Смотреть в Telegram
🔻 کافکا و ادبیات | موریس بلانشو | ترجمه‌ی امیر حیدری «هر آنچه هستم ادبیات است، و قادر یا مایل به اینکه چیز دیگری جز این باشم نیستم.» کافکا در یادداشت‌ها، نامه‌ها و همه‌ی مراحل زندگی به خود به‌عنوان نویسنده می‌نگریست و بر ادعای داشتن چنین عنوانی بر خود، که امروزه بیشتر مردم به داشتن آن بی‌اعتنا هستند، افتخار می‌کرد. برای بیشتر مفسران کافکا، الزام ستایش درست از کافکا، فراتر از جایگاه یک نویسنده دانستن او بود. ژان استاروبینسکی باور دارد که کافکا می‌دانست چگونه مفهومی عرفانی به یک اثر ادبی بدهد یا ماکس برود که معتقد است باید زندگی و آثار کافکا را در زمره‌ی الهیات قرار دهیم و نه ادبیات، و پیر کلوسوفسکی ذکر می‌کند که کافکا نه تنها بر خود الزام داشته بود که مجموعه‌ای از آثارش بسازد بلکه پیامی را به همراهشان باید به گوش‌ها برساند. اما خود کافکا می‌گوید: «موقعیت زندگانی من در برابر ادبیات، از آنجا که با تنها میل و سودایم یعنی ادبیات تضاد دارد، غیرقابل‌تحمل است.» «هر آنچه ادبیات نیست حوصله‌ی مرا سر می‌برد.» «از هرآنچه سر و سری با ادبیات نداشته باشد متنفرم.» «فرصت من برای استفاده از تمامی استعدادها و نیروهای بالقوه‌ام به‌گونه‌ای تنها در حوزه‌ی ادبیات نهفته است.» 🔺 دانلود مقاله‌ی کافکا و ادبیات [ Website / Telegram ] [ Instagram / YouTube ]
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств