولوحوش بازه نزدیک به ۱۰ تا ۱۲.۵ نوسان داشته است. بااینحال باید بر دو مقوله در تحلیل نرخ بیکاری دهه ۹۰ توجه داشت: اول توجه به شاخصهای حاشیهای
#نرخ_بیکاری در ایران: بیکاری در دهه ۹۰ جنسیتی (بیشتر در زنان)، منطقهای (بیشتر در استانهای مرزی و محروم)، مهارتی (سهم بیشتر دانشگاهیان)، سنی (بیشتر در میان گروه جوانان) بوده است و ضرب این عوامل حاشیهای، نرخ بیکاری را برای برخی از این گروههای به اعدادی بالای ۸۰ درصد میرساند. دوم اینکه کاهش نرخ بیکاری در شرایط ثبات جمعیت فعال، از محل افزایش جمعیت شاغلین نشانه مثبت در
بازار کار است؛ در غیر این صورت مانند آنچه در سال ۱۳۹۹ رقم خورد، اگر کاهش نرخ بیکاری ناشی از کاهش جمعیت فعال (کاهش نرخ مشارکت اقتصادی) باشد، نگرانکننده است؛ زیرا فعال کردن جمعیتی که تصمیم به خروج از
بازار کار گرفته است، گاه از شاغل کردن بیکار دشوارتر است. حل معمای کاهش نرخ بیکاری در سال ۹۹ و همزمان از دست رفتن شغل ۱.۳ میلیون نفر از افراد در اثر پاندمی کرونا درگرو توجه به این ملاحظه است که ضرورت اتخاذ نگرش ترکیبی به شاخصهای
#بازار_کار را بیشتر میکند.