🔰نگاهی کوتاه به زندگی شهید سید نورخدا موسوی
🔸فرزند ارشد خانواده بود و میخواست کمک حال پدر باشد که رنج روزهای زندگی با هفت بچه در یک اتاق دیگر در زندگیشان تکرار نشود. بعد تعطیلی مدرسه بساط بلالفروشی یا آلاسکا پهن میکرد و دستمزدش را خرج خانه میکرد. هفده سالش که تمام شد دلش طاقت نیاورد بیش از این از جبهه و جنگ دور بماند. همانقدر که در مقابل خانواده احساس مسئولیت میکرد برای حفظ وطن و انقلاب هم حساس بود. آنقدر برای رفتن سماجت به خرج داد تا پدر و مادرش راضی شدند. از دوران طلایی دفاع مقدس بینصیب نماند و به سقایی نیروهای لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) در عملیات مرصاد رسید. آنجا که از دوقدمی شهادت رد شد که ذخیرهی خدا باشد برای روز موعود.
جنگ تحمیلی که تمام شد و دیپلم گرفت، خدمت سربازی شروع شد. بعد از سربازی هم در آزمون دانشکدهی افسری شرکت کرد و بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه علوم انتظامی، در کلانتری باقرآباد شهر ری مشغول خدمت شد.
همدانشگاهی و رفیقش عیدی ساکی حیدری میگوید:
سید بعضی وقتها که از تلویزیون فیلم جنگی میدید، یکدفعه میگفت:
حالا که جنگ تمام شده، ما دیگر شهید نمیشویم؟ معلوم بود دنیایش فرق میکند.
کبری حافظی دوست خواهرش بود و خانوادههایشان با هم قوم و خویش بودند، همینها زمینهی وصلتشان شد تا با مهریهی یک جلد قرآن و یک سفر مکه راهی خانهی پر مهری شوند که تویش یکدیگر را عزیز صدا بزنند.
بعد از تولد دختر و پسرش سیده زهرا و سید محمد، پیگیر انتقالیاش به خرمآباد شد. هنوز به زندگی در زادگاهش عادت نکرده بود که خبر انتقال به زاهدان مسیر زندگیاش را تغییر داد. باید خیلی از خودش شجاعت و لیاقت نشان داده باشد که فوری فرماندهی قرارگاه عملیاتی مقداد زاهدان بشود. ولی آنجا هم خانهی سید نبود که چندی بعد به قرارگاه تکاوری ۱۱۲ حمزه در لار منتقل شد. رفاقت با سربازها محبوبیتش را بیشتر کرد طوری که وقتی به مرخصی میرفت، لحظهشماری میکردند تا زودتر برگردد.
سه ماه از انتقال به لار گذشت که تحرکات گروه تروریستی جندالله به سرکردگی عبدالمالک ریگی در مرز پاکستان توجه نیروهای مرزبانی را جلب کرد. آوازهی جنایتهایشان توی کشور پیچیده بود و فیلمهایشان توی گوشیهای بلوتوثی دست به دست میچرخید.
۱۷ اسفند ۸۷ روز موعودی بود که سید انتظارش را میکشید. روزی که تروریستهای گروه ریگی با نیروهای مرزبانی درگیر شدند و تکتیرانداز گروه ریگی سید را هدف گرفت.
"سید نورخدا موسوی" جانباز شد، جانباز صد در صدی که او را شهید زنده میخواندند و ده سال خانهنشینیاش شروع شد. ده سال نگاه خیره و سکوت و بریدن از تعلقهای دنیا با پرستاری همسرش کبری حافظی و فرزندانش ختم به شهادت در شب شهادت رسولالله حضرت محمد مصطفی (ص) و امام حسن مجتبی (ع) در ۱۶ آبان ۹۷ شد.
#شهید_سید_نورخدا_موسوی#شهید_زنده#شهدای_لرستان#شهدای_خرم_آباد#شهدای_ناجا#شهدای_امنیت#نورخدا 🆔 @farhang_paydari