#تعدد_همسران_پیامبرص #بخش5 🔸حکمت سیاسی
🔻پیامبراکرم(صلی الله علیه وسلم) به جهت الفت دادن قلوب و جذب و جمع قبایل بر گرد خود به ازدواج با برخی از بانوان مبادرت نمودند. و آشکار است که ایجاد پیوند زناشویی با زنی از زنان یک قبیله یا عشیره چگونه ارتباطی بین آن قبیله و فرد بوجود میآورد، و طبیعتاً فرد میتواند از افراد آن قبیله جهت نصرت و حمایت خود دعوت به عمل بیاورد.
پس بیایید تا برای این مسئله مثلهایی بیاوریم تا غرض از این حکمت نمایان گردد:
▪️پیامبراکرم(صلی الله علیه وسلم) با بانو جویریه بنت الحارث، سرور بنی مُصطلق ازدواج کرد. بانو جویریه همراه با قوم و عشیره خود به اسارت مسلمانان در آمده بود، و پس از اسارت میخواست با دادن فدیه خودش را رها سازد، در نتیجه نزد پیامبراکرم(صلی الله علیه وسلم) آمده و از ایشان درخواست کمی مال نمود تا بتواند مبلغ فدیه را بپردازد و آنحضرت به او پیشنهاد نمود که فدیه او را میپردازد و با او ازدواج کند و او نیز این پیشنهاد را قبول کرد، و آن بزرگوار با او ازدواج نمود. چون این خبر به گوش مسلمانان رسید اظهار داشتند که: «چگونه خویشان کسانی که پیامبر(صلی الله علیه وسلم) داماد آنان شده است، در اسارت ما باشند؟» و نتیجتاً همه اسراء را آزاد کردند. و همگامی که بنی مُصطلق این بزرگی، شهامت و جوانمردی را از پیامبراکرم(صلی الله علیه وسلم) و مسلمانان مشاهده نمودند، همگی مسلمان شدند و در زیر لوای این دین خداوندی قرار گرفتند و ایمان خود را نشان دادند[1].
پس میبینیم که این ازدواج چه برکت بزرگی برای بانو جویریه و قوم و عشیرهاش به همراه داشت چون این ازدواج سبب اسلام و آزادی همه آنان گردید و بانو جویریه خوش یمنترین زنان برای قبیلهاش بود. از بانو عایشه آمده است که فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه وسلم) زنان قوم بنی مُصطلق را به اسارت در آورد، و پس از اخراج خمس، آنان را بین جنگجویان تقسیم نمود و قسمت سواره دو سهم و پیاده یک سهم افتاد و در این ضمن «جویریه بنت حارث» نصیب و قسمت «ثابت بن قیس» گردید. در نتیجه جویریه نزد پیامبر(صلی الله علیه وسلم) آمده و گفت: ای رسول خدا، من جویریه دختر حارث، سرور قوم بنی مُصطلق میباشم و میدانی که چه بر سر من آمده است، و ثابت قیمت آزادی مرا «نُه اوقیه» قرار داده است، پس جهت آزادیم به من کمک کن. و پیامبر(صلی الله علیه وسلم) در جواب فرمودند: «آیا بهتر از آن را میخواهی؟». او جواب داد: آن چیست؟ آنحضرت(صلی الله علیه وسلم) فرمودند: «همه مبلغ مذکور را من میپردازم و با تو ازدواج میکنم». بانو هم جواب داد: «بلی ای رسول خدا». و رسول الله(صلی الله علیه وسلم) فرمودند: «پس تمام است و من این کار را کردم». و این خبر بزودی میان مردم پخش شد و گفتند: چگونه خویشان رسول خدا در اسارت ما باشند؟ در نتیجه همه زنان بنی مُصطلق را که در اسارت داشتند آزاد نمودند که تعداد آنها به صد خانواده میرسید. و همه این امور به یمن ازدواج پیامبر(صلی الله علیه وسلم) با دختر رهبر قوم بنی مُصطلق بود[2].
▪️پیامبراکرم(صلی الله علیه وسلم) با بانو «صفیه بنت حیی بن اخطب» که پس از قتل شوهرش در غزوه خیبر به اسارت در آمده و در سهم بعضی از مسلمانان افتاده بود، ازدواج نمود، چون اهل رأی و مشورت گفتند: «این زن بانوی بنی قریظه است و فقط شایسته پیامبر(صلی الله علیه وسلم) میباشد». در نتیجه مسئله را به پیامبراکرم (صلی الله علیه وسلم) پیشنهاد نمودند و ایشان بانو صفیه را پیش خوانده و او را در انتخاب میان این دو امر مخیر نمود:
الف) او را آزاد ساخته و با او ازدواج کند تا همسر او باشد.
ب) او را آزاد کند تا به اهل و خویشاوندانش بپیوندد.
پس بانو صفیه امر اول مبنی بر آزادی و ازدواجش با پیامبراکرم(صلی الله علیه وسلم) را انتخاب نمود، که این مسئله به علت جلال منزلت، عظمت و خوشرفتاری آنحضرت بود، در نتیجه ایشان مسلمان شده، و با اسلام او تعداد زیادی از مردم، نیز مسلمان شدند[3].
ادامه دارد...
#منبع : رد شبهات ملحدين
کانال بنیان خانواده و تربیت اسلامی
oin➦
❣@fashionpanahi45