📊«از اسلامشهر تا سعادت آباد »
✍️ممصارم بیرانوند |
بلوطستاناز اسلامشهر تا سعادت آباد فاصله زیادی نیست ، اما حوادث رخ داده در آن برای « میترا استاد » و « محمدعلی نجفی » از بعد رسانه ای بسیار زیاد است .
نجفی که شهردار شد ، عکس های سلفی این دو عاشق و معشوق یا از طریق بد افزار تلگرام طلایی و مردان ارزشی پشت آن و یا توسط « دست های شیاطین » تحت عنوان دوست دختر نجفی رسانه ای شد .
استاد ، گویا می خواست همه چیز این مرد را تصاحب کند ، و کرد ، حتی عقل و هوش این استاد ریاضی و نفر اول کنکور را ربود و مختل نمود . استادانه به قول امروزی ها مغزش را تلیت کرد .
مردم ما از چهره های دانشگاه صنعتی شریف که از تعادل روحی و روانی لازم برخوردار نبوده اند ، در سطوح بالاتر از وزارت هم دیده اند . نجفی وزیر یکی از اثرگذار ترین وزراتخانه های کشور بود ، و در شهرداری هم سمتش کم از وزیر نبود .
رزومه کاری او را شاید ، در چند سطر نتوان نوشت ، نیاز به صفحات بیشتری است ، که در مورد این چهره ی علی الظاهر آرام ، متین و باهوش و استاد دانشگاه نوشت . اما « میترا استاد » جز سابقه کاندیداتوری برای انتخابات شورای شهر اسلامشهر که با تیپ و چهره ای خاص «عام پسند » پا بر ان نهاده است ، در تمام رسانه های داخلی و خارجی در ذیل شخصیت نجفی شهردار پایتخت جمهوری اسلامی تعریف می شود .که گاهی به عنوان «دوست دختر » و گاهی « معشوقه » توسط افراد به ظاهر متدین مطرح و بعد از مرگ هم به عنوان همسر دوم تعریف شد تا شوم بودن « همسر دوم » برای خانواده ها و جامعه برجسته تر شود.
وجه دوست دختریش چنان برجسته شد ، و در آن مقطع به کار آمد ، که با فشار دادستان کشور ، از شهرداری پایتخت مجبور به استعفا شد ، و شورا رسماً مجبور به انتخاب شهردار دیگری شد . قلم فرسایی در خصوص خدمات نجفی در وزارت آ.پ و شهرداری و دیگر مسئولیت های که داشته است ، را به افراد مطلع واگذار می کنم . به همین اکتفا می کنم که ایشان با بار علمی خوب از نمادهای تکنوکرات اطراف هاشمی رفسنجانی بود ؛ که مستقل از مسئولیت های که به آنها دست یافته اند ، شخصیتی تعریف شده و دارای بار علمی محسوب می شوند.
اما نشانه گیری دقیق او به سینه ای که بارها حداقل از منظر زیستی برای او تپیده است ، تیر خلاص بر شخصیتی است ، که تعداد زوجات بر آن خدشه وارد نمی کند ، اما نشان ، جدالی طولانی است که منجر به این شلیک دقیق شده است ، جدالی نفس گیر ، طولانی و دارای پیچیدگی و مرد افکن که تدبیر یک رجال ملی را به بن بست کشانیده است و تاب آوری استاد دانشگاه صنعتی شریف را به آخر رسانده است .
استاد چه «پرستویی » که سر راه وزیر سبزش نموده باشند ، و چه خانمی آزاد و مستقل داستان پر تراژدی از ابعاد ارتباطات اجتماعی پنهانی است ، که بین زنان و مردان این کشور در سطحی بسیار گسترده در جریان است .
ایرادی بر کار نجفی و استاد نیست ، اما کاش پایان داستان را اینگونه رقم نمی زدند تا چند همسری که در دین این همه توصیه شده ، بیش از این دلبری نکند و رخساره مستور ننماید .
بهره برداری جناحی از این موضوع کار افراد فاحشه ی سیاسی است ، که سیاه چشمانی ابرو کمان ،در زیر عبای خود از دید مردم ، مخفی نگه داشته اند ، و از سوی دیگرنشان آن است که از فهم و تحلیل پدیده های اجتماعی برخوردار نیستند و به آمار زنان مطلقه و دختران مجرد مطلق در این کشور اعتنایی نمی کنند.
جامعه مسیر خود را در برآوردن نیاز جنسی از عرف و شرع جدا نموده است ، و عرف لیبرالی خاصی را برای آن تعریف نموده است ، که در بین پیر و جوان آن مرسوم است .
سرزنش طرفین این ماجرای غم انگیز ، که از طریق شرع مقدس با هم ارتباط داشته اند ، محکوم است. ما نیازمند باز تعریف جدی ، در روابط بین زن و مرد ، در سطوح آشکار و پنهان آن در کشور هستیم . افراد افتاده را سرزنش نکنید ، که معلوم نیست ، بنده ، شما و دیگر گویندگان ، چقدر در این میدان قوی تر از آنان ظاهر شویم .(
#بلوطستان )
https://t.center/farhangian_sallam