من و تبر
دستهامان به هم نمیرسند
درست مثل شاخههای بریده
در دوسوی گذر
اما پاهامان در آغوش هم
پلی ساختهاند
دور از چشم رهگذران
در زیر پلی که بر جوی روان بستهاند
ما عاشقانه سبز میشویم
شاخههایمان بلند تر میشود
تا به هم برسیم
اما تبر سر میرسد ناگاه
با دستهای که غریبه نیست
و باز میبُرد ما را
و باز دستهایمان دورند
#سداـآذریان
@fryade_sokout