💥آقای
نظری! آدرس اشتباه ندهید
✍️#حرف_حساب: آقای مرتضی
نظری، رییس سابق مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، یادداشتی را به نگارش در آورده است و در آن، از این که
#شاپور_محمدزاده، مدیرکل وقت دفتر وزارتی، از او خواسته است به خاطر سخنانش در باره دخالت های برخی نمایندگان مجلس استعفا دهد، گلایه کرده و در پایان یادداشت خود نوشته است: " روی سخن با مدیران به اصطلاح فرهنگی اما زبون و حقیری است که حاضرند مدیران دستگاه پرافتخار و مظلوم آموزش و پرورش را برای تسلی خاطر و حفظ مصالح و منافع دیگران تحت فشار قرار بدهند. "
▪️ در ادامه
نظری، خطاب به حسینی، ضمن این که از مواضع او در قبال مجلسیان استقبال می کند، هشدار می دهد: " مراقب نزدیک شدن مدیران امتحان پس داده، بی چارچوب و صندلی طلبی باشند که برای خوش خدمتی به وزرای سابق و ماندگاری بیشتر، به هیچگونه اصول و چارچوبی در برابر خواسته های نامعقول پایبند نبودند."
▪️لبّ مدعای آقای
#نظری در این یادداشت، این است: آقای شاپور
#محمدزاده به خاطر حفظ موقعیت خویش، از
نظری خواسته است استعفا دهد.لذا
#حسینی، سرپرست کنونی آموزش و پرورش، برای حفظ مصالح آموزش و پرورش، باید از افرادی چون محمدزاده، که بی چارچوب و صندلی طلب است، دوری نماید. البته احتمالا آقای
نظری از محمدزاده بسیار ناراحت بوده که به او دو صفت " زبون "و " حقیر " را داده است و نتوانسته است نوشته اش را از توهین و تحقیر، پاک نگاه دارد.
▪️اما به گمان ما، مرتضی
نظری در این یادداشت، آدرس اشتباه به خواننده می دهد. آیا شاپور محمدزاده سر خود و بدون هماهنگی با محمد
#بطحایی، از
نظری خواسته است استعفا بدهد؟ محمد بطحایی به عنوان وزیر، از مدیر دفتر وزارتیش خواسته، به خاطر حفط منافع شخصی یا جمعیش، البته به خواسته برخی نمایندگان حامی استیضاح، از
نظری بخواهد استعفا دهد. خوب گناه محمد زاده در این میان چیست؟ آیا گناه صادر کننده دستور را باید به پای ابلاغ کننده دستور نوشت و او را حقیر و زبون نامید؟
▪️ عجیب این که
نظری نامی از بطحایی در این میان نمی آورد و تمام گناه را به پای ابلاغ کننده دستور، یعنی شاپور محمدزاد می نویسد. چرا؟ در همان زمان،حرف حساب در خبری به نقل از یک منبع آگاه نوشت که محمد بطحایی، به برخی نمایندگان مجلس قول برکناری مرتضی
نظری را داده است.
نظری می نویسد: " در نهایت تصمیم و طراحی وزارتخانه برای اطمینان خاطر نماینده، این می شود که کلاً روابط عمومی جمع بشود. " منظور از وزارت خانه کیست؟ محمد بطحایی به همراهی مشاورانش تصمیم می گیرند، به هر علت و دلیل، روابط عمومی نباشد. چرا
نظری اسمی از بطحایی نمی آورد و گناهی را به پای او نمی نویسد؟ طنز ماجرا این که نه تنها روابط عمومی به حکم بطحایی از هم پاشید، که شاپور محمدزاده نیز از سمت خود عزل شد.
▪️اما چرا
نظری سخنی از بطحایی در این میان نمی گوید؟ جالب و البته اسف بار این که، همین آقای
نظری، قهرمان داستان ما، بعد از آن که بطحایی به قولش مبنی بر برکناری او عمل می کند، به جای رفتن عزت مندانه از وزارت خانه، و به قول خودش " پافشاری بر حفظ ارزش های سازمانی و دفاع از کیان تعلیم و تربیت،" از سوی محمد بطحایی به سمت: " « مشاور در امور مطالعات اجتماعی » منصوب می شود و
نظری،رضا به داده می دهد! و متواضعانه می پذیرد و لام تا کام سخنی نمی گوید! و البته چندی بعد، با رضایت محمد بطحایی، دوباره به کار اجرایی روی می آورد و به سمت مدیر کل کانون پرورشی شهر تهران منصوب می شود. به آقای مرتضی
نظری باید گفت: برادر! آدرس اشتباه ندهید، محمد بطحایی، شخصا خواستار استعفا و برکناری حضرت عالی بوده است. این که ذکری از او نمی کنید و گناه او را به پای شخص دیگری می نویسید، کاری نادرست و غیر اخلاقی است.
▪️عجیب تر آن که همین آقای
نظری که "پافشاری بر حفظ ارزش های سازمانی و دفاع از کیان تعلیم و تربیت " می کرده، در برابر دخالت های بی جا و آشکار فرزند محمد بطحایی و دامادش، سخنی به اعتراض نمی گشاید و با آن ها در جلسات حضور می یابد و یادش نمی آید که سبحان بطحایی و مرتضی دزفولی، چه ربطی به منافع آموزش و پرروش دارند؟
▪️اما در پایان یاداشت، ناگزیر به ذکر مقایسه ای میان آقای مرتضی
نظری و سایر مدیران وقت محمد بطحایی هستیم. به اعتقاد ما، هیچ کس از مدیران وقت دوره بطحایی، به اندازه آقای مرتضی
نظری، سعی در نقاشی و آرایش غلیظ و چهره پردازی دروغین از محمد بطحایی در برابر افکار عمومی نکرد. مرتضی
نظری در برابر همه اشتباهات هولناک بطحایی، تا لحظه ی آخر حضور بطحایی، سکوت، همراهی و بل دفاع جانانه کرد و به یادش نیفتاد که باید از " کیان تعلیم و تربیت " دفاع کند.
#کانال_فرهنگیان_سلام@farhangian_sallam